loading...
مشاوره حقوقی
مهسا نعمتی بازدید : 44 چهارشنبه 03 آذر 1400 نظرات (0)

تقاضای تخلیه و رفع مزاحمت و جلوگیری از تصرف حق و عدوانی اراضی و املاک

تقاضای تخلیه

الف) محرومیت از ید: محرومیت در لغت به معنای «خالی کردن، گرفتن، محروم کردن از چیزی» و ید به معنای «تصرف و تسلط جسمانی» بر شخص است.

در اصطلاح حقوق مالکیت، بر اساس مشاوره حقوقی وکیل املاک موسسه بین المللی صلح و داوری برای صلح جویان واقعی، دعوای خلع ید، دعوای مالی و غیرمنقولی است که مالک مال غیر منقول پس از اثبات مالکیت در مطابق با حقوق رایج جریان به دنبال بهره مندی از عین و منفعت دارایی خود است.

در دعوای خلع ید، مالک ملک ابتدا باید مالکیت را ثابت کند. روشهای اثبات مالکیت در حقوق برای انواع اموال اعم از منقول و غیر منقول متفاوت است.

سند رسمی مورد نظر برای اموال غیرمنقول می تواند مطابق مقررات قانون ثبت سند رسمی مالکیت باشد و یا دادگاه می تواند مدعی باشد که مدعی ملک می تواند با استفاده از هر دلیلی برای اثبات دعوی مالکیت خود را ثابت کند.

اقامه هر یک از دعاوی الزام به تنظیم سند رسمی، تنفیذ معامله، دعوی اثبات مالکیت و ... که هر یک به نحوی نسبت به شخص و مال با ایجاد رابطه مستقیم. زیرا اثبات مالکیت شرکت فرعی بر اساس درخواست خلع ید است.

در صورتی که خواهان برای اثبات مالکیت خود به سند رسمی (در مورد املاک ثبتی) یا حکم دادگاه (در مورد املاک ثبت نشده) استناد نکند، طبق ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی، دعوی وی رد می شود. شاکی در دعوای خلع ید از ادامه تصرف متهم و جلوگیری از انتفاع جلوگیری کرده است.

بنابراین چنین دعوی ابتدا مستلزم حصول استیلا و تصرف است که با ادله ای مانند شهادت، تحقیق محلی، معاینه و کارشناسی محلی و تعیین میزان تصرف و تسلط قابل احراز و اثبات است.

ثانیاً این توقیف متهم مستلزم غیرعادلانه و نامشروع بودن من است، یعنی خوانده این دعوی نباید دلیلی دال بر مالکیت یا جواز و مشروعیت توقیف او داشته باشد، بنابراین روشن است که منشأ چنین تصرفی. دعوا قرارداد نیست

لازم به ذکر است که طرفین درخواست خلع ید می توانند مالک و متصرف نامشروع یا چند مالک مشترک در یک ملک باشند. به موجب مواد 576 و 582 قانون مدنی تصرف هر یک از شرکا در ملک مشاع مستلزم اذن سایر شرکا است. در نتیجه طبق ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی تمام اموال مشاع توقیف می شود نه فقط سهم شریک خواهان!

درخواست خلع ید دعویی است که معمولاً همراه با شرکت های تابعه آن مانند تخریب ساختمان و درخت و قصاص در زمان تصرف طبق قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی رسیدگی می شود. ملک در دادگاهی که ملک در آن قرار دارد موجود خواهد بود.

مالکیت تهاجمی

ب) تصرف عدوانی: تصرف عدوانی نهادی است که اکثر افرادی که اموالشان مورد تصرف و تجاوز جنسی قرار گرفته است به دنبال طرح ریزی آن هستند و با مراجعه به مراجع قضایی بدون توجه به مبانی، منشأ و شواهد و روش دفاع در این دعاوی پیگیر تحقق آن هستند. حق آنهاست، در حالی که گاه نهادهای مشابه دیگری مانند ادعای خلع ید یا ممانعت از حقوق و مزاحمت وجود دارد که با مبانی، منشأ و دلایل مختلف، راه را برای احقاق حقوق این گونه مالکان هموار می کند.

بدیهی است اقامه دعوی نادرست یا نامربوط مرتبط با وضعیت و کانال اصلی حقوقی برای این گونه مالکان موجب ضرر مالی و زمانی بیشتر می شود، ضمن اینکه با مراجعه به وکیل ملکی می توان از اتلاف وقت و هزینه بیشتر جلوگیری کرد. یکی از مهم ترین نکاتی که در مورد دعوای تصرف عدوانی می توان به آن اشاره کرد، شاکی و خواهان است.

در اکثر دعاوی حقوقی و کیفری فقط مالک به عنوان ذی نفع و صاحب منصب می تواند استیفای حقوق تضییع شده خود را مطالبه کند در حالی که دعوای تصرف عدوانی علاوه بر مالک، خادم، مدیر، کارگر و مستأجر است. به عنوان اشغالگر قانونی محسوب می شود. حق طرح چنین شکایتی را خواهند داشت.

دلیل قبول چنین دعوی، اثبات سبق تصرف عدوانی است، لذا صرفاً با اثبات سابقه تصرف عدوانی و نه تصرف عدوانی، حکم به رفع تصرف عدوانی صادر می شود. در دعوای حقوقی در این خصوص باید گفت که خواهان در این دعوا می تواند به هر نحوی تصرف خود را ثابت کند.

بدیهی است ساده ترین و قاطع ترین دلیل برای اثبات داشتن سند مالکیت. اما وجود سند مالکیت به نام خواهان به تنهایی نمی تواند دلیل مثبتی برای تصرف باشد، زیرا خواهان می تواند با ارائه اجاره نامه، شهادت یا رضایت و هر عقد و دلیلی که حاکی از مشروعیت آن باشد، چنین ادعایی را مطرح کند. تصرف قبلی شاکی و در حال حاضر با داشتن سند مالکیت مدعی علیه، مدعی با داشتن سند مالکیت ولی بدون سابقه تصرف علیه متصرف سابق که تصرف مشروع است، به اعمال حق در مقابل تصرف فعلی متهم ادامه می دهد. و حلال محکوم به ظلم.

بنابراین پر واضح است که در این میان بحثی از مواد 22، 46 و 47 قانون ثبت وجود ندارد. همانطور که اخیراً اشاره شد شرط موفقیت چنین دعوی این است که تصرف خوانده در دعوی اولاً بی سابقه نباشد و ثانیاً عدوانی باشد.

منظور از تصرف، عدم اذن و رضا و داشتن حق تصرف است. هر اذن، رضایت و حقی می تواند بر اساس اعمال و رویدادهای قانونی برای متصرف از قبیل اجاره، وکالت، اذن قبلی، هدیه و ... ایجاد شود. بنابراین در صورتی که خوانده چنین دعویی که فعلاً در تصرف مال است، در صورتی که اثبات مشروعیت و قانونی بودن تصرف فعلی وی امکان پذیر نباشد، تصرف عدوانی خواهد داشت.

در این صورت با جمع بندی شرایط و عوامل فوق شاکی می تواند با رعایت ماده 158 قانون آیین دادرسی مدنی بدون رعایت تشریفات و تشریفات دادگاهی به دادگاه محل وقوع ملک (دفتر خدمات الکترونیک قضایی) مراجعه کند. خارج از نوبت با پرداخت مطالبات غیر مالی. بدون اینکه منتظر حکم قطعی و صدور اجرائیه برای پایان دادن به تجاوز بمانید، نسبت به تجاوز اقدام و حکم مقتضی را به نفع او دریافت کنید.

علاوه بر چنین مجرای، طبق ماده 690 قانون مجازات اسلامی، فقط مالک با داشتن اسناد مالکیت می تواند از متصرف فعلی اعم از منقول و غیرمنقول خود شکایت کیفری کند و اقدام مقتضی انجام دهد. برای احقاق حق خود

گرچه دعوای تصرف عدوانی از نظر حقوقی و کیفری مستحق است، اما اولاً در دعوای تصرف عدوانی ملاک و مبنای ادعای قبلی است، در حالی که در دعوای کیفری آنچه پذیرفته شده و رویه عملی دادگستری کیفری است ملک رسمی دادگاه کیفری است. شاکی و نه پیشینه. تصرف (اگرچه نظر مخالف وجود دارد) ثانیاً در دعوای حقوقی تصرف عدوانی فقط به مالک مال غیر منقول حق طرح دعوا را دارد در حالی که در دعوای کیفری هم مالک مال منقول و هم مالک مال غیر منقول می تواند مالکیت خود را بر مال ثابت کند. ، از مجاری کیفری نسبت به متجاوز فعلی اقدام مقتضی انجام دهید.

مزاحمت و ممانعت از حق

ج) مزاحمت و ممانعت از حق: همانطور که از ظاهر اصطلاحی آن بر می آید، مدعی سعی می کند از مال غیر منقول و منافع آن به طور کامل و کامل بهره مند شود، اما با مانع و عامل خارجی مواجه است که این مهم به نتیجه نمی رسد.

در چنین دعویی بدون ایجاد مزاحمت در اموال غیرمنقول خواهان و بهره مندی از منافع آن و یا با خارج کردن مال از دست خواهان با ایجاد مزاحمت و ممانعت از آن، دعوی مانع می شود.

در چنین دعویی، خواهان باید بدون نیاز به ارائه دلیل یا دلیل خاصی مبنی بر مالکیت، صرفاً گذشته خود را در گذشته بدون مداخله اثبات و ادعا کند.

طبق ماده 159 قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان از حق استفاده یا نقل مکان به ملک دیگری که قبلاً در آن تصرف کرده است سلب شده و اکنون خواستار رفع مزاحمت و ممانعت از حق خود است. بدیهی است در صورت عدم اثبات حقانیت و اجازه قانونی متهم به رفع مزاحمت و ممانعت محکوم می شود.

علاوه بر امکان اقامه دعوی مزاحمت و ممانعت از حق مال غیر منقول، طبق ماده 690 قانون مجازات اسلامی، مالک می تواند از طریق مرجع کیفری نسبت به رفع مزاحمت و ممانعت از حق خود در مرجع کیفری اقدام کند. ارائه اسناد مالکیت کیفری و تعیین مجازات مناسب، دستور به اعاده وضع موجود و رفع مزاحمت و ممانعت از حق.
https://hamyanedalat.com

مهسا نعمتی بازدید : 47 چهارشنبه 03 آذر 1400 نظرات (0)

سرقفلی چیست؟

سرقفلی حقی است که فقط برای مستاجرین اماکن تجاری محفوظ است نه مستاجرین اماکن مسکونی. در مقاله زیر به سرقفلی خواهیم پرداخت.

چرا قانون از مستاجران تجاری حمایت می کند؟

با بکارگیری مستاجران در اماکن تجاری، ارزش افزوده ای به ملک آنها اضافه می شود. در حین زندگی در مناطق مسکونی چیزی به عنوان ارزش افزوده به ملک اضافه نمی شود. فرض کنید شخصی ملکی را برای رستوران اجاره کرده است. این فرد با تلاش زیاد برای خود مشتری پیدا می کند.

اگر موجر در پایان عقد مستاجر را تخلیه کند و سپس از اعتبار و آبروی خود سوء استفاده کند و مغازه را به نفع خود باز کند، قانونگذار در این موارد برای ضایع نشدن حق مستاجر عنوان را معرفی کرده است.

سرقفلی یعنی چه؟

سرقفلی حق تملکی است که با یک سری تغییرات همراه بوده است. این تغییرات عبارتند از:

سر قفل به طور خودکار اجاره نامه را تمدید نمی کند. پس از پایان قرارداد، در صورت عدم توافق موجر و مستاجر با یکدیگر، مستاجر باید ملک را تخلیه کند. بنابراین موجر و مستاجر باید در این مورد به توافق برسند. بنابراین در صورت عدم توافق بین آنها مستأجر نمی تواند در زمان تخلیه ادعایی داشته باشد.

انواع

در ایران دو نوع سرقفلی وجود دارد که عبارتند از:

سر قفل اصلی مغازه: در سر قفل اصلی مغازه مالک می تواند ملک خود را به شخص دیگری واگذار کند. بنابراین در اموال تجاری دو حق در نظر گرفته می شود. یکی حق مالکیت و دیگری حق سرقفلی. در صورت تخلف صاحب سر قفل، صاحب مغازه می تواند از او بخواهد که مغازه خود را تخلیه کند. صاحب سر قفل نمی تواند بدون اجازه مالک اصلی ملک را تخلیه کند.

میزان سرقفلی چگونه تعیین می شود؟

طبق قانون میزان سر قفل توسط دادگاه بر اساس موارد زیر تعیین می شود:

مدت زمان اشتغال مستاجر در محل استیجاری و همچنین حسن شهرت وی که در شهرت وی در آنجا تاثیر گذاشته است.

روش های انتقال سرقفلی

سرقفلی به طرق زیر قابل انتقال است:

انتقال قضایی: در انتقال قضایی سر قفل شده با حکم قضایی منتقل می شود. انتقال اختیاری: در انتقال اختیاری، سرقفلی مغازه از طریق اسناد رسمی و با رضایت کامل صاحب سرقفلی به مالک جدید منتقل می شود. اگر قفلی فوت کند تمام حقوق او به ورثه منتقل می شود.

در چه مواردی مالک اصلی مغازه می تواند از صاحب سرقفلی تقاضای تخلیه ملک کند؟

مواردی که مالک می تواند از صاحب سرقفلی تقاضای تخلیه ملک کند عبارتند از:

تغییر شغل صاحب کمد: اگر در قرارداد قید شده باشد که صاحب سرقفلی حق تجارت دیگری ندارد، صاحب سرقفلی نمی تواند بدون اذن صاحب سرقفلی تغییر شغل دهد. زیرا در این صورت حق سرقفلی را از دست می دهد و صاحب مغازه می تواند بدون پرداخت مبلغی تقاضای تخلیه مغازه خود را کند. در صورت انتقال شخص دیگر، مالک اصلی می تواند با دادن نصف سرقفلی از صاحب سرقفلی بخواهد که ملک خود را تخلیه کند.

در چه مواردی صاحب ملک قفل شده می تواند بدون اعطای حق سرقفلی تقاضای تخلیه ملک کند؟

مواردی که مالک اصلی می تواند بدون پرداخت وجه درخواست تخلیه ملک را داشته باشد عبارتند از:

در صورت امتناع صاحب قفل از پرداخت اجاره بها: صاحب سرقفلی باید اجاره بهای سرقفلی را تا دهه اول ماه پرداخت کند. مالک اصلی می تواند پرداخت اجاره بها را از مراجع قضایی درخواست کند. اگر پس از سه بار درخواست اجاره، مالک از پرداخت آن امتناع کرد، مالک اصلی می تواند از طریق دادگاه ملک را تخلیه کند.
https://hamyanedalat.com

مهسا نعمتی بازدید : 43 چهارشنبه 03 آذر 1400 نظرات (0)

اراضی اموات

کلمه فانی جمع مرگ و به معنای بی جان است. اگرچه زمین از نظر عقلی موجود زنده نیست، اما با توجه به ظرفیت، قدرت و همچنین نوع کاربری و بهره وری در نوعی طبقه بندی قانونی به 3 نوع اراضی - زمین های بایر - و اراضی موات تقسیم می شود.

زمین باز است

زمین سرزمینی است که سابقه عمران و احیا و سکونت دارد و از گذشته با دخالت و تصرف بشر و ایجاد کشاورزی و ساختمان و درخت، زمین مورد نظر تصرف و از آن بهره مند شده است. ، و اکنون این شغل و علاقه مندی ادامه دارد.

زمین های بایر

اراضی بایر اراضی هستند که در گذشته دارای سابقه عمران و احیا بوده و متصرفین و مالکان آنها با کاشت درخت و ابنیه و امثال آن از آنها استفاده می کنند ولی پس از مدتی این تصرف و بهره برداری متوقف شده و در حال حاضر زمین مذکور معلق و رها شده است.

سرزمین های مرده

زمین موات زمینی است که در گذشته سابقه آبادانی و احیا و آبادانی نداشته و مالک آن تصرف نکرده باشد و در حال حاضر نیز آبادانی و احیا و آبادانی و تصرفی نیست که دلالت بر عدم استعفای مالک داشته باشد. او می خورد.

با توجه به تعریف و تقسیم بندی فوق و تعریف اراضی موات در ماده 1 قانون واگذاری و احیای اراضی مورخ 6/1358 و ماده 3 قانون زمین شهری مصوب 6/66 منطقی و بدیهی است که زمین هایی که معلق شده و مالک از آنها صرف نظر می کند. محروم شدن از افراد واجد شرایط توسط مرجع به عنوان متولی از تصرف.

در همین راستا در تاریخ 5/4/58 قانونی تحت عنوان قانون اسقاط مالکیت اراضی شهری متوفی و ​​کیفیت آبادانی آن به تصویب رسید که طبق موازین اسلام هیچ زمین متوفی در تملک نیست. توسط هر کسی و در اختیار دولت اسلامی و اسناد مالکیت است. در رژیم گذشته صدور اراضی موات در داخل یا خارج از محدوده شهر خلاف شرع و مصالح عمومی بود.

لذا به مالکین این گونه اراضی اخطار داده شده است که در مدت معینی نسبت به احیاء و آبادانی اراضی خود اقدام کنند و در صورت امتناع، سند مالکیت آنها ابطال و اراضی مذکور متعلق به دولت اسلامی خواهد بود.

پس از آن در تاریخ 22/6/1366 قانونی تحت عنوان قانون اراضی شهری به تصویب رسید که مقرر می داشت کلیه اراضی بلامحل اعم از مالک شخصی و یا ارگان ها در تصرف و مالکیت دولت جمهوری باشد. جمهوری اسلامی ایران و متولی آن سازمان مسکن و شهرسازی است. و شهرسازی موظف است امور مربوط به استفاده بیشتر اراضی مذکور را برای امور عام المنفعه، احداث واحدهای مسکونی شهری و روستایی، امور کشاورزی و صنعتی، چرای دام و امور روستایی و همچنین واگذاری به عهده گیرد. به سازمان ها، ارگان ها و افراد. یعنی تامین مسکن برای محرومان و بی خانمان ها.

بدیهی است پس از واگذاری این اراضی توسط دولت و مسکن و شهرسازی، سند مالکیت خصوصی به نام مالک جدید صادر و تنظیم می شود. زمین های ماوات ممکن است در بافت شهری یا خارج از بافت شهری واقع شوند.

در صورتی که اراضی مذکور در محدوده شهر قرار داشته باشد، تشخیص موات و مالکیت زمین بر عهده سازمان مسکن و شهرسازی خواهد بود. لذا با شناسایی زمین موات مورد نظر و ارجاع موضوع به کارشناسان مربوطه، گواهی فوت زمین مذکور را صادر و نسبت به توقیف و ابطال سند و اخذ سند رسمی به نام دولت اقدام می نماید.

در صورتی که مالک و متصرف با تصمیم مسکن و شهرسازی و موات زمین مزبور مخالف باشد و حقوق خود را مغایر تصمیم مرجع مذکور بداند می تواند اعتراض خود را به کمیسیونی به نام کمیسیون ماده 12 اعلام نماید.
 قانون زمین شهری.

بررسی اراضی موات طبق کمیسیون ماده 12 قانون زمین شهری

کمیسیون مذکور مرکب از 3 نفر از نمایندگان مسکن و شهرسازی می باشد که پس از بررسی ایرادات و کارشناسی پرونده و بررسی موضوع ادعای معترض و انطباق آن با نقشه های هوایی طبق دو قانون اسقاط مالکیت اراضی مرده شهری و کیفیت عمرانی آن مصوب 5/5. 58/4 و همچنین قانون زمین شهری مصوب 22/6/66 نسبت به موضوع واگذاری رای صادر می کند.

طبق قوانین فوق الذکر، در واقع مالک و معترض باید در این کمیسیون به ادله مختلف از جمله نظریه کارشناس رسمی دادگستری، نقشه های هوایی، شهادت محلی، اسناد مالکیت و نحوه ورود استناد کنند. و تصرف زمین قبل از تاریخ 4/5/1358 (تاریخ تصویب قانون اسقاط مالکیت اراضی موات شهری و کیفیت عمران آن) قصد خود را ثابت کنید. کمیسیون مذکور در صورتی که سابقه توسعه و احیا قبل از 58.4 داشته باشد.

در واقع زمین مرده محسوب نمی شد و موظف است زمین مذکور را مسترد و اسناد خود را باطل کند. آرای صادره از کمیسیون مذکور قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه عمومی محلی و سپس در دادگاه تجدیدنظر استان قابل تجدیدنظرخواهی می باشد. اما در صورتی که اراضی موات خارج از محدوده شهر باشد، وزارت کشاورزی که اختیارات خود را به اداره منابع طبیعی تفویض کرده است، مسئول تشخیص مرده بودن اراضی موات و رسیدگی به پرونده خواهد بود.

هیئت 7 نفره وزارت کشاورزی متشکل از 2 نماینده وزارت کشاورزی، 2 نماینده جهاد کشاورزی، 1 نماینده حاکم شرع، 1 نماینده وزارت کشور و 2 نفر از اهالی متعهد شهر و روستا. و شورای محلی که بعداً در سال 1370 در سازمان امور اراضی ادغام شد که به موجب قانون مرجع تشخیص اراضی موات و ابطال اسناد آن مصوب 30/9/1356 نسبت به موات بودن آن اقدام و حکم مالک را ابطال می کند. سند و سند مالکیت به نام دولت می گیرد. .

در صورتی که مالک یا معترض نیز ادعای مالکیت اراضی مذکور و عدم تلفات آن را داشته باشد، سابقه آبادانی و احیای زمین مورد اختلاف باید قبل از تاریخ 30/9/65 (تاریخ تصویب قانون تشخیص هویت) گزارش شود. اراضی موات و ابطال اسناد آن) در اثبات مرجع مذکور. آرای صادره از مرجع مذکور قابل اعتراض در دادگاه محل و سپس در دادگاه تجدیدنظر استان می باشد.
https://hamyanedalat.com

مهسا نعمتی بازدید : 44 چهارشنبه 03 آذر 1400 نظرات (0)

تقاضا برای تفکیک و فروش اموال مشاعی

غالباً شرکای مالی در نهایت تصمیم به تقسیم اموال خود با توافق یا اجبار یکی از شرکا می گیرند و در غیر این صورت مالکی که دارای مقدار زیادی اموال قابل تقسیم است به دنبال تقسیم اموال خود خواهد بود. بنابراین تقسیم شامل تقاضای جدایی است.

تعریف تقاضای جدایی

به طور کلی تقسیم شامل جدایی است. همانطور که در قالب مجلس تفکیکی به اختصار توضیح داده شد، تقاضای تفکیک دارای تفاوت هایی است. یکی از مهمترین تفاوت ها در تقاضای تفکیک می تواند مالک یا صاحبان املاک باشد.

در انفکاک قطعاً چند مالک مشترک در اموال غیرمنقول وجود دارد که همه آنها در تمام اموال غیر منقول مشترک هستند و قسمتی از مال مشاع متعلق به یک مالک و شریک نیست، در حالی که در هدف افراز، مال غیر منقول به دو دسته تقسیم می شود. قطعات کوچکتر بنابراین، ممکن است تنها در اختیار یک شخص یا چند مالک باشد.

عمل فیزیکی و مادی که در بحث افراز صورت می گیرد این است که مال غیرمنقولی که قابلیت تفکیک دارد در حین افراز از حالت تقسیم و مالکیت جمعی خارج شده و قطعه از مال مشاع جدا می شود و در در واقع مال مشاع تقسیم می شود و مالکیت هر یک از شرکا در هر ملک واگذار می شود و شخص از مالک مشاع به مالک خصوصی و مستقل تبدیل می شود.

در حالی که در جداسازی، پس از بخش‌بندی و تقسیم‌بندی، حالت انتشار و اشتراک ممکن است همچنان روی هر یک از اجزای تقسیم‌بندی شده باقی بماند. جدایی معمولاً در شرایطی صورت می گیرد که یا شخص مالک واحد است یا مالکان متعدد هستند اما با یکدیگر توافق می کنند که تقسیم و جدا شوند.

درخواست جدایی

در خصوص محدوده نیز در صورتی که مالکان (مالکین) به صورت جداگانه پیام رسان باشند باید نقشه مورد تایید شهرداری (داخل شهر) و یا جهاد کشاورزی (خارج از شهر) را از طریق دفتر اسناد رسمی و در مورد اعیان بعد از ارسال نمایند. اخذ گواهی پایان تقاضای تفکیک به اداره ثبت محل ارسال می شود و اداره ثبت با تعیین حدود چهار قسمت، مساحت و مساحت و قسمت های مشترک و خاص صورتجلسه تفکیک تنظیم می کند.

پس از تهیه صورت مجلس تفکیک، باید تقسیم نامه بین مالکین تنظیم شود و از آنجایی که غالباً توافق بر سر تفکیک وجود دارد، این مهم است.

اما در صورت عدم توافق بین مالکین در خصوص انتخاب هر یک از قسمت های تفکیکی و تنظیم نشدن تقسیم نامه، صورتجلسه تفکیکی اثر و نتیجه ای نخواهد داشت.

زیرا ابطال سند اصلی قبلی (مادر) و صدور سند برای قطعات جدید به نام هر یک از مالکین مستلزم تهیه مجمع مجزا و تقسیم نامه بین مالکین است.

لازم به ذکر است در صورت وجود اشتباه و یا اعتراض نسبت به روند تنظیم صورتجلسه تفکیکی تا زمان صدور سند، با ارائه اعتراض آن به اداره ثبت، قابل اصلاح است.

تقاضای جدایی

در مورد تفکیک نیز باید گفت که غالباً در مواقعی که شرکای مشاع از ادامه مشارکت و وضعیت انتشار راضی نیستند، به دنبال تفکیک و تفکیک سهم خود خواهند بود.

در چنین حالتی مالک یا مالکان مشاع اعم از اینکه قصد تفکیک و یا قصد فروش ملک و سهام خود را داشته باشند باید به یکی از مراجع اداره ثبت اسناد و املاک یا دادگاه محل وقوع ملک مراجعه کنند.

در صورتی که مراحل ثبت ملک انجام شده باشد (اعم از اینکه سند مالکیت اخذ شده باشد یا مراحل ثبت تکمیل شده باشد)، اداره ثبت محلی اختیار رسیدگی به درخواست تفکیک را خواهد داشت.

اما در صورتی که مراحل ثبت ملک به پایان نرسیده باشد و یا ثبت ملک به پایان رسیده باشد ولی در بین شرکا غایب یا غایب یا قسمتی از پلاک مجهول (قسمتی از پلاکی که مالک دارد) وجود داشته باشد. و مالک معلوم است ولی همچنان نیاز به ثبت دارد تشریفات و الزامات ثبتی را انجام نداده یا انجام نداده است، دادگاه محل وقوع ملک صلاحیت رسیدگی به درخواست افراز را خواهد داشت.

پس از تقدیم تقاضای تفکیک توسط مالک یا مالکان مشاع به اداره ثبت، پس از بررسی و بررسی ملک و ارائه آن به شهرداری یا جهاد کشاورزی و استعلام و اخذ موافقت یا نظر از آن مراجع، صورتجلسه تفکیک در تاریخ 1396/11/13 تنظیم می شود. حضور کلیه مالکین و کارشناسان و قابلیت تفکیک یا عدم اطلاع آن به مالکین.

در صورت اعتراض مالک یا مشاعی به عدم امکان تفکیک یا صورتجلسه و گواهی تفکیک می تواند ظرف 10 روز به دادگاه محل وقوع ملک اعتراض کند. در صورت عدم اعتراض یا اعتراض و قطعیت رای و صدور صورتجلسه تفکیک، پیش نویس اولیه اسناد تنظیم و در نهایت سند قطعی به نام هر یک از مالکان صادر می شود، اما در صورت صدور گواهی عدم امکان تفکیک نسبت به موضوع. ملک درخواستی

فروش ملک مشاع

مالک می تواند با تقدیم تقاضای فروش (در قالب دادخواست) به دادگاه محل وقوع ملک، نسبت به فروش اقدام کند. دادگاه نیز بدون نیاز به تشریفات و خارج از نوبت به صورت دستور و نه رای به اجرای احکام مربوطه حکم به فروش ملک از طریق مزایده خواهد داد.

همانطور که گفته شد ماهیت رای دادگاه امری است و نه حکمی، بنابراین حکم فروش قابل تجدیدنظر و تجدیدنظر نیست. مالک یا هر یک از مالکان مشاع یا اشخاص ثالث می توانند در مزایده شرکت کنند.

لازم به ذکر است که طبق قانون مدنی و سایر قوانین خاص در موارد افراز اموال غیر معقول امکان پذیر نمی باشد که عبارتند از:

ماليات تمام يا قسمتي از اموال قابل تفكيك ضرر يك يا تمام آنها يا مال قابل تفكيك است در صورتي كه شرط عدم تقسيم مال در قوانين خاصي قيد شده باشد. مانند ممنوعیت تفکیک باغات و اراضی زراعی کمتر از 10 هکتار که توسط هر یک از مراجع ثبتی یا دادگاه صالح تشخیص خواهد شد.

در نهایت هر یک از مراجع ثبتی یا دادگاه از طرق زیر برای تقسیم ملک مشاع و اجرای تصمیم مقتضی استفاده خواهند کرد:

مصالحه: توافق و رضایت طرفین در تقسیم اموال به عنوان یکی از متداول ترین و اولین روش تقسیم، راحت ترین راه تقسیم اموال است. در پایان مشارکت و حل اختلاف اقدام لازم را انجام خواهد داد. در این روش معمولاً یک ملک مشارکتی یا چندین ملک با ارزش متفاوت و غیرقابل تقسیم به هر یک از مالکان به گونه ای واگذار می شود که سایر قسمت های یک ملک یا سایر مال مشاع از نظر ارزش با سهمی که به شریک دیگر داده می شود، برابری می کند. رد: در این روش در صورت عدم مصالحه و امکان تفکیک و تعدیل به یک یا چند ملک مشاع با چند مالک، یک یا تمام قسمت‌های ملک مشاع به یک مالک و شریک تعلق می‌گیرد و مازاد بها سهمی که به او داده می شود به اندازه سهم سایر مالکان و شرکا از او گرفته می شود و به آنها داده می شود. حیثیت اشخاص ثالث یا هر یک یا تمام شرکا در مزایده شرکت قابل فروش بوده و اموال موضوع مزایده به بالاترین پیشنهاد دهنده فروخته می شود و پس از دریافت قیمت، سهم هر یک از شرکا به وی پرداخت می شود. آنها را از قیمت فروش ملک.

لازم به ذکر است که قرعه کشی یکی از رایج ترین و آموزنده ترین ابزارها به عنوان یکی از روش ها و ابزار اجرایی و تمرین انتخاب شریک به عنوان انتخاب کننده ملک می باشد.https://hamyanedalat.com

مهسا نعمتی بازدید : 41 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)

قیم کیست و شرایط انتصاب او چیست؟

امین در لغت به معنای امین، قیم و شخصی است که امین قیم محسوب می شود. برای معرفی ولی و بررسی شرایط نصب وی، لازم است ابتدا با غایب در حقوق ایران و تعاریف ولی قهری و قیم آشنا شده و سپس مفهوم قیم، نصب و شرایط آن را با توجه به آن بررسی کنیم.

تعریف احمق و احمق

به طور کلی باید در نظر داشت که از نظر حقوقی اصولاً انسان حق برخورداری از حقوق قانونی را دارد. به عبارت دیگر، همه انسان ها اعم از کودک و بزرگسال دارای حقوقی از جمله حقوق مالکیت هستند، اما برخی از آنها ممکن است به دلایل خاصی نتوانند این حقوق را به دست آورند و مجبور شوند از شخص دیگری به عنوان نماینده برای انجام این کار استفاده کنند. بنابراین.

حالت اول، حق برخورداری از حقوق مختلف، استطاعت استیفاء و حالت دوم، اعمال و اعمال این حقوق، استیفاء نامیده می شود. بنابراین، محرومان افرادی هستند که توانایی برخورداری دارند، اما توانایی استعفا ندارند. مثلاً فرزندی می تواند صاحب خانه شود (مثلاً پدرش به دنبال او خانه می خواند) اما همان فرزند نمی تواند خانه را بفروشد و این فقط از طریق پدر یا اشخاص دیگری که در قانون مقرر شده امکان پذیر است.

به همین دلیل گفته می شود که کودکان (یا خردسالان) جزو محرومان هستند. صفیه و مجنون نیز از جمله زندانیان هستند. احمق کسی است که دخالتش در امور مالی منطقی نیست. اما اقدامات این شخص در خصوص امور غیر مالی صحیح و مورد تایید قانونگذار است. به همین دلیل سفیه می تواند شخصی را برای ازدواج انتخاب کند و با او ازدواج کند، اما تعیین مهریه در ازدواج یکی از امور مالی است که سفیه نمی تواند انجام دهد و در این زمینه نمایندگان قانونی او (از جمله ولی قهری یعنی پدر یا قیم) اقدام کند.

اکنون که دستگیر شدگان را می شناسیم، نوبت به معرفی قیم می رسد:

تعریف قیم

ولی کسی است که سرپرست یتیمان و سرپرست بی سرپرست باشد. زمانی برای غایب قیم تعیین می شود که این شخص قهری و قیم نداشته باشد. اصولاً پسران تا 15 سال و دختران تا 9 سال فرزند (صغیر) محسوب می شوند و حق دخالت در امور آنها اعم از مادی یا غیر مادی را ندارند.

همچنین عموما افراد تا سن 18 سالگی احمق محسوب می شوند و تا رسیدن به این سن نمی توانند امور مالی خود را مدیریت کنند. به همین دلیل پدر یا جد پدری (جد پدری) تا پایان دوره صغیر (یعنی 9 سال برای دختر و 15 سال برای پسر) در امور مالی و غیر مالی و همچنین تا پایان دوره صفا ( یعنی 18 سال برای همه افراد) در امور مالی عهده دار امور فرزندان هستند و می توانند هر گونه دخل و تصرفی که به نفعشان است انجام دهند. به پدر و جد پدری قهری گفته می شود. حال اگر ولي قهري قبل از سنين مذكور فوت كند مي تواند جايگزين شخص قيوم شود. در این صورت ولی بعد از فوت ولی قهری می تواند عمدتاً به تمام وظایف خود عمل کند.

تعیین قیم

حال در صورتی که محجور فاقد ولی یا قیم قهری باشد، دادگاه فردی را به عنوان قیم انتخاب می کند که در صورت عدم حضور افراد مذکور، اداره امور محجور را بر عهده دارد. بنابراین باید توجه داشت که بین ولی و قیم و قیم سلسله مراتب وجود دارد; به این ترتیب تا زمانی که محجور دارای ولی قهری است نوبت به ولی نمی رسد. همچنین در صورت عدم وجود ولی قهری، تا زمانی که بازداشت شده قیم داشته باشد، قیم تعیین نمی شود.

از طرفی ممکن است فردی پس از رسیدن به سن 18 سالگی از سلول خارج شود و امور مالی و غیرمالی خود را به عهده بگیرد، اما کمی بعد در 22 سالگی بر اثر عارضه ای دچار جنون شده و تبدیل به یک فرد می شود. دوباره زندانی در اینجا چون دوره قیمومت تمام شده و این شخص قیم ندارد دادگاه برای او قیم تعیین می کند.

تعیین قیم یک قاعده مستقیم قانونی نیست، بلکه در صورت عدم وجود قیم خاص (اعم از ولی قهری و قیم) تحت شرایط خاصی توسط دادگاه تعیین می شود. در واقع قیم شخصی است که از طرف دادگاه و به درخواست دادستان برای حمایت از بازداشت شده که شامل مراقبت و نگهداری از اموال او می شود، تعیین و منصوب می شود تا وظایف و مسئولیت هایی را که از سوی دادگاه به او محول می شود، بر عهده بگیرد. قانون بوده است. لازم به ذکر است تخلف یا قصور در انجام وظایف و مسئولیت ها، مسئولیت سنگین قانونی را به همراه خواهد داشت.

شرایط قیمومیت در قانون

توضیحات مثبت

یکی از شروط مهم ولایت، داشتن توانایی و قدرت لازم است که می توان آن را از صفات مثبت او دانست و با توجه به نیاز به صلاحیت، توانایی و قدرت برای انجام اقدامات قانونی و مدیریت صحیح برای حفاظت از اموال توقیف شده، این شرط است. در قیمومیت ضروری است. ولی در تربیت و مدت غیبت باید تلاش کند و در امور خود مصلحت را در نظر بگیرد.

داشتن توانایی و قدرت تشخیص مصلحت از مفسده در ولی امر مهم است. البته منظور ما توانایی قدرت فیزیکی نیست، بلکه قدرت انجام اعمال قانونی با درایت و مدیریت زندگی است.

وصف و شرط مثبت دوم در امین است. در صورتی که طبق قانون به محض اثبات عدم اعتماد قیم عزل شود. سومین صفت مثبت ولی امر بالغ و بالغ بودن اوست. افرادی که خودشان نیاز به قیم دارند نمی توانند به عنوان قیم منصوب شوند. چهارمین وصف و شرط ولی امر مسلمان است. در شرع اسلام ولایت کفر بر مسلمان پذیرفته نیست. بنابراین اگر آواره مسلمان باشد نمی توان برای او ولی غیر مسلمان تعیین کرد.

قانون مدنی در مورد اخیر مقررات خاصی ندارد. اما با توجه به قواعد کلی و اینکه غیر مسلمانان نمی توانند بر مسلمانان ولایت داشته باشند و ولایت نوعی ولایت است، این امر قابل تأیید است.

توصیفات منفی

ماده 1231 قانون مدنی خصوصیات منفی قیمی را برمی شمارد که با داشتن این خصوصیات نمی توان به قیمومیت منصوب کرد. قانونگذار بر این عقیده بود که این گونه اشخاص اصولاً فاقد امانت هستند و بنابر احتیاط واجب نباید امور ورشکستگی به ویژه امور مالی به آنها سپرده شود.

کسانی که به ارتکاب جرم یا یکی از جرایم (جرایم) زیر با حکم قطعی محکوم شده اند: سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، افترا یا منافی عفت، جنحه اطفال، ورشکستگی به تقصیر. صادر شده اند و پرونده ورشکستگی آنها هنوز به نتیجه نرسیده است.

کسانی که به مفاسد اخلاقی معروفند از ولایت منع می شوند. اما حکمی مبنی بر مفاسد اخلاقی آنها از سوی مقام قضایی صادر نشده است. البته تشخیص شهرت به مفاسد اخلاقی بر عهده دادگاه صالح برای تعیین قیم است.

بنابراین قیم نباید نسبت به جرائم مذکور در ماده فوق دارای محکومیت کیفری باشد زیرا شخصی که به جرم سرقت تحت تعقیب قرار می گیرد یا مرتکب جرم کلاهبرداری شده است به احتمال زیاد ولی صلاحیت لازم را ندارد.

مهسا نعمتی بازدید : 39 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)


اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد و وظایف آن

جنگ جهانی دوم با حمله آلمان به لهستان در اول سپتامبر 1939 آغاز شد.دولت های فرانسه و انگلیس که با لهستان قراردادهای نظامی داشتند به نفع لهستان جنگیدند و به دولت آلمان اعلام جنگ کردند. این را می توان نقطه عطفی در تشکیل سازمان ملل متحد و شورای امنیت متعاقب آن دانست. حفاظت از امنیت و صلح بین المللی مهمترین وظیفه شورای امنیت سازمان ملل متحد است و به طور خلاصه به تاریخچه تشکیل سازمان ملل متحد، اعضای شورای امنیت و وظایف آنها می پردازیم.

در آغاز جنگ جهانی دوم، پیروزی در همه جبهه ها با آلمان و متحدانش بود. نمایندگان دولت هایی که به بریتانیا پناهنده شده بودند با صدور بیانیه ای در کاخ سنت جیمز لندن اعلام کردند که ساختار جامعه ملل متلاشی شده و آنها دوباره به دنبال صلح و امنیت هستند.

سه ماه پس از بیانیه لندن، روزولت، رئیس جمهور ایالات متحده و چرچیل، نخست وزیر بریتانیا، پیمان آتلانتیک هشت ماده ای را در مورد یک کشتی جنگی در اقیانوس اطلس امضا کردند.

در دسامبر 1931 کنفرانسی با حضور رئیس جمهور ایالات متحده، نخست وزیر انگلستان و سفیر اتحاد جماهیر شوروی در واشنگتن برگزار شد. یکی از فعالیت های اصلی این کنفرانس، تدوین پیش نویس اعلامیه سازمان ملل بود که در سال 1961 به امضای 26 دولت که به آلمان اعلان جنگ داده بودند، رسید.

در پاییز همان سال، نمایندگان چین، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا و ایالات متحده در مسکو گرد هم آمدند و اعلامیه مسکو را تنظیم و امضا کردند.
سپس در تهران کنفرانسی سه روزه با حضور چرچیل، روزولت و استالین به صورت مخفیانه از سفارت شوروی از 26 تا 29 دسامبر برگزار شد.

در سال 1323 استالین، چرچیل و روزولت در ساحل جنوبی شبه جزیره کریمه گرد هم آمدند و از همه کشورها دعوت کردند که کنفرانس سانفرانسیسکو را تشکیل دهند. بدین ترتیب، سازمان ملل 51 عضو اصلی پیدا کرد. سرانجام در 24 اکتبر 1945 معاهده مورد بحث توسط تعدادی دیگر از کشورها به تصویب رسید و وجود سازمان ملل متحد محقق شد. این روز در سراسر جهان به نام روز سازمان ملل نامیده شد.

ارکان سازمان ملل متحد

شش رکن اصلی سازمان ملل متحد عبارتند از:

مجمع عمومی؛ شورای امنیت؛ دبیرخانه؛ دیوان بین المللی دادگستری؛ شورای اقتصادی و اجتماعی؛ هیئت امنا.

شورای امنیت سازمان ملل متحد قدرتمندترین نهادی است که مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی و جلوگیری مستقیم از جنگ است.

شورای امنیت سازمان ملل متحد 15 عضو دارد که پنج عضو آن دائمی هستند و متشکل از دولت های پیروز جنگ جهانی دوم یعنی انگلیس، فرانسه، ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین هستند. اعضای دائم شورای امنیت حق وتو دارند، به این معنی که می توانند از تصویب قطعنامه با رای منفی جلوگیری کنند.

این پنج عضو از جمله کشورهایی هستند که به سلاح های هسته ای نیز دسترسی دارند. ده عضو غیر دائم شورا نیز هر ساله توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای یک دوره دو ساله انتخاب می شوند و حق رای نیز دارند. اما آنها نمی توانند قطعنامه ای را وتو کنند. بر اساس سهمیه های منطقه ای، سه عضو از آفریقا و دو عضو از آمریکای لاتین، آسیا و اروپای شرقی و یک عضو به بیست کشور عربی منصوب می شوند. پس از این دو سال امکان عضویت مجدد وجود ندارد.

لازم به ذکر است که نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل که عضو شورای امنیت نیستند نیز می توانند در جلسات و گفتگوهای شورای امنیت شرکت کنند. با این حال، در نشست ماه مارس شورا که موضوع هسته ای ایران در دستور کار قرار داشت. آمریکا که در ماه جاری ریاست آن را برعهده داشت، مانع از حضور نماینده ایران در نشست شورای امنیت شد.

رئیس شورای امنیت برای مدت یک ماه انتخاب می شود. بر اساس منشور سازمان ملل متحد، تمامی اعضای این سازمان تصمیمات شورای امنیت را می پذیرند و اجرای آن را می پذیرند. این تنها نهاد سازمان ملل است که قدرت تصمیم گیری الزام آور در مورد کشورها دارد.

شورای امنیت به عنوان حافظ صلح، ابتدا باید اطمینان حاصل کند که صلح در معرض تهدید، نقض یا ارتکاب عمل تجاوزکارانه توسط یک دولت قرار گرفته است. در صورت تحقق این شرایط، طبق ماده 7 منشور سازمان ملل متحد، شورای امنیت می تواند راه حل هایی را در نظر بگیرد، اقدامات موقت را در نظر بگیرد یا اقدامات قهری انجام دهد. اقدامات موقت برای جلوگیری از وخامت اوضاع و اقدامات قهری برای حفظ صلح جهانی انجام می شود.

رویکرد شورا برای تهدید صلح این است که ابتدا به طرفین توصیه می کند که از طریق دیپلماتیک و صلح آمیز به توافق برسند. این شورا سپس میانجیگری و بررسی می کند و در صورت وقوع جنگ از طریق روش هایی مانند تحریم یا اجبار برای پایان دادن به درگیری اقدام می کند.

وظایف شورای امنیت سازمان ملل متحد

ماده 24 منشور ملل متحد به وظایف شورا به شرح زیر می پردازد:

به منظور حصول اطمینان از اقدام سریع و مؤثر سازمان ملل متحد، اعضای آن مسئولیت اصلی حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را به شورای امنیت محول می‌کنند و موافقت می‌کنند که شورای امنیت از طرف آن در انجام مسئولیت‌های خود تحت این مسئولیت عمل کند.

در اجرای این وظایف، شورای امنیت مطابق با اهداف و اصول سازمان ملل متحد عمل خواهد کرد. اختیارات ویژه ای که برای انجام این وظایف به شورای امنیت واگذار شده است در فصول 6، 7، 8 و 12 تعیین شده است.

شورای امنیت گزارش های سالانه و در صورت لزوم گزارش های ویژه را برای بررسی به مجمع عمومی ارائه می کند.

در حال حاضر پیشنهادهایی برای ایجاد تغییرات در ساختار شورای امنیت وجود دارد. به عنوان مثال، برخی کشورها خواهان افزایش اعضای شورای امنیت از 19 به 25 عضو شده اند و یا برخی نیز خواستار عضویت دائمی در نمایندگان جغرافیایی سازمان ملل شده اند.

اکثر کشورها همچنین خواستار عضویت دائمی بدون حق وتو شده اند. کارشناسان می گویند اگر ترکیب اعضای دائمی تغییر کند، طبیعتاً یک سری آثار مثبت و منفی به همراه خواهد داشت. از جمله اینکه با افزایش تعداد اعضای شورا، این رکن از حالت بسته و انحصاری خارج می شود و دیدگاه ها و عوامل جدیدی در تصمیم گیری ها نمایان می شود. گسترش شورا اهمیت آن را افزایش داده و به نوبه خود ارزش مجمع عمومی را که یک نهاد فراگیر و دموکراتیک است که توسط کشورهای جهان سوم حمایت می شود، کاهش خواهد داد. از سوی دیگر افزایش تعداد اعضا باعث کاهش کارایی شورا می شود و تصمیم گیری به آسانی سال های گذشته نخواهد بود.

مهسا نعمتی بازدید : 41 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)

چگونه قاضی شویم؛ 4 روش تصدی شغل به عنوان قاضی

بسیاری از فارغ التحصیلان حقوق یا فقه احتمالاً در حین تحصیل بارها به آینده شغلی خود فکر کرده اند. اکثر افرادی که رشته های علوم انسانی را برای تحصیل در دبیرستان انتخاب می کنند، آرزوی دفاع از حقوق افراد جامعه یا قضاوت در دعاوی بین مردم را دارند. وکالت و فقاهت سردمدار مشاغلی با موقعیت اجتماعی مناسب و درآمد کافی در علوم انسانی هستند. در این مقاله روش های تصدی سمت قاضی یا به عبارتی روش های قاضی شدن را با شما در میان می گذاریم.

بیشتر نگاه های ما به مشاغلی مانند وکالت و قضاوت ناشی از صحنه های زیبا و تاثیرگذار و گاه نفس گیر دادگاه ها و دعواها در طول فیلم ها و سریال هایی است که در طول زندگی خود می بینیم. خبر بد برای کسانی که بر اساس چنین دیدگاهی به این دو شغل وسواس دارند این است که این دو شغل در ایران با صحنه های سرگرم کننده و هالیوودی بسیار متفاوت است. انصافاً در سال های اخیر آنچه در فیلم های ایرانی از دربار به نمایش درآمده است به واقعیت نزدیکتر است. صحنه های مربوط به تعقیب قضایی در فیلم جدایی نادر از سیمین و سکانس های مربوط به دادگاه خانواده در همین فیلم ما را با واقعیت کنونی قضاوت و دادگاه ها بیشتر آشنا می کند.

با این حال، وضعیت اجتماعی خوب و حقوق نسبتاً بالای قضات نسبت به سایر کارکنان قوه قضائیه و نیز مصونیت آنها از تعقیب، دلایل منطقی است که امروزه بسیاری از افراد را برای مشاغل جدی قضایی داوطلب می کند.

روش های برگزاری قوه قضائیه و قاضی شدن

قبل از هر چیز بهتر است بدانیم که مانند وکالت برای قاضی شدن باید لیسانس حقوق خوانده باشیم یا مدرک الهیات معادل داشته باشیم. اما برای شرکت در آزمون قضاوت دو راه وجود دارد و راه دیگر تحصیل در دانشگاه علوم قضایی است.

1. تحصیل در دانشگاه علوم قضایی

با تصویب قانون اصلاح برخی از قوانین قوه قضائیه در سال 1356، وزارت دادگستری موظف شد دانشگاهی به نام دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری قوه قضائیه برای انتخاب افراد از بین کارکنان دادگاه و نیز ایجاد کند. قضات. این دانشکده در سال 1389 با تصویب نهایی شورای گسترش آموزش عالی به دانشگاه تبدیل شد.

دانشجویان برای تحصیل در رشته حقوق در این دانشگاه بورسیه تحصیلی دریافت می کنند تا پس از فارغ التحصیلی در قوه قضاییه خدمت کنند. به همین دلیل گزینش دانشجویان این رشته با گزینش های ویژه انجام می شود. گزینش قضایی برای این رشته از سال 1393 انجام شده است. در واقع انتخابی که برای داوران انجام می شود، جایگزینی برای گزینش معمول برای گزینش دانش آموزان است. به همین دلیل نخبه گرایی و مصاحبه های عقیدتی و علمی در این روش از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

راحتی خاطره شغلی پس از فارغ التحصیلی از این دانشگاه آن را برای علاقه مندان به این شغل جذاب کرده است تا جایی که در سال های اخیر تنها از رتبه های برتر آزمون های کارشناسی و کارشناسی ارشد حقوق انتخاب شده اند. این دانشگاه در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و پاره وقت دانشجویان حقوق را برای ورود به رشته فقه آماده می کند.

2. در آزمون قضاوت شرکت کنید

پاییز هر سال، قوه قضائیه شروع به ثبت نام در آزمون قضاوت می کند که معمولاً یک هفته طول می کشد. معمولا اولین مرحله آزمون داوری در آبان یا آذر همان سال برگزار می شود. مرحله آزمون شامل دوره های مدنی، مجازات ها، دادرسی کیفری و مدنی، قانون تجارت و استعداد شغلی است.

پس از کسب 60 درصد از کل نمرات و قبولی در آزمون، داوطلبانی که حد نصاب لازم را در این مرحله کسب کرده اند به مرحله تشریحی دعوت می شوند. دعوت نامه برای مرحله تشریحی معمولاً پنج برابر ظرفیت است. رشته های امتحانی تشریحی شامل حقوق اساسی، حقوق مدنی، حقوق تجارت، آیین دادرسی کیفری و مدنی، حقوق جزا، فقه و اصول فقه می باشد.

در آزمون های تشریحی سوالات به صورت فایل مطرح می شود و قدرت استدلال و رعایت قوانین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مرحله اجازه استفاده از قانون داده می شود اما در محل برگزاری آزمون برای جلوگیری از تقلب و نابرابری احتمالی در آزمون، کتاب های قانون توسط برگزارکننده آزمون به همه داوطلبان فروخته می شود. در این مرحله کسب حداقل پنجاه درصد امتیاز ضروری است.

پس از اعلام نفرات برتر و پذیرفته شدگان مرحله تشریحی، گزینش و مصاحبه علمی - عقیدتی آغاز می شود. پذیرفته شدگان به ترتیب حروف الفبا به مصاحبه دعوت می شوند و زمان مصاحبه علمی آنها به صورت تلفنی به آنها اعلام می شود. پس از مصاحبه علمی مراحل دیگری مانند ارزیابی روانشناختی و تحقیقات محلی انجام می شود. بد نیست بدانید پذیرش و شروع کارآموزی در این نوع گزینش نزدیک به یک سال و حتی بیشتر زمان می برد که در نهایت ممکن است منجر به قبولی نشود.

یکی از گروه هایی که شرایط ویژه ای برای شرکت در آزمون قضاوت دارند طلاب حوزه های علمیه هستند. آزمون قضاوت مربوط به آنها در زمان جداگانه و با سرفصل های آزمون جداگانه برگزار می شود. ثبت نام در آزمون این داوطلبان در اردیبهشت ماه و آزمون در اوایل تابستان برگزار می شود. همچنین محل برگزاری این آزمون در مرکز شهر قم قرار دارد.

3. جذب اختصاصی

یکی از روش های دیگری که برای انتخاب دانشجویان این دانشگاه مورد استفاده قرار می گیرد، فرآیند جذب اختصاصی است. در این روش دانشگاه ها به دو قسمت گروه اول و گروه دوم تقسیم می شوند. فارغ التحصیلان رشته حقوق از دانشگاه های گروه اول از جمله دانشگاه علامه، تهران، بهشتی می توانند در هر دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد با معدل 16 در فرآیند جذب ویژه این شغل شرکت کنند.دانشگاه های گروه دوم که شامل مرکز علوم تحقیقات دانشگاه تهران و فارغ التحصیلان دکتری از کلیه دانشگاه ها می توانند با معدل 17 برای این سمت اقدام کنند. در این فرآیند انتخاب های عقیدتی و سیاسی، روانی و علمی انجام می شود.

4. جذب اختصاصی شهدا

در سال 1396 برای اولین بار امکان جذب با سهمیه ایثارگران بدون آزمون فراهم شد. اما پس از ثبت نام آزمون کوتاهی از این دسته از داوطلبان گرفته شد. این روند نیز با انتخاب های فوق ادامه می یابد.

اگرچه روش های مختلفی برای درخواست موقعیت و ورود داوطلبان به این شغل وجود دارد، اما این گروه از علاقه مندان باید بدانند که روند آماده شدن برای آزمون ویژه یا استخدام تا شروع دوره کارآموزی داوری معمولا طولانی و غیرقابل پیش بینی است. موقعیت اجتماعی این شغل و درآمد مناسب آن نسبت به سایر مشاغل مورد نظر فارغ التحصیلان رشته حقوق باعث می شود که افراد زیادی به این شغل تمایل داشته باشند.

مهسا نعمتی بازدید : 42 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)

رویه قضایی چیست و شرایط استفاده از آن چیست؟

اساسا طرح دعوی در دادگستری یا دفاع از دعوی مستلزم آشنایی با قوانین و مقرراتی است که نکات و جزئیات زیادی دارد و هرگونه جهل یا کوتاهی ممکن است عواقب جبران ناپذیری به همراه داشته باشد. بنابراین افرادی که می خواهند شخص دیگری روند پرونده آنها را پیگیری کند یا می خواهند حق خود را به نحو بهتری مطالبه کنند، به وکلای متخصص مراجعه می کنند. اما در موارد دیگر می توانید فردی را که وکیل نیست به عنوان وکیل خود انتخاب کنید که به آن وکیل تصادفی می گویند. در این مقاله شما را با مفهوم حقوقی وکالت موقت و شرایط استفاده و مدارک مورد نیاز آشنا می کنیم.

رویه قضایی چیست؟

وکلا می توانند از طرف شخصی که به آنها وکالت داده است در دادگاه حاضر شوند و کلیه امور مربوط به پرونده موکل خود را در مراجع قضایی و غیر قضایی پیگیری کنند اما این نوع وکالت فقط مختص وکلایی است که دارای وکالت هستند. ، زیرا قوانین دارای نکات و ظرافت های خاصی هستند که تنها افراد متخصص در این زمینه می توانند وکالت نامه را بر عهده بگیرند. بنابراین شخصی که فقط در برخی از امور از جمله خرید و فروش مال و وکالت رسمی رسمی از دیگری وکالت دارد نمی تواند از طرف خود در دادگاه حاضر شود. اما قانون پیش بینی کرده است که افراد دارای اطلاعات حقوقی اما بدون مجوز می توانند با مجوز کانون وکلا برای بستگان خود وکالت کرده و از حقوق خود دفاع کنند. به این نوع وکالت، وکالت اتفاقی می گویند.

شرایط تصادفی وکیل

البته امکان گرفتن وکیل برای همه وجود ندارد و کسانی که توان مالی ندارند می توانند از وکیل استفاده کنند. وکیل وکیلی است که در صورت ناتوانی مالی موکل توسط کانون وکلا برای افراد تعیین می شود. با این حال، افراد ممکن است بخواهند به عنوان وکیل از میان بستگان خود که مورد اعتماد هستند و اطلاعات قانونی لازم را دارند در دادگاه حاضر شوند. طبق ماده 2 قانون وکالت مصوب 1315، اشخاصی که اطلاعات کافی برای وکالت دارند ولی شغل آنها وکالت نیست در صورتی که بخواهند برای اقارب سببی یا نسبی خود تا درجه دو وکالت کنند. درجه سوم اردیبهشت سه نوبت به صورت تصادفی وکالت صادر می شود.

بنابراین اولاً فرد متقاضی وکالت باید دارای اطلاعات حقوقی کافی باشد، ثانیاً وکیل نباشد و پروانه وکالت نداشته باشد، ثالثاً فقط برای اقوام خویشاوند (بستگانی که با آنها نسبت فامیلی دارد) و اقوام سببی تا درجه دوم از طبقه سوم (از نزدیکترین اقوام تا فرزندان دایی، دایی، خاله و دایی)، می توانند وکالت موقت انجام دهند، چهارم اینکه متقاضی وکالت موقت فقط سه بار می تواند این کار را انجام دهد. سال اما علاوه بر این شرایط، تشریفات اداری نیز برای حضور در دادگاه به عنوان وکیل موقت لازم است.

تشریفات و مدارک لازم

بر اساس ماده 1 آیین نامه صدور پروانه وکالت، متقاضی باید ضمن معرفی خود و اعلام سطح تحصیلات، تجربه و سایر دلایل احتمالی مؤثر بر پرونده، مشخصات کامل و آدرس موکل یا مشتریان و مدرک تحصیلی نزدیک بودن خود و همچنین جزئیات موضوعی را که متقاضی باید مطرح کند یا مسئولیت دفاع از آن را بر عهده دارد را اعلام کند. همچنین مدارک مورد استناد را پیوست و پس از امضای درخواست در دفتر کانون وکلا ثبت نمایید.

فرد فوق باید فتوکپی مدارک زیر را به همراه درخواست وکالتنامه تصادفی به کانون وکلا ارائه نماید:

فتوکپی شناسنامه و آخرین مدرک تحصیلی و دو قطعه قطعه عکس. فتوکپی شناسنامه مشتری یا مراجعین و مدارک حاکی از وابستگی اخطار یا گواهی مقام قضایی در خصوص جزئیات پرونده و زمان رسیدگی به آن در رابطه با «دعاوی»؛ فتوکپی کارت پایان خدمت یا معافیت دائم برای متقاضیان مشمول خدمت سربازی.

نکته حائز اهمیت در مورد رویه قضایی این است که فرد متقاضی باید برای هر پرونده قضایی یک درخواست جداگانه با ضمائم کامل تهیه و به کانون وکلا ارائه کند. این قاعده در مورد دعاوی متشکل از دو یا چند دعوی قضایی مرتبط نیز جاری است. مگر اینکه بنا به تشخیص کانون وکلا نیازی به تکرار درخواست اصلی یا مدارک و اطلاعات نباشد.

همچنین کانون وکلا می تواند پس از احراز شرایط از متقاضیان پروانه وکالت به صورت تصادفی برای بررسی توان عملی و آزمایشی دفاع از دعوی اعلامی آزمون بگیرد.

در نهایت تشکیل پرونده جهت رسیدگی به درخواست متقاضی و اخذ پروانه وکالت به صورت تصادفی منوط به واریز مبلغی است که هر ساله توسط هیات مدیره کانون وکلا تعیین و اعلام می گردد.

مهسا نعمتی بازدید : 37 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)

مصادره اموال چیست و در چه شرایطی؟

مصادره در لغت دو معنا دارد; تصرف اجباری و جریمه اموال کسی. همچنین در لغت نامه دهخدا آمده است که «مصادره مال و دارایی شخصی به دلیل ارتکاب جرم، سرقت و رفتار نادرست که منجر به تحصیل آن مال شده است». اما مصادره اموال از نظر قانون چیست و در چه شرایطی؟ در این مقاله قصد داریم به بررسی مفهوم حقوقی توقیف مال و شرایط آن و تفاوت توقیف مال با توقیف و توقیف در قانون بپردازیم.

مصادره اموال و انواع آن

توقیف در قانون و به موجب ماده 214 قانون مجازات اسلامی که مقرر می دارد: «مجرم باید همان مالی را که در اثر ارتکاب جرم به دست آورده است، در صورت موجود و در صورت نبودن آن، به دست آورد. پسندیده و در صورت عدم امکان بازپرداخت آن، ثمن را به صاحبش سپرد و خسارت را پوشش دهد.

در کلیه مواردی که شخصی با ابزاری از قبیل سلاح، تمبر، اتومبیل و غیره مرتکب یا تسهیل جرم شود یا مرتکب جرمی شود که برای مجرم مال ایجاد کند. قاضی پس از رسیدگی به شکایت و احراز جرم، بدون نیاز به طرح شکایت جدید، در حکم مجازات تعزیری (یعنی مجازاتی که نوع و میزان آن طبق قانون و بر اساس نظر تعیین می‌شود، قرار می‌گیرد. قاضی و دادگاه). مجازات اصلی (مانند حبس و...) مصادره یا مصادره اموال به نفع دولت برای اموالی است که وسیله یا وسیله مؤثری برای ارتکاب جرم بوده یا بوده است.

لازم به ذکر است طبق قانون این مجازات برای اشخاص حقیقی و حقوقی نیز قابل اعمال است. مصادره اموال ممکن است شامل تمام یا قسمتی از مال در زمان وقوع جرم باشد و به دو صورت انجام می شود:

مصادره خاص: زمانی است که فقط مصادره مال معینی در نظر گرفته می شود (مثلاً پول ناشی از قاچاق مواد مخدر به صورت خاص ضبط می شود).
بنابراین مصادره در اصطلاح حقوقی عبارت است از توقیف (توقیف) بخشی از دارایی هایی که در ارتکاب جرم مؤثر بوده یا از جرم حاصل شده است.

تفاوت در تصرف، مصادره و مصادره اموال

1. حواس پرتی

این یک عمل حقوقی است که در آن اموال شخص به طور موقت بازداشت می شود. مثلاً اگر شخصی بدهکار باشد و نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام نکند، با معرفی طلبکار، مال مذکور با اجرای احکام قضایی توقیف موقت می شود; این بدان معناست که شخص از انتقال بدون خارج شدن از مالکیت در امان است. در واقع این حربه ای است برای اجبار شخص به پرداخت بدهی که در صورت عدم پرداخت آن توسط دادگاه و از طریق مزایده فروخته می شود و معادل طلب طلبکار به او داده می شود و مابقی به مالکیت می رسد. شخصی.

2. مصادره اموال

بیشتر در مورد پرونده های کیفری است و به دو صورت دائمی (زمانی که مال از ملک شخص خارج می شود) و موقت (در مواردی که امکان استرداد مال به شخص وجود دارد) صورت می گیرد. به عنوان مثال، مطابق ماده 224 قانون آیین دادرسی کیفری، «در صورت احضار متهم و غیبت او بدون عذر موجه و عدم معرفی او به عنوان ضامن یا ضامن، وجه ضمانت یا وثیقه به موجب آن ضبط خواهد شد. با احکام این قانون».

3. مصادره اموال

از نظر حقوقی مصادره مال است اما توقیف بر خلاف توقیف که در مواردی به عنوان تأمین (مانند وثیقه یا وثیقه) به کار می رود، مجازات محسوب می شود که طی آن مال برای همیشه و برای همیشه دفع می شود. از اموال شخص . از دیگر تفاوت های این موارد می توان به مرجع مراجعه کرد. به مصادره حسب مورد در دادگاه کیفری یا انقلاب رسیدگی می شود.

در صورت وجود نص صریح قانون سلطه دولت بر اموال، مصادره صورت می گیرد که در ادامه به آن اشاره می کنیم. بر اساس اصل 49 قانون اساسی، «دولت مکلف است از ربا، غصب، ارتشاء، اختلاس، سرقت، قمار، سوء استفاده از موقوفات، سوء استفاده از قراردادها و معاملات دولتی، فروش اراضی موات و جواز اصلی، تأسیس مؤسسه، تصرف مال را بگیرد. اماکن فساد و سایر امور». نامحرم را بگیرید و به صاحب حق رد کنید و اگر معلوم نیست به بیت المال بدهید. این حکم باید از طریق تحقیق، تحقیق و اثبات شرعی توسط دولت اجرا شود».

بر اساس این اصل قانون اساسی، هر مالی که به طور غیرقانونی و نادرست به دست آمده باشد، شامل آن می شود. مثلاً کلیه دارایی ها و ثروتی که از طریق قاچاق، احتکار (یعنی حبس مال و عرضه نکردن آن در بازار برای کمیاب شدن و افزایش قیمت کالا)، اختلاس و حتی تمام دارایی های یک فرد رزمنده به دست می آید. . که معروف به ایجاد رعب و وحشت مردم در ایجاد ناامنی در محیط و یا براندازی و مخالفت با حکومت () به حکم دادگاه مصادره و مصادره می شود و متعلق به بیت المال است.

در تبصره 1 ماده 703 قانون مجازات اسلامی آمده است: «در صورتی که مشروبات الکلی کشف شده بیش از بیست لیتر باشد، وسایل حمل آن در صورت اطلاع صاحب آن به نفع دولت ضبط می شود و در غیر این صورت مرتکب هزینه آن را پرداخت خواهد کرد. معادل قیمت خودرو." او نیز محکوم خواهد شد». همچنین در ماده ۷۰۹ این قانون آمده است: «کلیه لوازم قمار و وجوه نقد به عنوان جزای نقدی ضبط یا ضبط می‌شود». در این موارد طبق مقررات اصل 49 قانون اساسی، صاحب این ملک یا ورثه وی و وکیل وی می توانند با مراجعه به دادگاه و پرداخت وجوهی که دادگاه برای وی تعیین کرده از توقیف مال جلوگیری کنند.

شرایط مصادره اموال

ماده 215 قانون مجازات اسلامی می گوید: حسب مورد مسترد یا ضبط یا معدوم شود. در صورت مصادره، دادگاه اموال و اشیاء را تعیین می کند... » با رعایت مقررات ماده فوق، اموال ناشی از جرم به موجب حکم دادگاه به نفع دولت مصادره می شود یا در صورتی که آن اشیایی که در دادرسی لازم نیست یا اموالی که شخص دیگری حقی بر آن نداشته باشد و کسی جز مرتکب ادعای مالکیت آن را نداشته باشد به صاحب آن مسترد یا از بین برود. (مثلاً مواد مخدر، الکل و. از بین می روند).

به استناد تبصره 2 ماده فوق الذکر: «فروخته و وجوه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی به عنوان سپرده در صندوق دادگستری نگهداری می شود».

لذا پس از صدور قرار توقیف، اموال محکوم علیه در هر مورد به مالکیت مؤسسه مربوط و ذی نفع در می آید و اسناد قبلی باطل و سند مالکیت جدید به نام آن مؤسسه صادر می شود. همانطور که گفته شد مصادره به حکم دادگاه فقط برای قسمتی از اموال ناشی از جرم است یا شامل تمام اموال شخص می شود که در این صورت باید مستثنیات دین را در نظر گرفت که طبق ماده 444 قانون تجارت هستند:

پوشاک، مبلمان و لوازم مورد نیاز برای نیازهای ضروری اقلامی که ممکن است تقریباً گم شوند یا کم شوند

لازم به توضیح است رسیدگی به جرایم اصل 49 قانون اساسی که منجر به مصادره اموال می شود در دادگاه های انقلاب که مرجع تجدیدنظر آن دیوان عالی کشور است رسیدگی می شود. اما سایر موارد مصادره با توجه به موضوع در محاکم عمومی رسیدگی می شود.

بنابراین با توجه به مراتب فوق مصادره مال طبق قانون به عنوان مجازات و مجازات کیفری به معنای تسلط دولت بر تمام یا قسمتی از اموال موجود محکوم علیه (شخصی که حکم علیه او صادر شده است و اوست). مال مصادره می شود) حسب حکم دادگاه و تعلق. این ملک برای استفاده عموم در خزانه است.

مهسا نعمتی بازدید : 40 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)


آیا مهریه زن خیانتکار پرداخت می ‌شود؟
این سوال ممکن است برای خیلی از افراد پیش بیاید که تکلیف مهریه زن خیانتکار چیست یا در چه صورت به زن مهریه تعلق نمی‌گیرد؟ همانطور که می‌دانید هنگامی که بین دو نفر عقد ازدواج صورت می‌گیرد، باعث می‌شود که زوجین حقوق و تکالیفی داشته باشند. مثلا در عقد دائم مرد موظف است که به زن خود نفقه پرداخت کند و زن هم موظف به تمکین است.

یکی دیگر از وظایف مهم مرد در عقد نکاح پرداخت مهریه به زن است. اما آیا وقتی که کانون خانواده‌ بر اثر خیانت زن در حال فروپاشی است، این تکلیف از عهده‌ مرد برداشته می‌شود؟ یا اگر زنی به همسر خود خیانت کند یا مرتکب رابطه نامشروع شود مهریه به زن خیانتکار تعلق می‌گیرد؟

ما در این مقاله قصد داریم تکلیف مهریه زن خیانتکار را بررسی کنیم. بنابراین اول در مورد حق مهریه زن توضیحاتی می‌دهیم و در ادامه مهریه زن خیانتکار و شرایط ندادن مهریه را بررسی می‌کنیم. پس در این مقاله با ما همراه شوید.

حق مهریه زن به چه صورت است؟
بر اساس قانون مدنی وقتی عقدی بین دو نفر جاری می‌شود، زن مالک مهریه می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی در آن داشته باشد. در واقع وقتی عقد نکاح به طور صحیح انجام شود، زن مالک مهریه می شود.

اگر مهریه زن مثلا خانه یا زمین باشد هر موقع که خواست و اراده کند، می‌تواند مهریه را مطالبه نماید و اگر بخواهد می‌تواند مهریه را به شوهرش ببخشد.

به همین دلیل، مهریه حق زن است و زن می‌تواند هر نوع تصرفی در مهریه داشته باشد.

اما وقتی زنی به همسر خود خیانت کند، ممکن است این سوال برای بسیاری از مردان به وجود بیاید که چرا با اینکه زن خیانت کرده ولی باز هم مهریه به زن خیانتکار تعلق می‌گیرد؟ با ما باشید تا در ادامه این موضوع را مورد بررسی قرار بدهیم. 

 مهریه زن خیانتکار به چه صورت است؟
با توجه به مطالب گفته شده در بخش قبلی می‌خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا مهریه به زن خیانتکار تعلق می‌گیرد؟ آیا یک مرد وقتی که همسرش به او خیانت کرده است باز هم موظف به پرداخت مهریه است؟

در جواب باید گفت که زمانی که عقد نکاح بین زوجین برقرار شده باشد، زن مالک مهریه است و حق مهریه به او تعلق می‌گیرد. بنابراین اگر حتی زن خیانت کرده باشد و رابطه نامشروع داشته باشد، مرد می‌تواند از زن خود در این مورد شکایت کیفری کند. اما حق مهریه زن خیانتکار همچنان سر جایش است و اگر زن مهریه‌اش را مطالبه کند، مرد وظیفه دارد که مهریه را پرداخت کند.

بنابراین برقراری رابطه نامشروع و خیانت زن باعث از بین رفتن حق مهریه زن نمی‌شود؛ چون حق مهریه برای زن در زمان عقد نکاح واقع شده است و در همان زمان مرد موظف به پرداخت آن شده است.

البته اگر مرد متوجه خیانت زن شود و بخواهد از زن شکایت کند، زوجین می‌توانند با طلاق توافقی شرط کنند که در صورت شکایت نکردن مرد از زن خیانتکار، زن نیز مهریه خود را به صورت تمام و کمال به مرد ببخشد.

اگر عقد دو نفر قبل از این که باهم رابطه جنسی داشته باشند، به دلیل خیانت زن به شوهر یا داشتن رابطه نامشروع با شخص دیگری به طلاق منجر شود، حق مهریه زن نصف مهریه تعیین شده خواهد بود. چون طبق قانون، مهریه زن در دوران عقد نصف می‌باشد.

در نظر داشته باشید که به دلیل نداشتن ارتباط جنسی حق مهریه زن در این رابطه نصف می‌شود و هیچ دلیل دیگری حتی خیانتکار بودن زن، تاثیری در کم کردن میزان مهریه تعیین شده ندارد.

متاسفانه در حال حاضر برخی از مردان از ترفندهای ندادن مهریه استفاده می‌کنند و مهریه زنان را پرداخت نمی‌کنند. مثلا برخی حسابی به نام زن باز می‌کنند و با واریز پول‌هایی به حساب آن‌ها مدعی پرداخت مهریه به این صورت می‌شوند. 

اگر زن درخواست طلاق کند مهریه تعلق می گیرد یا نه؟
جواب این سوال بدین صورت است که در صورتی که زن دلیلی محکمه‌پسند مطرح کند و نشان دهد که مرد حق و حقوق او را پرداخت نمی‌کند، مهریه به طور کامل به او داده می‌شود. اما اگر زن بدون دلیل درخواست مهریه کند، مهریه به او تعلق نمی‌گیرد.

آیا زنی که مهریه می گیرد می تواند ازدواج کند؟
بله. طبق قانون زن می‌تواند در صورت ازدواج مجدد مهریه قبلی خود را دریافت کند.
قانون جديد مهريه به چه صورت است؟
طبق قوانین جدید مجازات حبس برای مهریه تنها تا 110 سکه می‌باشد و برای بیشتر از آن پیگیری نمی‌توان کرد.
مهریه زنی که بچه دار نمی شود به چه صورت است؟
اگر رابطه زناشویی با وی برقرار شده باشد، کل مهریه و در غیر این صورت نصف به او تعلق می‌گیرد.

برای پیگیری موضوعات مربوط به مهریه با یک وکیل مهریه در ارتباط باشید.

مهسا نعمتی بازدید : 19 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

نمونه‌هایی از شرط ضمن عقد
مثال‌هایی از مهم‌ترین شروط ضمن عقد که در بسیاری از ازدواج‌ها کاربرد دارند چنین است:[۲]

زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می‌دهد تا زوجه در هر زمانی که بخواهد از جانب زوج اقدام به متارکه کرده و از قید زوجیت خود را رها کند، به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه.
زوجه اجازه دارد از هم‌اکنون هرگاه خواست به خارج از کشور برود و نیاز به اجازه مجدد زوج ندارد، چه برای اخذ یا تمدید یا تجدید گذرنامه و این اجازه دائمی است.
زوجه حق ادامه تحصیل تا هر مرحله‌ای که لازم بداند و در هر مکان و محلی که ایجاب کند مخیر است.
زوج، زوجه را در انتخاب هر شغلی که مایل باشد و هر کجا که بتواند کارکند، دارای اختیار می‌کند و اجازه می‌دهد که مشغول به کار شود.
زوج و زوجه متعهد می‌شوند هنگام جدایی اعم از اینکه متارکه به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن کلیه دارایی که بعد از ازدواج دائم زوجین به دست می‌آورند بین آن‌ها به مناصفه تقسیم شود.
حق انتخاب مسکن و تعیین شهر یا محلی که زندگی مشترک در آنجا ادامه پیدا کند با توافق طرفین خواهد بود.
اگر در آینده زوجین دارای فرزند شدند و طلاق اتفاق افتاد حضانت فرزندان با توافق طرفین باشد و در صورت خروج از کشور نیازی به اذن پدر ندارند.
قوه قضائیه ایران نیز شروط ضمن عقد بیشتری را تنظیم کرده‌است و کارگاه‌هایی نیز برای آن برگزار می‌کند[۱۲] که باید با عبارات حقوقی ویژه زیر بیاید:[۱۱]

زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله که زوجه لازم بداند و در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر می‌سازد.
زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد، در هر کجا که شرایط ایجاب می‌کند مخیر می‌کند.
زوج به زوجه، وکالت بلاعزل می‌دهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.
زوج متعهد می‌شود هنگام جدایی - اعم از آن که به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن - نیمی از دارایی موجود خود را - اعم از منقول و غیرمنقول که طی مدت ازدواج به دست آورده‌است - به زن منتقل نماید.
زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می‌دهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به طلاق خلع کند.[۱۱]
شرط انتقال تا نصف دارایی

از شروط دیگر ضمن عقد رایج که در سال‌های اخیر در قباله‌های رسمی ازدواج منتشر می‌شود شرطیست که بر اساس آن شوهر تعهد می‌کند در هنگام طلاق -اگر طلاق به درخواست زن نباشد و طلاق به تشخیص دادگاه ناشی از تخلف زن از وظایف همسری و سوء اخلاق و رفتار او نبوده باشد - تا نصف اموالی را که در زمان زناشویی تحصیل کرده بر اساس نظر دادگاه به زن واگذار کند.

این شرط هرچند معتبر است و در واقع قوه قضائیه ایران متن آن را تنظیم کرده با اشکالات و ابهاماتی روبروست از جمله اینکه فقط حداکثر اموالی که شوهر به زن منتقل می‌دهد -یعنی نصف- مشخص شده و حداقلی تعیین نشده‌است. دومی اینکه شرط بر سر چیزی است که در زمان بستن آن وجود خارجی ندارد و شرط بر امر مجهولی که حتی مقدار و چگونگی آن را نمی‌توان تشخیص داد، از نظر برخی حقوق‌دانان و فقها باطل است.[۱۳] این شرط یک شرط صحیح وشرط فعل است لازم است که ذکر شود دارایی در حقوق شامل طلب (اموال موجود) و دین می‌شود. اگر این شرط در عقد قبول شود این اثر را دارد که در صورت طلاق زن در دیون مرد هم شریک می‌شود اما این مشکل مبنایی از اینجا ناشی می‌شود که این شرط از حقوق خارج به حقوق ما وارد شده‌است در حقوق خارج اساسابا وقوع عقد نکاح بین زوجین یک شرکت مدنی ایجاد می‌شود چون در حقوق خارج هیچ‌یک از زوجین مکلف نیستند که به تنهایی هزینه‌های معاش را تأمین کنند بلکه مشترکاً مکلف به تأمین هزینه‌های زندگی هستند بر خلاف حقوق ما که فراهم کردن هزینه‌های زندگی بر عهده مرد است در حقوق خارج زن حق نفقه ندارد. در حقوق خارج چه درآمد مثبت چه منفی دارایی مشترک زوجین است به همین خاطر وقتی نکاح منحل می‌شود شرکت مدنی هم منحل می‌شود وبا انحلال شرکت مدنی دارایی به نسبت میان زوجین تقسیم می‌شود. در حقوق اسلام زوجه هیچ تکلیفی نسبت به فراهم کردن هزینه‌های معاش ندارد و وقتی زوجه از این حیث تکلیفی نداشته باشد شرکت مدنی ای هم وجود نخواهد داشت به همین دلیل زن در اموال مرد شریک می‌شود نه دارایی و به نظر می‌رسد باید از لفظ اموال استفاده شود نه دارایی. علاوه بر این شرط مبتایی طرفین اموال است نه دارایی که هم شامل طلب و هم شامل دین می‌شود پس زن در اموال مرد شریک است.

وضعیت جهیزیه پس از طلاق
در قانون و شروط ضمن عقد از پیش چاپ شده، دربارهٔ مالکیت جهیزیه ذکر نشده‌است. بر این اساس پس از طلاق خود زن یا مرد که خودش آن را خریده‌است مالک جهزیه شناخته می‌شود و می‌تواند جهیزیه را به خودش برگرداند.[۱۴] چون در اغلب رسوم تهیه‌کردن جهیزیه به‌عهده زن است و طبق قانون باید دادن مهریه حتماً به‌عهده مرد باشد، بنابراین اغلب موارد زن علاوه بر مهریه و نفقه، مالک جهیزیه‌ای که خودش آن را پیش از ازدواج خریده‌است می‌باشد.[۱۵]

وظایف دفاتر رسمی ازدواج
کلیه دفاتر ازدواج به لحاظ شرعی و قانونی مکلفند، قبل از انشاء عقد ازدواج، یک به یک شروط مندرج در نکاحیه را برای زوجین قرائت و تفهیم تا هر شرطی که مورد توافق زوجین قرار گرفت، زیر آن را امضا کنند. همچنین، لازم است سردفتران مزبور به زوجین قبل از اجرای صیغه عقد یادآوری کنند که قبول شروط مندرج در نکاحیه الزامی نیست. اگر سردفتری برای انجام هریک از خواسته‌های زن و شوهر مانع شود، تخلف انجام داده و مستوجب مسئولیت انتظامی و قانونی آنها خواهد بود، تخلف سردفتران از این دستور موجب تعقیب انتظامی سردفتران خواهدبود.[۱۶]

شروط باطل    
برخی شروط ضمن عقد معتبر نیستند از میان آن‌ها برخی باعث باطل‌شدن عقد ازدواج هم می‌شوند ولی برخی لطمه‌ای به عقد ازدواج نمی‌زند و فقط آن شرط اعتباری ندارد.

شروط مبطل عقد ازدواج
بر اساس مادهٔ ۲۳۳ قانون مدنی شروط خلاف «مقتضای ذات عقد» باطل است. منظور از خلاف مقتضای ذات این است که با طبیعت و ذات آن قرارداد [در اینجا ازدواج] منافات داشته باشد. برای مثال این‌که شرط شود دو طرفِ ازدواج همسر یکدیگر نباشند با طبیعت ازدواج در تضاد است و در صورتی که چنین شرطی در ازدواج گذاشته شود به این معناست که اصلاً منظور دو طرف ازدواج نبوده و توافقی بر ازدواج بین آن‌ها صورت نگرفته‌است. پس هم شرط و هم خود عقد ازدواج باطل می‌شود.[۱۷]

شروط باطل که مبطل ازدواج نیست    
این شروط در مادهٔ ۲۳۲ قانون مدنی کلی به سه دستهٔ غیر مقدور، بی‌فایده و نامشروع تقسیم شده‌اند:[۱۸]

شرط غیرمقدور: شرطی که انجام آن در توان افراد متعارف نباشد؛ مثلاً شرط شود که زن یا شوهر در سه روز زبان تایلندی را به دیگری بیاموزاند یا مرده‌ای را زنده کند.
شرط بی‌فایده: شرطی که در انجام آن هیچ منفعت عقلائی متصور نباشد. تشخیص منفعت هم با عرف است. مثل اینکه شرط شود زن یا شوهر مسافتی را با شتر بپیماید.
شرط نامشروع: شرطی که مخالف قوانین امری باشد. قوانین امری مربوط به نظم و مصلحت عمومی می‌شود و برخلاف قوانین تفسیری افراد نمی‌توانند علیه آن‌ها توافق کنند. به‌طور کلی بیشتر قوانین مربوط به ازدواج در زمرهٔ قوانین امری است. از نمونه‌های این شروط می‌توان به این موارد اشاره کرد:
شرط خیار یا شرطی که حق فسخ نکاح را به یکی از دو طرف بدهد.
شرط شود که مرد حق طلاق نداشته باشد
شرط شود که ریاست خانواده با زن باشد.
شرط شود که مرد حق ولایت و حضانت فرزندان خود را نداشته باشد.
شرط شود که زن حق نفقه نداشته باشد.
شرط شود که مرد حق ندارد به رابطه خود با همسر قبلیش ادامه بدهد.
شرط شود که زن در کارها و روابط خود کاملاً آزاد باشد.
در فقه شیعه به مواردی از شروط مخالف شرع نیز اشاره شده، برای مثال سید روح‌الله خمینی در تحریرالوسیله می‌نویسد: «مثل اینکه زن شرط کند که هر وقت دلش خواست از منزل بیرون برود و هر جا که خواست برود شوهر مانع او نشود، یا شرط کند که شوهرش حق همسری دیگرش را ندهد مثلاً با او نخوابد.».[۱۹]

بسیاری از فقها شرط به اینکه مرد همسر دیگری نگیرد را هم از جمله شروط باطل می‌دانند و در واقع آن را مثال اصلی چنین شرطی ذکر کرده‌اند. برای مثال محمدحسن نجفی در شرائع می‌نویسد: «اگر شرط خلاف مشروعی کند؛ مثلاً بر سر او زن نگیرد یا با کنیزانش آمیزش جنسی نکند، شرط باطل است ولی عقد و مهریه صحیح است.»[۲۰] شهید اول هم در لمعه می‌نویسد: «اگر شرط مخالف شرع شود شرط باطل و عقد و مهریه صحیح است، مانند اینکه شرط کند سرش زن نگیرد».[۲۱] با این همه در مورد بطلان چنین شرطی چه از نظر مذهبی و چه از نظر قانونی تردید و اختلاف نظر است.

شرط خودداری از ازدواج مجدد شوهر
در مورد صحت یا بطلان چنین شرطی اختلاف نظر است. قانون احوال شخصیه مراکش به حق زن برای چنین شرطی تصریح دارد: «برای زوجه این حق می‌باشد که شرط کند مرد، زن دیگر نگیرد و در چنین حالی اگر شوهر زن دیگر گرفت، زوجه حق دارد که تقاضای فسخ نکاح نماید».[۲۲] اما اتفاق نظری بین فقهای اسلام در این مورد وجود ندارد. فقهای حنبلی از جمله ابن قدامه و احمد الحصری چنین شرطی را جایز دانسته و برای زن در صورت ازدواج مجدد شوهر حق فسخ قائل شده‌اند. اما نظر مشهور در فقه شیعه چنین شرطی را باطل و آن را مصداق تحریم حلال می‌دانند.

مهسا نعمتی بازدید : 15 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

شرایط ازدواج

شرایط در زمان ازدواج یا به طور خلاصه در زمان ازدواج ، تعهداتی است که مفاد قرارداد ازدواج آنها در طول ازدواج با توافق زوجین منعقد می شود. [1] این شرایط می تواند در سند رسمی ازدواج ذکر شده و توسط هر دو طرف امضا شود. این شرایط در قانون ذکر نشده است ، اما اسناد ازدواج از قبل دارای شرایط از پیش چاپ شده هستند و همچنین امکان انتخاب طرفین ، چه در حین ازدواج و چه بعد از آن ، وجود دارد. [2]

از ابتدای سال 1982 مواردی در قراردادها ذکر شد که طبق آن زن می تواند از طرف شوهر خود را طلاق دهد. [3] برخی شرایط دیگر نیز به قراردادها در سالهای بعد اضافه شد. [3] شرایط از پیش چاپ شده اسناد ازدواج در حقیقت یک شرط کلی دارد که در موارد خاص ، زن در طلاق از شوهر خود وکالت دارد ، در صورت وجود هر یک از این شرایط ، خود زن می تواند خود را طلاق دهد. [3] [4] اغلب هنگام تعیین مهریه که بر عهده شوهر است ، در مقابل مهریه که معمولاً بر عهده زنان است ، در نظر گرفته می شود ، اما برخلاف قوانین اکثر کشورهای جهان ، مانند ایالات متحده ، که پس از طلاق ، دارایی زنان و مردان را نصف کرد ، [5] در قوانین جمهوری اسلامی ایران و شرایط از پیش چاپ شده قرارداد برعکس است ، و نصف شدن اموال فقط برای مرد است. [6] بنابراین ، چون نصف شدن اموال در قرارداد برای زن نیست ، علاوه بر مهریه ، مهریه ای که زن قبل از ازدواج خریداری کرده نیز به او تعلق می گیرد. [6]

طبق فقه اسلامی و حقوق مدنی ایران ، ازدواج قراردادی است که در آن حقوق و وظایف متفاوتی به زن و مرد تعلق می گیرد. در صورت وجود شرایط ذکر شده در سند ازدواج ، زن با امضای سند ازدواج ، برخی از حقوق مدنی و معنوی خود مانند سفر ، اشتغال ، انتخاب محل اقامت و مسکن ، حضانت فرزندان و جدایی از شوهر را واگذار می کند. حقوقی مانند مهریه و طبق قانون باید نفقه دریافت کند. [2] [7] شرایط قرارداد معمولاً برای تغییر این آثار حقوقی ازدواج استفاده می شود. به عنوان مثال ، شوهر متعهد می شود که از سفر یا کار زن جلوگیری نکند یا برای طلاق به او وکالت ندهد. [7] قانون نیست ، اما اگر خلاف قانون باشند معتبر نیستند. [8]

وجود شرایط در ازدواج می تواند چهره ازدواج را به میزان قابل توجهی تغییر دهد و نوع خاصی از ازدواج را ایجاد کند. به عنوان مثال ، ازدواج زناشویی ، که در کشورهای عربی معاصر حاشیه خلیج فارس متداول شده است ، مشروط به شرایطی مانند چشم پوشی از نفقه و سهم برابر در رابطه جنسی ، حق زن برای تعیین محل زندگی و پرداخت حقوق او است. اجاره. از یک ازدواج معمولی توسط شوهر و عدم ثبت رسمی ازدواج متمایز می شود. [9]

در سند ازدواج امروز در ایران ، تعدادی شرایط اضافی [10] برای از بین بردن برخی از این نابرابری ها منتشر شده است که در قرارداد خوانده شده و باید توسط هر دو طرف امضا شود تا بعداً قابل اجرا باشد. با این حال ، شرایط فعلی در برخی موارد کافی در نظر گرفته نشده است. [11] کرد). [2]

البته برخی از دفاتر اسناد رسمی گاهی شرایط قرارداد را نمی پذیرند و از ثبت آنها خودداری می کنند. با این حال ، این مطابق قانون نیست و به گفته کارشناس کارگاه آموزشی قوه قضائیه ، "طبق قانون اساسی ، هر شرطی که مورد قبول متقاضی ازدواج باشد ، ذکر آن در قرارداد ازدواج بلامانع است". [12]

مهسا نعمتی بازدید : 14 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

مسائل حقوقی خانواده
بعضی از افراد فکر می کنند در دین اسلام بیش تر مسائل حقوقی خانواده به نفع اقایان است درصورتی که این باور غلط است.با بررسی قوانین در این مطلب خواهید فهمید که نه تنها این باور درست نیست بلکه در مواردی عکس ان نیز برقرار است.زنان به بعضی از این حقوق خود در خانواده اشنایی ندارند . به همین خاطر هم نمی توانند از این حق و حقوق خود دفاع کنند .

در ادامه با بیش تر حقوق زنان در مسائل حقوق خانواده اشنا خواهیم شد .

نفقه چه زمانی به زنان تعلق خواهد گرفت ؟
فقط زمانی که زن و مرد با هم ازدواج دائم کرده باشند طبق مسائل حقوقی خانواده به زن نفقه تعلق می گیرد. البته در ازدواج موقت به زن نفقه تعلق نمی گیرد و تنها درصورتی زن می تواند نفقه خود را دریافت کند که در شرایط عقد ان را ذکر کرده باشد.البته نفقه نیز در هر صورتی به زن تعلق نخواهد داشت .زن برای دریافت نفقه باید از مرد تمکین کند.

زمانی که صحبت از نفقه می شود مسائل حقوقی خانواده بیان می کند که مرد باید خوراک ، مسکن ، پوشاک ، وسایل خانه و یا خدمات درمانی را برای زن فراهم کند. هم چنین اگر زن در خانه پدر خود خادمی را داشته باشد باید همسرش برای او نیز یک خادم در خانه فراهم کند.

زمانی که صحبت از تمکین زن از مرد می شود  به چه معناست؟
در مسائل حقوقی خانواده زن وظایفی را دارد که در برابر مرد باید ان ها را انجام دهد.درصورت این که زن این وظایف را انجام ندهد و این موارد را مرد بتواند اثبات کند برای زن پیامدهای خوبی را در پی نخواهد داشت.

تمکین زن دو نوع است اولین مورد ان تمکین عام و دومین ان تمکین خاص بوده است.منظور از تمکین خاص این است که زن باید از نیازهای غریزی مرد اطلاعات کند. تمکین عام نیز به این معنا است که زن در همه مراحل زندگی باید از مرد اطاعات کند.و زن باید در همه مسائل نیز از مرد اطاعت کند . ریاست خانه از جمله ویژگی های مرد است.

البته مواردی نیز در مسائل حقوقی خانواده وجود دارد که اگر زن از مرد اطاعت نکند و نفقه نیز شامل حال او نیز خواهد شد که عبارتند از :

1-اگر مرد قادر نباشد تا خانه ای را برای زن و مناسب شان وی تهیه کند در این صورت زن می تواند به خانه مرد نرود و مرد هم باید برای زن نفقه او را پرداخت کند.

2-اگر زن بعد از عقد بفهمد که مرد به یکی از بیماری های جنسی مبتلاست مطابق قوانین حقوقی خانواده می تواند از نزدیکی با وی خودداری کند و نفقه خود را نیز از او دریافت کند.

3-اگر پزشک برای زن تجویز کند که باید از منزل خارج شود و این را راهی برای مداوای وی تشخیص دهد ان گاه مرد به زن اجازه خروج از منزل را ندهد  زن می تواند بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود و به او نفقه نیز تعلق می گیرد.

4-زن زمانی که در عادت ماهانه باشد و یا پزشک به او توصیه کند که از نزدیکی امتناع کند در این صورت نیز می تواند از مرد تمکین نکند.

5-برای انجام دادن وظایف مذهبی که برای هر فردی واجب است نیز مثل حج زن می تواند از شوهر اطاعت نکرده و از منزل خارج شود .

6-اگر زن برای زندگی در خانه با شوهر دچار ضرر جسمی یا مالی و ابرویی شود می تواند خانه را ترک کند و به جای دیگری رود.تا زمانی که زن به خانه شوهر برنگردد باید نفقه وی را مرد پرداخت کند.

7-اگر مرد به زن حق سکونت را داده باشد زن خواهد توانست تا به منزل شوهر نرود و می تواند از شوهر نیز بخواهد تا در خانه ای که وی هست سکونت کند.

اگر زن خانه را ترک کند چه پیامدهای برای وی خواهد داشت؟
اگر زن دلیل خوب ومحکمه پسندی مطابق با قوانین حقوقی خانواده برای ترک خانه نداشته باشد مرد می تواند به دادگاه برود و از زن بخواهد تا از وی تمکین کند . اگر دادگاه این را تایید کند که زن دلیل خوبی برای ترک خانه ندارد قوانین حقوقی خانواده برای زن پیامدهایی را به همراه دارد که عبارتند از:

1-به زن نفقه تعلق نخواهد گرفت.

2-دادگاه برای مرد این حق را قائل خواهد شد تا دوباره ازدواج کند.

3-مرد می توان به خاطر همین موضوع از زن طلاق بگیرد البته باید مهریه زن را بپردازد. البته حقوق دیگری مثل نفقه ، نصف اموال مرد و.. نیز به زن تعلق نخواهد گرفت.

زن ناشزه به چه زنانی گفته می شود؟
در مسائل حقوقی خانواده به زنی که از مرد تمکین نمی کند و از دستورات وی اطاعت نمی کند به اصطلاح ناشزه می گویند. این تمکین می تواند از نوع عام و خاص باشد.اگر مرد از زن توقعاتی خلاف شرع داشته باشد دیگر زن نیازی نیست که از او اطاعت کند و ناشزه نخواهد بود.

مهسا نعمتی بازدید : 26 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

شیربها در مسائل حقوق خانواده اهمیت دارند
این خانواده قوانین خاصی برای شیرها در مسائل حقوقی وضع نکرده است. شیرها از جمله مسائلی است که توسط عرفا تعیین شده است. شیرها در مناطق مختلف به روش های مختلف تعیین می شوند. در برخی مناطق شیرها نقد می شوند و برخی دیگر معتقدند که داماد باید برخی وسایل ضروری خانه را به عنوان شیر خریداری کند.

حال اگر مردی در زمان ازدواج مقداری پول یا چیزهایی را به عنوان شیر بپردازد ، این موضوع جدا از مهریه است و نمی توان با پرداخت شیرها از پرداخت مهریه خودداری کرد.

آیا زن می تواند مهریه خود را پس از طلاق دریافت کند؟
یکی از مسائل حقوقی خانواده که زنان پس از طلاق با آن روبرو می شوند ، بحث اعاده مهریه است. این بدان معناست که مرد نمی تواند مهریه زن را بفروشد زیرا زن صاحب مهریه است.

برای بازیابی مهریه در امور حقوق خانواده آینده ، به دختران توصیه می شود که لیست مهریه را در ابتدا تهیه کرده و آن را به امضای زوجین و دو شاهد برساند. در صورت عدم امضای افراد ذکر شده ، اعتبار خاصی نخواهد داشت، بهتر است در این زمینه مشورتی با یک وکیل مهریه داشته باشید.

مهسا نعمتی بازدید : 17 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

تفاوت بین آگاه و شاهد چیست؟
در این مقاله سعی می کنیم آگاه و شاهد را مورد بررسی قرار دهیم. و همچنین متوجه شوید تفاوت بین آگاه و کنترل چیست؟

زیرا در دادگاه ممکن است شخصی به عنوان شاهد و شخصی به عنوان مطلع احضار شود. با این حال ، باید بین خبرچین و شاهد تفاوت وجود داشته باشد.

شما نیز مانند بسیاری دیگر از معنای حقوقی آنها آگاه نیستید. بنابراین اگر می خواهید تفاوت بین مطلع و شاهد را بدانید ، در این مقاله با ما همراه باشید.

ابتدا ، با پاسخ به این دو سوال ، تفاوت بین مطلع و شاهد را بررسی می کنیم:

شاهد کیست؟ باید بگوییم که شاهد همان شخصی است که نقشی در جنایت نداشته و فقط در زمان جنایت در آنجا بوده و شاهد اتفاقات بوده است.
اطلاع رسانی به چه معناست؟ در پاسخ باید گفت که مطلع آن شخصی است که مستقیم و مستقیم حادثه را ندیده است ، اما به طرقی دیگر از جنایت مطلع شده است. به عنوان مثال ، او ممکن است داستان را از مرتکب شنیده باشد یا اسناد جنایت را دیده باشد.
آیا مجازات های شاهد دروغین و مجازات افراد دروغگو مشابه است؟ جرم آگاهانه چیست؟
همانطور که می دانید ، در صورت وقوع جرم ، افرادی که شاهد و مطلع هستند تحت عناوین یکسانی احضار می شوند و در صورت ارائه اطلاعات نادرست ، مجازات متفاوتی خواهند داشت. یعنی مجازات شهادت دروغ با مجازات اطلاعات غلط متفاوت است.

در طول محاکمه و در صورت هرگونه سوال در مورد شاهد و مطلع ، می توانید با وکلای ماهر مشاوره حقوقی داشته باشید. همچنین می توانید با وکلای ماهر و واجد شرایط ما مشورت کنید.

 همانطور که می بینید ، در سیستم حقوقی ، تفاوت اساسی بین مطلع و شاهد وجود دارد.

بنابراین ، آنها در روند تحقیق بسیار متفاوت هستند. به عنوان مثال ، اگر شخصی بگوید که شاهد جنایتی بوده است ، طبق این گفته ، او یک شهادت شناخته شده است و شهادت وی پذیرفته می شود و این شهادت برای شروع تحقیقات کافی است. اما اگر کسی بگوید که به نحوی از جنایت مطلع شده است ، نمی توان فقط با ذکر آن جنایت تحقیق کرد.

صدور حکم بازداشت شاهد و مطلع
در پرونده جنایی مطلع است
در اینجا ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که چه کسی به عنوان مطلع به جلسه دعوت می شود تا توضیحی بدهد؟ یا اگر فرد مطلع از حضور در دادگاه خودداری کند ، در مورد او چه می توان کرد؟ و آیا می توان یک فرد مطلع را نیز برای شرکت در جلسه جلب کرد؟ یا جذابیت آموزنده چیست؟

در پاسخ به این سوالات باید بگوییم که طبق ماده 204 قانون آیین دادرسی کیفری ، بازپرس به تشخیص خود یا با معرفی شاکی یا به درخواست متهم یا به درخواست مراجع ذیربط ، شخصی که حضور یا تحقیق برای روشن شدن موضوع ضروری است. طبق قوانین احضار می شود.

در تبصره 1 این ماده نیز آمده است که اگر شاهد یا مطلع عذر موجهی برای غیبت خود نداشته باشد ، دستگیر می شود. اما اگر عذر موجهی داشته باشد و بازپرس آن عذر را بپذیرد ، دوباره احضار می شود و در صورت عدم حضور احضار می شود.

اطلاعیه توضیح چیست؟
توضیح آگاهانه به چه معناست؟
همانطور که دیدیم ، او از مرتکب مطلع نیست ، اما اطلاعاتی در مورد جنایت دارد. بنابراین ، مقام قضایی و دادگاه برای شروع تحقیقات اولیه به این اطلاعات نیاز دارند. بر اساس این بیانیه ، احضاریه ای از طرف دادستانی برای افراد مطلع ارسال می شود ، که در زمان مشخص شده و در همان زمان به بازپرس می روند تا اطلاعات خود را در مورد جنایت اعلام کند.

احضار آگاه چیست؟
گاهی اوقات بسیاری از افراد احضار می شوند ، از آنها خواسته می شود که به عنوان مطلع به دادگاه بروند. و معمول است که چنین احضارهایی هیچ توضیحی در مورد پرونده و نوع آن ارائه نمی دهند ، بنابراین این ممکن است برای این افراد نگران کننده باشد.

لازم به ذکر است که این احضاریه ها فقط به دلیل درخواست خواندن مربوطه برای فرد مطلع ارسال می شوند و فقط باید برخی از توضیحات را به دادگاه بگویند. باید بدانید که وجود این احضار به این معنا نیست که مخبر مرتکب جرمی شده است و فقط برای روشن و روشن شدن ابهامات پرونده است.

بنابراین ، لازم به ذکر است افرادی که احضاریه ها را به عنوان مطلع دریافت می کنند ، نباید از آن بترسند و مشکلی برای آنها پیش نمی آید و تنها کمک آنها تحقیقات جنایت را پیش می برد. همچنین ، آنها فقط در صورتی می توانند دچار مشکل شوند که شهادت دروغ بدهند یا احضار را مهم تلقی نکنند.

اطلاع از هزینه به اطلاع
بر اساس مفاد ماده 213 قانون آیین دادرسی کیفری که می گوید "اطلاع رسانی به فردی که به عنوان متهم احضار نشده است ، مانند شاهد یا مطلع ، ممنوع است و اگر این شخص پس از تحقیقات مشکوک شود ، وی must "متهم باید برای زمان دیگری احضار شود."

ممکن است این سوال در ذهن شما ایجاد شود که آیا مطلع می تواند وکیل داشته باشد؟ بله ، او می تواند وکیل بگیرد و با وکیل به دادگاه برود ، اما عموماً نیازی به وکیل ندارد.

مهسا نعمتی بازدید : 17 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

فرار از دین چیست و مجازات چیست؟

اصطلاح "فرار از دین" به این معنی است که شخص اموال خود را به شخص دیگری مانند فرزند خود منتقل می کند تا از طریق یک معامله ساختگی از بدهی خود فرار کند.

همانطور که در قانون مدنی آمده است ، نیازی نیست که معامله در قرارداد قید شود ، اما اگر هدف ، انگیزه و جهت معامله در معامله قید شده باشد ، آن هدف باید قانونی باشد ، در غیر این صورت معامله باطل است. به همچنین اگر در معامله ای مشخص شود که شخصی به قصد فرار از دین و رسم معامله کرده است ، آن معامله باطل است. به عبارت دیگر ، در معاملات رسمی بین فروشنده و خریدار هیچ پولی مبادله نمی شود.

ماده 218 قانون مدنی ، لغو شده در سال 1370 ، مشروط بر این که "اگر معلوم شود که این معامله قصد فرار از دین داشته است ، معامله معتبر نیست".

در اینجا مثالی از رأی برای فرار از دین مهریه آورده شده است تا بتوانید با کل موضوع بیشتر آشنا شوید. اگر موکل مهریه خود را پس از اختلاف خانوادگی اجرا کند و مهریه خود را مطالبه کند و سپس همسرش به طور رسمی اموال خود را به شخص دیگری واگذار کند تا مهریه را نپردازد و از دین فرار کند. اگر شخص از مقاصد مرد آگاه باشد ، هم مجرم محکوم و هم انتقال دهنده به ده ماه حبس و انتقال گیرنده به چهار ماه حبس محکوم می شوند. این رای برای بیست روز پس از آن قابل اعتراض است.

از مطالب فوق می توان دریافت که مجازات فرار از مهریه معمولاً حبس است؛ اما با اعتراض به آن می توان این مجازات را کاهش داد.

اصطلاح فرار از دین به چه معناست؟ و مجازات فرار از دین چیست؟
گاهی افراد برای فرار از بدهی و عدم پرداخت آن ، اموال خود را به شخص دیگری واگذار می کنند. به همین دلیل ، اگر شخصی برای فرار از دین اموال خود را به شخص دیگری واگذار کند ، اگر بقیه دارایی او بدهی او را برآورده نکند ؛ عمل این شخص جرم محسوب می شود و به چهار ماه تا دو سال زندان محکوم می شود. همچنین ، اگر انتقال گیرنده از این امر مطلع باشد ، شریک جرم شناخته می شود و باید بدهی ، همان اموال یا قیمت آن ملک را بپردازد.

از آنجا که این یک جرم کیفری است ، باید مدعی العمومی که در محل وقوع جرم است به عنوان مرجع صالح انتخاب شود. صحنه جنایت مکانی است که این معامله به قصد فرار از دین انجام شده است.

همچنین طبق ماده مکرر 218 (الحاقی 14/8/1370): «هرگاه طلبكار به دادگاه اقامه دعوا كند ، دلایلی را بیان می كند كه مدیون قصد فرار از بدهی اموال خود را می فروشد ، دادگاه می تواند توقیف كند. اموالش به میزان بدهی. " "او صادر می کند که در این مورد او حق فروش اموال را بدون اجازه دادگاه نخواهد داشت."

معامله با قصد فرار از دین چه شرایطی دارد؟ راه فرار از دین چیست؟
1- وجود دین یا اعتقاد مالی
دین شخص باید برای شخص ثالث ثابت شود. به همین دلیل ، انتقال اموال به شخص دیگر فرار از دین محسوب می شود. فقط تعهدات مالی و مذهبی که موضوع قضاوت و اسناد مالی قابل اجرا هستند در نظر گرفته می شود.

2- انتقال اموال توسط بدهکار
این جنایت در صورتی مرتکب می شود که شخصی به دلیل فرار از دین اموال خود را به دیگری واگذار کند. این انتقال باید از نظر مالی قانونی باشد. اگر شخصی به هر دلیلی بدون اجازه قانونی به طلبکار آسیب برساند ، موضوع دیگری است.

3- لزوم آگاهی انتقال گیرنده از قصد بدهکار
اگر انتقال گیرنده از موضوع ارتداد آگاه باشد ، او را همدست می دانند. بنابراین ، طبق قانون ، همان پولی که به انتقال گیرنده یا قیمت و امثال آن از اموال انتقال گیرنده داده شده است ، برای پرداخت بدهی اخذ می شود. با این حال ، اگر انتقال گیرنده از این موضوع مطلع نباشد ، هنوز هیچ قانون کیفری برای آن ارائه نشده است.

4- معاملات باید جنبه مالی داشته باشد
در مورد ارتداد منظور ما معاملاتی است که جنبه مالی دارد. تصرفات و معاملات غیرمالی در این دسته قرار نمی گیرد ، حتی اگر به منظور فرار از دین باشد. به عنوان مثال ، قرارداد ازدواج ، جدا از تعهدات مالی ، به دلیل جنبه های شخصی و اخلاقی ، یک قرارداد غیرمالی است. اما در مورد مهریه ، اگر بیش از مبلغ عادی و معقول باشد ، قرارداد باطل است.

5. تصرف باید به طلبکاران خسارت وارد کند
هرگاه در معامله طلبکار ضرر کند و نتواند مطالبه خود را از بدهکار اخذ کند ؛ او می تواند برای لغو معامله بدهکار و گیرنده به دادگاه مراجعه کند. بنابراین یک معامله با قصد فرار از بدهی زمانی است که ابتدا دارایی بدهکار کاهش می یابد. ثانیاً ، بدهکار را فقیرتر می کند.

بنابراین هر زمان که بدهکار بتواند دارایی باقی مانده خود را مطالبه کند ، معامله باطل نیست.

6- قصد فرار
همانطور که در بالا گفته شد ، تنها زمانی معامله باطل است که ثابت شود قصد نجات از دین بوده و بر اساس نیرنگ است. بنابراین وقتی بدهکار می تواند به طلبکار پرداخت کند ، طلبکار نمی تواند به هیچ معامله ای که بدهکار انجام می دهد اعتراض کند.

دوره ارتداد معمولاً به یک سال پیش برمی گردد. به عنوان مثال ، اگر شخصی به طور رسمی اموال خود را کمتر از یک سال قبل از سررسید خود منتقل کند ، معامله باطل است.

مهسا نعمتی بازدید : 22 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

حقوق خانواده چیست؟
مواردی که در ادامه به آن‌ها اشاره شده است همه جز حقوق خانواده است:

ازدواج ، الزام به ثبت ازدواج دائم ، اثبات رابطه زوجیت ، أخذ اجازه ازدواج دختر و ازدواج مجدد زوج

نفقه زوجه ، نفقه فرزند ، ترک انفاق ، تهیه مسکن ، تمکین و نشوز زوجه

استرداد جهیزیه ، تأمین دلیل جهیزیه و تأمین خواسته جهیزیه

فسخ نکاح ، موارد فسخ نکاح و تدلیس

مهریه، مهرالمثل، ممنوع الخروج کردن زوج، تأمین خواسته و توقیف اموال و اعسار

حضانت فرزند، اثبات نسب، جحر ، قیمومت ، نصب قیم ، عزل قیم ، رفع حجر ، حکم رشد

شروط ضمن عقد، شرط نصف دارایی ، اجرت المثل ، نحله

عسر و حرج، گواهی عدم امکان سازش ، طلاق توافقی ، طلاق رجعی ، طلاق بائن ، طلاق خلع ، طلاق مبارات و رجوع زوجین

مشاوره حقوقی خانواده کیست؟
مشاوره حقوقی خانواده

مسائل و مشکلات خانوادگی معمولا میان افراد خانواده و بدون دخالت قانون حل و فصل می‌شوند با این حال در برخی موارد ممکن است شرایط بسیار پیچیده باشد و امکان ادامه زندگی برای زوجین فراهم نباشد یا فرزندان آن‌ها زندگی سختی را تجربه کنند. در چنین شرایطی ضروری است که از یک مشاور حقوقی برای حل مشکلات کمک بگیرید.

مشاوره حقوقی خانواده با مشاوره روانشناسی متفاوت است. در مشاوره حقوقی مسائل حقوقی و قانونی مشکلات مورد بررسی قرار می‌گیرد و مشاور سعی می‌کند راهنمایی‌های حقوقی کاربردی به افراد ارائه کند. اما در مشاوره با روانشناس مسائل روحی و روانی افراد مورد واکاوی قرار می‌گیرد. مشاور حقوقی باید دانش حقوقی داشته باشد و در این زمینه  دارای تحصیلات آکادمیک و یا تجربه باشد.

مشاوره حقوقی خانواده کسی است که اطلاعات کاملی نسبت به حقوق خانواده دارد و به دلیل تجربه خود می‌تواند به باز کردن گره‌های زندگی مشترک افراد کمک کند. مشاوره حقوقی خانواده امر مهمی است که می‌تواند در رفع مشکلات حقوقی اعضای خانواده موثر باشد و مانع از ورود ضررهای جبران ناپذیر احتمالی در آینده شود. افراد با مشاوره حقوقی می‌توانند به درستی تصمیم بگیرند و یک انتخاب مناسب داشته باشند. 

حقوق و تکالیف زن و مرد

هر عضوی از خانواده حقوق و تکالیفی دارد. از فرزند گرفته تا پدر و مادر نسبت موظف به انجام وظایف خود است و در مقابل حقوقی هم دارد که سایر اعضای خانواده باید به این حقوق توجه کنند و به رعایت آن اهتمام ورزند.

حقوق و تکالیف مرد و زن نسبت به هم شامل این موارد است:

– رابطه زناشویی و حس معاشرت متقابل.

توجه به تربیت فرزندان و تلاش برای ایجاد یک فضای امن و مناسب برای رشد فرزندان
ریاست خانواده برعهده خانواده است و در مقابل او موظف است نفقه همسر و فرزندانش را بپردازد. نفقه شامل خوراک، پوشاک و مایحتاج زندگی است.
زن باید در منزل و محل سکونتی که زوج تعیین میکند زندگی کند مگر اینکه اختیار انتخاب منزل به زوجه داده شده باشد. علاوه بر این زوج می‌تواند زن را از انجام کاری که به مصالح خانوادگی یا حیثیت زن آسیب می‌زند منع کند.
– زن می تواند در جهیزیه و دارایی خود هرتصرفی داشته باشد و مرد حق دخالت یا ممانعت ندارد.

یک نکته مهم در مورد حقوق و تکالیف این است که طرفین در زمان ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف مقتضای عقد نباشد در ضمن عقد ازدواج با عقد لازم دیگر داشته باشند. 

مهسا نعمتی بازدید : 17 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

راه های انتخاب وکیل خوب برای طلاق - بهترین وکیل خانواده
یافتن و انتخاب یک وکیل خوب ، مجرب و ماهر برای طلاق و دعاوی خانوادگی به اندازه یافتن یک مهد کودک یا مدرسه خوب برای فرزند شما یا یک پزشک خوب برای عزیزان شما مهم است. مطمئناً شما به دنبال وکیل نیستید! شما وکیلی می خواهید که بتوانید به او اعتماد کنید.
البته برای انتخاب و یافتن وکیل مجرب و خوب برای طلاق و دعاوی خانوادگی ، ابتدا از بقیه ، دوستان و اقوامی که شرایط مشابهی داشته اند و از وکیل استفاده کرده اند ، سوال می کنید.
در این مقاله نکاتی را ارائه کرده ایم که برای یافتن وکیل مجرب و خوب برای طلاق برای شما بسیار مفید خواهد بود. انتخاب وکیل خوب طلاق یک تصمیم بسیار مهم است زیرا وضعیت زندگی ، روانی و مالی شما در خطر است.
یک وکیل متخصص در زمینه طلاق و دعاوی خانوادگی انتخاب کنید. توجه داشته باشید که شما ادعایی علیه بدهکار ندارید یا نمی خواهید از جرمی دفاع کنید. شما می خواهید طلاق بگیرید و به همین دلیل به فردی نیاز دارید که با تمام جزئیات طلاق و دعاوی خانوادگی و دادگاه های خانواده آشنا باشد.
ابتدا با چند وکیل حقوق خانواده مشورت کنید. اگرچه ممکن است یک وکیل شهرت بسیار خوبی داشته باشد ، اما ممکن است رفتار او را دوست نداشته باشید. وکیلی که انتخاب می کنید نباید شخصی باشد که احساس راحتی نمی کنید زیرا قرار است ساعت های زیادی را با هم بگذرانید.
خودتان را آماده کنید تا به تعداد زیادی از سوالات کلیدی وکیل پاسخ دهید. شما باید اطلاعات اولیه مانند مدت ازدواج خود ، نام و سن فرزندان خود ، برنامه زندگی زناشویی خود ، فعالیت ها ، تغییرات و شغل و غیره را ارائه دهید. برای اینکه یک وکیل بتواند شما را در بهترین مسیر قانونی راهنمایی کند ، باید اطلاعات زیادی در مورد شما داشته باشد.
بودجه و درآمد خود را به وکیل خود اطلاع دهید. یک وکیل باید تصویری واضح از امور مالی و هزینه های زندگی شما داشته باشد. همچنین کلیه دارایی ها و بدهی های زناشویی خود را ثبت کنید.
مطمئناً شما می خواهید در روند طلاق همه چیز برای شما خوب پیش برود و به تمام حقوق و حقوق کامل خود برسید و انتخاب وکیل خوب و با تجربه به شما در رسیدن به این هدف کمک می کند. توجه داشته باشید که حقوق همه وکلا یکسان نیست. اگر به دنبال خدمات حقوقی خوب و خاص هستید ، طبیعتاً باید هزینه بیشتری بپردازید.
 داشتن وکیل ، صرف نظر از تجربه یا تخصص ، راه حل نیست. اگر توانایی گرفتن وکیل را ندارید ، زیر نظر وکیل طلاق خوب و مجرب و طرف دعوی خانواده ، و با کسب مشاوره مستمر ، پرونده خود را به جای اینکه به دنبال وکیل ارزان قیمت به دلیل ناتوانی مالی هستید ، خودتان پیگیری کنید !!! بنابراین بهتر است با یک وکیل خوب و باتجربه مشورت کنید و خودتان کار را انجام دهید (اگر از لحاظ مالی توانایی ندارید) تا اینکه یک وکیل ارزان قیمت و کم تجربه داشته باشید.
شما درد و دل خود را به یک غریبه ابراز کرده اید (با فرض اینکه از قبل وکیل نمی شناسید)! آیا وکیل مورد نظر واقعاً به حرف شما گوش داده است؟ آیا او یادداشت برداشته است؟ آیا او به سوالات شما پاسخ داد؟ مهمتر از همه ، آیا او مسائل شما را پیگیری کرده و در 24 ساعت اول پس از آنکه وکالتنامه را به وی دادید و او را به عنوان وکیل خود انتخاب کردید ، و پس از خروج از دفتر وی ، به تماس های شما پاسخ داد؟ اگر نه ، باید وکیل دیگری برای خود پیدا کنید. شما نیاز دارید که کسی در کنار شما باشد و حداقل کاری که وکیل می تواند انجام دهد این است که در مدت زمان معقول به تلفن شما پاسخ دهد یا اگر در آن زمان نمی توانید به تلفن پاسخ دهید ، در اولین فرصت پیامک یا تماس بگیرید. گرفتن.
اقدامات قانونی برای طلاق دلهره آور است ، اما داشتن یک وکیل خوب ، با تجربه و توانا کار را برای شما آسان می کند.

ویژگی های یک وکیل خوب خانواده
یک وکیل دعاوی حقوقی خوب خانواده باید از دانش و اطلاعات کافی در این زمینه برخوردار باشد و پرونده های متعدد و موفقی در دعاوی خانوادگی داشته باشد.
یک وکیل خوب خانواده کسی است که در مورد مشکل شما به شما یک ذهنیت واقعی می دهد و گاهی اوقات توصیه می کند که در مورد تصمیمی که گرفته اید به شما هشدار دهد حتی اگر برای شما خوشایند نباشد. به عنوان مثال ، گاهی اوقات یک زن و شوهر به یک وکیل مراجعه می کنند ، خانواده برای طلاق به محل کار می روند و وکیل خانواده ممکن است چیزهایی را که دوست ندارند بشنود ، مانند عجله نکردن در طلاق و دست گرفتن ، زیرا ممکن است مسئول اجرای قانون باشند. شرایط نیمی از اموال یا ضرورت. پرداخت مهریه و حقوق مالی زن ممکن است در این مورد رخ دهد ، ممکن است شرایط خوبی برای او ایجاد نکند ، اما همه اینها تحت مدیریت وکیل خانواده این توانایی را دارد که زن و شوهر را به خواسته های خود برساند و نزدیک کند. لازم است قبل از اقدام اولیه انجام شود.
 وکیل خانواده برای شما معجزه نمی کند !!! و وظیفه وکیل صرفاً انتخاب مسیر صحیح و پیش بینی دعاوی احتمالی آینده و به طور کلی مدیریت حقوقی یک دعوی است. این صحیح ترین و منطقی ترین روش برای اداره دعوی است و اساساً نتیجه پیروی از این روش و چنین اقدامی موفقیت در دعوی است.
 بسیار بعید است شخصی که به موقع به وکیل خانواده مراجعه کند و اقدامات و ادعاهای لازم را به موقع ، پیش بینی های لازم یا به عبارت دیگر دست راست در مکان و زمان مناسب انجام دهد ، نتیجه کلی این دعاوی ، در نهایت این برای او یک شکست است.
 برخلاف تصور بسیاری ، وکیل خوب خانواده یک راز ، دروغ و قلب واقعیت یا عامیانه نیست. زیرا حکما گفته اند: "راه نجات در صداقت است". من با تجربه دریافته ام و می توانم با اطمینان بگویم که صداقت و حرکت در مسیر درست هم شما را آرام می کند و هم به خواسته ها و اهداف شما نزدیک می کند.

مهسا نعمتی بازدید : 17 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

مهم ترین موارد و دلایل طلاق به درخواست زن
1- زن مدعی عسر و حرج باشد                            
عسر و حرج معنی مشخص و دقیقی ندارد ولی در لغت، به معنای سختی و مشقت است و در رویه قضایی به هر نوع سختی غیر قابل تحملی گفته می شود که ادامه زندگی با مرد را برای زن سخت و دشوار نماید البته به خوبی می توان درک کرد که تشخیص وقوع عسر و حرج با این نوع قانون گذاری و با این لحن قانونگذار در انحصار قاضی بوده و کاملا به سلیقه و میل شخص ایشان بستگی دارد! 

2- زن مدعی کراهت و تنفر شدید از مرد باشد 
کراهت و تنفر هم مانند عسر و حرج به عنوان دلیلی برای طلاق زوجه، واژه ای غیر قابل تحدید است. احراز کراهت و تنفر هم مانند مورد قبلی به میل و سلیقه و تشخیص قاضی سپرده شده است. در این فرض طلاق خلع محصوب می شود به این معنی که زن باید از قسمتی یا تمام مهریه خود گذشت نموده و نیز مرد نمی تواند بدون رضایت زوجه به طلاق رجوع کند.
 
3- مرد بیش از شش ماه نفقه زن را نداده باشد
طلاق به دلیل عدم پرداخت نفقه به دو روش انجام می شود یکی به استناد شروط ضمن عقد نکاح (شروط 12 گانه ای که در عقدنامه ازدواج آماده) و دیگر به استناد ماده 1129 قانون مدنی. 

4- طلاق با استناد به شروط 12 گانه عقدنامه
توضیح اینکه، در صورت تحقق هر یک از شروط عقدنامه و یا هر شرط دیگری غیر از آنچه که به صورت چاپی در عقدنامه نوشته شده(ماده 1119 قانون مدنی) و احراز تحقق آن شروط توسط دادگاه خانواده، زن وکیل در طلاق خود است و می تواند به نیابت و وکالت از مرد صیغه طلاق را جاری کند و رسیدگی دادگاه خانواده در این فرض جهت احراز وقوع شرط و امکان اعمال وکالت است.از جمله شروط ضمن عقد می توان به ازدواج مجدد مرد بدون اطلاع و رضایت زن (اعم از ازدواج دایم یا ازدواج موقت) ، ترک منزل توسط مرد، نپرداختن نفقه، محکومیت به حبس و زندان، اعتیاد مرد، سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج، ابتلای زوج به امراض صعب العلاج، جنون زوج، عقیم بودن زوج، اشاره کرد.

5- وکالت و حق طلاق ضمن عقدنامه یا سند جداگانه 
در صورتیکه زن وکالت در طلاق یا حق طلاق داشته باشد با انتخاب یک وکیل دادگستری متخصص طلاق برای شوهر و یک وکیل دادگستری برای خود پروسه طلاق توافقی خود را شروع نموده و چون از طرف شوهر هم اختیار و وکالت دارد به تشخیص و میل و براساس خواست خود و با شرایطی که خود مناسب می داند طلاق را انجام میدهد. 

6- زن و شوهر برای مدت طولانی از هم جدا زندگی کنند
این مورد در واقع دلیل مستقلی برای طلاق نیست و ذیل دلیل عسر و حرج بررسی و طبقه بندی می شود ولی به جهت فراگیر بودن آن را به عنوان دلیل مستقل بیان کردیم. 

7- توسل به شرایط فسخ نکاح
همانطور که در ماده 1121 به بعد قانون مدنی آماده است عیوب و امور و مسائلی که قانون گذار به آنها اشاره نموده می تواند دلیل فسخ نکاح باشد. البته فسخ ماهیتی متفاوت از طلاق دارد و احتیاج به جریان صیغه مخصوصی شبیه طلاق وجود ندارد.

8- توسل به شرایط بطلان نکاح
گاهی به دلایلی هر یک از زوجین می تواند با طرح دعوای بطلان عقد را از اول باطل و بی اعتبار نموده که طبیعتا در پی از احراز شرط بطلان بدون نیاز به جریان صیغه مخصوص و به صرف اعلام نکاح و اسناد آن باطل می شود مثل اینکه مشخص شود زن و شوهر بر هم حرام بوده اند. 

9- دلیل نانوشته طلاق به درخواست زن !
در صورت فقدان همه شرایط بالا اگر وکیلی خوب و باتجربه و متخصص در زمینه دعاوی خانواده و خصوصاً طلاق داشته باشید، وکیل طلاق شما خود برای شما راهی خواهد یافت و وکلای متخصص دعاوی خانواده در شرایط فقدان دلیل، روش های مخصوص خود را برای دستیابی به نتیجه طلاق دارند.در صورت تمایل و تصمیم جدی به انجام طلاق و نیز در صورت نیاز به مشاوره با وکیل و تماس با ما کلیک کنید.  

نمونه دادخواست طلاق به درخواست زن (زوجه) 
خواهان : خانم .......................

خوانده :  آقای .......................

وکیل : مسعود محمدی وکیل پایه یک دادگستری

تعیین خواسته و بهای آن :

1- صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق خلع)
دلایل و منضمات :

1- کپی مصدق شناسنامه و کارت ملی

2- کپی مصدق وکالت نامه رسمی

3- کپی مصدق رونوشت سند نکاحیه

4- کپی مصدق ترجمه ی رسمی حکم طلاق خارجی

5- کپی مصدق حکم تاییدشده ی طلاق خارجی

شرح دادخواست  طلاق به درخواست زن (زوجه)                                       
 ریاست محترم دادگاه

احتراما به استحضار می رساند زوجین در تاریخ 82/3/6 به موجب سند نکاحیه شماره ............ در دفترخانه رسمی شماره 468 تهران به زوجیت دائم یکدیگر درآمدند و پس از ازدواج به خارج از کشور رفته اند. بر اثر اختلافات مابین و عدم تمایل زوجه به ادامه زندگی مشترک، زوج در دادگاه کالیفرنیا دادخواست طلاق می دهد و دادگاه مذکور به تاریخ 88/3/25 حکم طلاق زوجین را صادر می نماید. لذا از تاریخ طلاق (چهارسال) زوجین زندگی مشترک ندارند و جدا از یکدیگر زندگی می کنند با توجه به مراتب فوق نظر به اینکه با وجود طلاق واقع شده در خارج، زوجه همسر شرعی خوانده محسوب می گردد ولی عملا چهارسال است که مابین ایشان به موجب حکم طلاق، مفارقت جسمانی و عاطفی وجود دارد. این وضع موجب عسر حرج شدیدی برای زوجه گردیده، لذا بنا به مراتب فوق، زوجه با بذل ده هزار تومان صدور گواهی عدم امکان سازش را استدعا دارد.

مهسا نعمتی بازدید : 23 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

نحوه برخورد با طلاق توافقی - طلاق
 طلاق به معنای انحلال ازدواج دائم است و روش های متفاوتی برای انجام آن وجود دارد و از آن به بعد رابطه زناشویی بین زوجین متوقف می شود ، اما بسته به روش طلاق و نوع آن ، آثار متفاوت خواهد بود.
اساساً طلاق بر دو نوع است و از نظر امکان رجوع یا عدم امکان توسل ، روش طلاق می تواند قطعی یا متقابل باشد. در طلاق متقابل ، شوهر برای مدت معینی حق رجوع دارد. یعنی علیرغم این واقعیت که پس از قطع رابطه زناشویی ، جدایی بین همسران از طریق طلاق حاصل می شود ، برای مدتی شوهر حق دارد به همسر خود مراجعه کند و در این مورد ، همان رابطه زناشویی قانونی بین زن و شوهر احیا می شود.
 در روش طلاق بین ، شوهر حق رجوع ندارد و با اجرای فرمول طلاق ، روابط زناشویی بین همسران به طور کامل قطع می شود. خود طلاق به دلایل متعددی حاصل می شود ، یکی از آن ها نفرتی است که زن نسبت به شوهر یا هر دو دارد. اگر نفرت متقابل باشد ، طلاق از نوع مبارزه است و اگر زن از شوهر به طور یک طرفه متنفر باشد ، طلاق از نوع محرومیت است. به عبارت دیگر ، طلاق زنی که شوهرش را دوست ندارد و از او متنفر است و مهریه یا اموال دیگری را به او می دهد تا او را طلاق دهد ، "طلاق" نامیده می شود ، بنابراین یکی از راه های جدایی زوجین است که در برخی موارد موارد ، زن و شوهر مناسب به همسر مراجعه نکنید ، این اخراج است.
 در روش طلاق توافقی ، همانطور که از نامش پیداست ، زن و شوهر باید در همه چیز توافق کنند. در صورت کوچکترین اختلاف ، از آنجا که دادگاه وارد اختلاف زوجین نمی شود ، توافق خراب می شود و اگر یکی از طرفین بر اراده خود اصرار کند و دیگری اگر دیگر درخواست او را نپذیرد ، راه دیگری وجود ندارد اما برای درخواست طلاق یک طرفه
 

پرونده طلاق عملی با روش رضایت:
خلاصه پرونده طلاق توافقی
در پرونده کنونی ، طرفین دعوی با ارائه دادخواست همراه با کپی تصدیق شده از قرارداد ، شناسنامه ، نامه سازش و گواهی عدم بارداری همسر ، اعلام می کنند که در سال 2007 شاکی با متهم ازدواج کرده است ، اما به دلیل مشکلات بین دو طرف ، درخواست صدور آنها دارای گواهی عدم امکان سازش از دادگاه خانواده محترم هستند.
آنها اعلام می کنند که ما فرزندی نداریم و به دلیل عدم درک طولانی مدت دور از یکدیگر زندگی می کنیم و دیگر نمی توانیم این وضعیت را تحمل کنیم. علاوه بر این ، آنها اعلام می کنند که طبق قرارداد ، مهریه زن 609 سکه برای تمام بهار آزادی است که زن در ازای طلاق 509 سکه از بهار آزادی را به شوهر پرداخت کرده است و شوهر قبول می کند و بقیه سکه های بهار مهریه در یک قسط ماهانه است. شماره پرداخت می شود. دوم اینکه مهریه به زوج مسترد می شود.
 سوم ، زن از قصاص و نفقه خود چشم پوشی می کند. چهارم ، آنها اعلام می کنند که با هم فرزندی ندارند و همسر نیز اعتراف می کند که باردار نیست و گواهی عدم بارداری ضمیمه پرونده است. سرانجام ، با ارائه دادخواست با امضای هر دو ، آنها از دادگاه محترم خانواده درخواست رسیدگی مناسب می کنند.
 

 

مراحل طلاق توافقی
پرونده فوق پس از ثبت در مجتمع قضایی دادگاههای خانواده به یکی از شعب دادگاه عمومی خانواده واقع در آن مجموعه ارجاع شده و در آنجا ثبت شده است. پس از ثبت پرونده حاضر ، منشی شعبه آن را به نظر قاضی محترم دادگاه تسلیم می کند. دادگاه محترم نیز به زمان فوق العاده می پردازد. طرفین دعوی خانواده اظهارات خود را در قالب دادخواست ارائه می دهند و دادگاه پایان جلسه را اعلام می کند و دستور ارجاع موضوع به داوری را صادر می کند. طرفین خود را به داور معرفی می کنند و داوران اعلام می کنند که سازش موثر نبوده و طرفین حاضر به ادامه زندگی نیستند.
 


 

رای دادگاه طلاق توافقی
دادگاه پایان دادرسی را اعلام و حکم خود را به شرح زیر صادر و اعلام می کند:
در مورد دادخواست زوجین آقای علی ... و خانم فائزه ... در خصوص صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی) با توجه به اینکه توصیه دادگاه در بهبود زوج مفید و مثر نبوده است. و لغو طلاق داوران همچنین عدم تصحیح اصل نظریه گزاره را اعلام کردند و اظهار داشتند که این زوج بر طلاق و جدایی اصرار دارند و در مورد حقوق متقابل به شرح زیر توافق کردند: زن 509 سکه در ازای طلاق به شوهر پرداخت کرد و شوهر او نیز قبول می کند و مابقی به صورت قسط ماهیانه به همسر پرداخت می شود.
بقیه اقلام مهریه باید طبق توافق به زن پرداخت شود.
زوجه ادعای معوق یا قصاص ندارد.
طبق گواهی پزشک همسر باردار نیست. بنابراین ، این دادگاه با برقراری رابطه زناشویی آنها طبق اسناد پیوست دادخواست مطابق قانون ، عدم امکان سازش بین زن و شوهر را صادر و اعلام می کند و نوع طلاق باطل است. وکالتنامه به طرف دیگر داده شد تا در صورت عدم درخواست هریک از آنها برای حکم طلاق و ثبت آن ، طرف مقابل بتواند حکم طلاق را اجرا کند. رای گیری حضوری و نهایی است.

تجزیه و تحلیل پرونده طلاق توافقی
نکات زیر در پرونده مورد بررسی و حکم صادره در آن مهم است:
اولاً ، طلاق توافقی بر اساس تجزیه و تحلیل حقوقی و ماهیت طلاق ، طلاق است و به نظر می رسد باید به دنبال زن و شوهر باشد ، زیرا وی با دادن مالکیت در مقابل حق طلاق شوهر ، به دنبال طلاق است ، اما با توجه به قانون حمایت از هر خانواده زن و شوهر در صورت موافقت می توانند چنین دادخواستی را ارائه دهند ، و در مورد حاضر ، طرفین دعوا هر دو دادخواست را امضا کرده اند و در حکم دادگاه محترم ، هر دو طرف درخواست ها را توضیح داده اند ، که به نظر می رسد ، به عنوان یک قاعده ، خواهان و متهم. به
ثانیاً ، طبق قوانین و مقررات ، پس از حل اختلاف ، ابتدا دادگاه محترم موضوع را به داوری ارجاع داد ، اما آنچه در این امر مهم است و مبنای مراجعه به داوری است ، تلاش برای آشتی طرفین است ، اما امروز این به صورت رسمی انجام می شود و داوران بدون هیچ گونه تلاشی فقط برای انجام این مرحله و پیروی از قانون و اظهار نظر معرفی می شوند.
ثالثاً ، در رأی صادره ، همه موارد ضروری مطابق قانون تعیین شده است و به طور کلی حقوق مالی آنها نیز مشخص شده است.
چهارم ، از نظر قانونی ، دادگاه محترم ، در تصمیم خود ، با توجه به شرایط قرارداد و مندرجات سند ازدواج ، تعهد مهریه ، مهریه و نفقه زن ، فرزندان و حاملگی و همچنین دستمزد ضرب المثل را تعیین می کند. طرفین مطابق تبصره ماده (336) قانون مدنی. تعیین و اتخاذ تصمیمات مناسب در مورد نحوه حضانت کودکان و نحوه پرداخت هزینه های حضانت و نگهداری.
همچنین لازم به ذکر است که ثبت طلاق منوط به پرداخت حقوق مالی زن است.
در صورت رضایت زوجه یا حبس قطعی حبس شوهر یا تقسیم محکوم علیه ، طلاق ثبت می شود. در هر صورت ، در صورت رضایت زن با ثبت طلاق بدون دریافت حقوق فوق الذکر ، می تواند پس از ثبت طلاق با اجرای احکام دادگاه مطابق مقررات مربوط ، از این حقوق درخواست نماید. ملاحظه می شود که دادگاه محترم در حکم خود تکلیف برخی از موارد فوق را رعایت نکرده است. نکته پنجم با توجه به اینکه طلاق نوعی طلاق است ، در صورت مراجعه زوجه به دیه ، طلاق لغو می شود و تا انقضای مدت ، این حق برای زن وجود دارد ، یعنی بازگشت از دیه. نکته آخر این است که رای دادگاه بر اساس مفاد قانون است و قطعی است ، زیرا ابتدا طرفین موارد فوق را تصدیق کرده اند ، ثانیاً طرفین حق فرجام خواهی را لغو کرده اند و چون طرفین در جلسه حضور داشتند ، این یک تصمیم حضوری است
با توجه به موارد فوق ، رای مذکور مطابق قوانین و مقررات صادر شده است.

یکی از بهترین راه ها برای داشتن یک طلاق توافقی بدون دردسر مراجعه به یک وکیل طلاق توافقی می باشد.

مهسا نعمتی بازدید : 22 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

مدارک لازم برای طلاق توافقی
1- اصل شناسنامه

2- تصویر کارت ملی زوجین (زوجین)

3- اصل عقد ازدواج

4- صورتجلسه توافقات زوجین که همزمان با مراجعه به وکیل جهت اعطای وکالت این طلاق توافقی تهیه می شود.

5- آزمایش بارداری ، در صورتی که زن ادعای باکره بودن نداشته باشد. ندارد.

6- گواهی بکارت و بکارت در صورت ادعای زوجه عدم دخالت است. با تأیید پزشکی قانونی و صدور گواهی صمیمیت یا بکارت یا بکارت ، وی می تواند در صورت طلاق توافقی از آثار و امتیازات آن بهره مند شود.

توجه: گاهی اوقات قاضی رسیدگی کننده به طلاق توافقی اعتراف زوجین (هر دو همسر) را می پذیرد که هیچ صمیمیت یا بکری یا بکری وجود ندارد. قانون نمی بیند. (البته این بسیار نادر است و روش غالب مراجعه به پزشکی قانونی برای تشخیص بکارت است.)

7- مدتی (از آذرماه 1397) ، طبق بخشنامه و دستورالعمل ، حضور در جلسه مشاوره خانواده و بررسی طلاق توافقی اجباری شده است و این از جمله مدارک لازم برای طلاق توافقی است و این یکی از مدارک. توافق برای برنامه ریزی و شروع طلاق مورد نیاز است.

توجه: توجه داشته باشید که با توجه به تعریف جدید طلاق توافقی و روند جدید و مراحل طلاق توافقی ، مدت زمان این نوع طلاق ممکن است 3 ماه یا بیشتر طول بکشد ، اما وکلای ما سعی می کنند در یک فرایند زمانی حدود 20 روزه اقدام کنند. اگر مدارک لازم برای طلاق توافقی کامل است مراحل را طی کنید.

حکم دادگاه خانواده - طلاق توافقی
طبقه بندی فایل: ..............

مرجع: شعبه 274 دادگاه عمومی حقوقی (خانواده) مجتمع قضایی شهید مفتح ، تهران

شماره دادخواست: ............

متقاضی: آقای .......... از طرف ......... به آدرس .............

بخوانید: خانم ........... از طرف ........ تا ...............

تقاضا: طلاق توافقی (طلاق با توافق همسران یا طلاق)

توریست: شاکی دادخواستی را به طرف مذکور ارائه کرده است که پس از مراجعه به این شعبه و ثبت نام در کلاس فوق و انجام تشریفات قانونی در زمان فوق العاده / تعیین شده دادگاه ، به عنوان امضا کننده زیر تعیین می شود و با توجه به محتویات پرونده به شرح زیر اعلام و رای صادر می کند.

رای دادگاه:

در مورد دادخواست زوجین به نام خانم .......... به نمایندگی از ............ و آقای .......... به نمایندگی از. .... ...... در مورد صدور گواهی عدم امکان سازش به منظور اجرای شکل طلاق (طلاق توافقی) مطابق مقررات دادخواست و صورتجلسه دادگاه ، زن و شوهر تفاهم و توافق اخلاقی با یکدیگر ندارند بنابراین قصد جدایی و طلاق دارند: شوهر در زمان طلاق پنجاه سکه بهار آزادی به زن پرداخت می کند و بقیه مهریه به زن پرداخت می شود. همسر در دو قسط ماهیانه سکه بهار آزادی ، و پنج سکه بهار آزادی در ازای طلاق پرداخت می شود. زن و شوهر موافقت کردند و وکیل زن و شوهر موافقت کرد.

زن هیچ گونه ادعای حقوق مالی دیگری ندارد. حضانت فرزندان با پدر تقسیم می شود که با توجه به اسناد و محتویات پرونده و کپی مصدق از سند رسمی ازدواج در پرونده و ایجاد رابطه زناشویی دائمی بین زوجین و تلاش دادگاه و بنابراین ، براساس ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق ، مصوب 1992 مجمع آشتی و مقررات اجرایی آن و با رعایت مواد 1145 و 1133 قانون مدنی ، دادگاه مجاز است با رعایت کلیه موازین شرعی و قانونی به یکی از دفاتر رسمی طلاق مراجعه کرده و پس از پرداخت مهریه به مبلغ فوق الذکر توسط زن و پذیرش مهریه از سوی شوهر ، نسبت به اجرای فرم پست اقدام نماید. طلاق یائسگی و ثبت آن اجرای صحیح حکم طلاق به عهده مجری محترم طلاق است.

رأی صادره حضوری ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران و پس از آن در فرصت قانونی در دیوان عالی کشور قابل تجدیدنظر است. همچنین به مدت سه ماه از تاریخ ابلاغ برای ارائه به دفتر طلاق معتبر است.

رئیس شعبه 274 دادگاه خانواده تهران

 

نمونه صورتجلسه توافقنامه های زوجین
به نام خدا

در تاریخ 13/09/95 توسط طرفین ؛ جناب آقای .......... و خانم ......... با توجه به این صورتجلسه در مورد روابط و شرایط ناشی از زندگی مشترک و متعاقب آن طلاق با توجه به شماره دعوی ..... مورخ 24/07/1695 ، آنها هنگام طلاق توافقنامه شفاهی می نویسند.

1- طرفین توافق کردند که زن تمام مهریه خود را به جز موارد بعدی در ازای طلاق بپردازد و شوهر آن را پذیرفته است. (مهریه 664 سکه در تمام بهار بود
آزادی)

2- زن هیچ ادعایی نسبت به دستمزد ضرب المثل ایام ازدواج و معوقات و دوران عده ای ندارد.

3- شوهر به عنوان قسمتی از مهریه مبلغ پیش پرداخت و مبلغ و ودیعه موضوع قرارداد اجاره شماره ..... با تائید و اخذ رضایت موجر ، آن را به زن واگذار می کند. حداکثر تا 2095/09/20 ، و در این راستا ، علاوه بر آن شماره وکالتنامه ... مورخ 13/09/2016 تهیه شده است که بر اساس آن ، حقوق ناشی از اجاره نامه مذکور را منتقل می کند. توافق. در این زمینه باید ذکر شود که مبلغ اجاره تا پایان مدت توسط آقای ... ... باید پرداخت شود.

4- زوجین خودرو پژو 405 را در سال 1378 به ارزش تقریبی صد میلیون ریال (ده میلیون تومان) به همسر منتقل کردند و برای واگذاری مالکیت و پلاک خودرو به وی دارای شماره وکالت نامه است. ...... مورخ 1396/09/09/13 مقرر شده است که کلیه هزینه های مربوط به تخلف و پلاک به عهده آقای ......

5- شوهر موظف است از تاریخ 95/07/25 (تا تاریخ 47/6/25) پانزده میلیون ریال معادل یک میلیون و پانصد هزار تومان هر ماه به مدت 24 ماه به زن پرداخت کند. این مبلغ تا زمانی است که همسر مجرد باشد. هر زمان که زن ازدواج کند این مبلغ کسر می شود. و اگر زن ازدواج نکرده باشد ، باید 24 ماه پرداخت شود.

6- شوهر برای همه دعاوی فوق یک شماره چک ....... به زن می دهد که در صورت عدم انجام تعهدات مورد نیاز شوهر. زن حق دریافت چک مذکور را به اندازه تقاضای باقیمانده خود خواهد داشت. همچنین در صورت تخلف شوهر از پرداخت هر یک از اقساط به موقع ، زن حق دریافت تعهد معادل کل مبلغ مورد توافق در بند 5 (36،000،000 تومان) را دارد. ) وجود دارد.

مهسا نعمتی بازدید : 15 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

شرایط طلاق توافقی
در حال حاضر ، به دلیل پیچیدگی شرایط طلاق توافقی ، اگر زوجین اصرار به طلاق توافقی داشته باشند و در مدت کوتاهی و طلاق سریع و طلاق فوری این کار را انجام دهند ، بهتر است زوجین پرونده پرونده طلاق توافقی یا دو وکیل طلاق موافقت کنند. در غیر این صورت ، و اگر آنها شخصاً قصد دارند این پروسه را بدون وکیل طی کنند ، باید بدانند که روند طلاق توافقی حدود سه ماه یا حتی بیشتر طول می کشد. وکیل غیر متخصص و بی تجربه نیز قابل استفاده است.
برای گرفتن طلاق توافقی نیازی به داشتن دو وکیل نیست و زن و شوهر وکیل دارند. گاهی اوقات ، به دلایل مختلف ، یکی از همسران اصرار می کند و تصمیم می گیرد که برای انجام مراحل طلاق توافقی وکیلی داشته باشد و کار خود را با وکیل انجام می دهد. با یک متخصص طلاق مجرب توافق کنید و طرف مقابل به جای برون سپاری طلاق به وکیل ، ترجیح می دهد خود در روند طلاق شرکت کند ، از جمله تشکیل پرونده طلاق یا پیگیری آن در دادگاه و حضور در جلسه رسیدگی یا اعدام. قرارداد طلاق برای حضور در دفتر طلاق.
در حال حاضر ، با توجه به شرایط و الزاماتی که ایجاد شده است ، رویه های ویژه ای برای امکان تشکیل طلاق توافقی در دادگاه طبق دستورالعمل مورد نیاز قوه قضائیه است و می توان گفت این دستورالعمل در سراسر ایران اجرا می شود و اجباری است مشاوره و غربالگری قبل از طلاق ، که در آن طرفین باید شخصاً در این جلسات شرکت کرده و گواهی لازم را در پایان دوره اخذ کنند و در هنگام تقاضای درخواست طلاق توافقی ، آن گواهی را با خود داشته باشند تا به دفتر قضاوت ارائه دهند. دادگاه خدمات و خانواده شایان ذکر است که وکلای ما در دفتر حقوقی قضات حامی طلاق بدون گذراندن این مرحله و در سریع ترین زمان و بدون دخالت زوجین در روند طلاق و تشریفات ، توافق می کنند.
اگر یکی از زوجین برای طلاق به دیگری وکالت می دهد یا هر دو وکالت دارند ، وجود وکالت طلاق نیز ضروری است. این امر به ویژه در صورتی رایج است که همسر یا هر دو خارج از ایران باشند. مقیم بودن. پس از طلاق توافقی ، مانند همه انواع طلاق ، طبق قانونگذار قانون مدنی در ماده 1151 ، زن و شوهر باید مدت سه ماه (حدود سه ماه و 10 روز) داشته باشند.
 با توجه به اعتبار طلاق توافقی ، همانطور که در بالا ذکر شد ، امکان مراجعه به آن وجود ندارد. با این حال ، اگر زن به سوء استفاده کننده (دارایی یا مهریه بخشیده شده) مراجعه کند ، مرد نیز می تواند به طلاق مراجعه کند. زمان هست.
 اگر زوجین از حق مراجعه به متجاوز محروم شده باشند ، به نظر اکثر حقوقدانان و وکلای طلاق ، دیگر حتی با توافق و تمایل هر دو زوج قابل بازگشت نیست و باید منتظر بمانند تا ازدواج پایان یابد و ازدواج مجدد
اگر مخاطبان و مراجعان اصرار به اطلاع از شرایط طلاق توافقی داشته باشند و این کار را در کوتاه ترین زمان ممکن انجام دهند ، ممکن است موسسه حقوقی و وکلای ما با تجربه طلاق توافقی این موسسه حقوقی بتوانند ظرف 20 روز پس از طلاق باشند. روند. بدون حضور زوجین و بدون نیاز به کلاسهای مشاوره توافق کنید.
 
 اگر به اصل شناسنامه یا کارت ملی یا قرارداد دسترسی ندارید یا به هر دلیلی نمی خواهید قرارداد ازدواج را لغو کنید یا تمایل به مهر طلاق در شناسنامه قبل از روند طلاق ندارید ، می توانید از ما بخواهید و ما مراحل طلاق را بر اساس شرایط شما انجام می دهیم.

مراحل رسیدن به طلاق توافقی
در زیر لیستی از مراحل لازم برای رسیدن به طلاق توافقی ذکر شده است. از سه ماه به 20 روز کاهش می یابد.

1- با مراجعه به وب سایت سیستم تصمیم گیری به نشانی در انتهای صفحه و نوبت گیری و آدرس دهی برای مشاوره و غربالگری طلاق توافقی ، لازم به توضیح است که این جلسات مشاوره در شش قسمت و فاصله بین هر جلسه باید 10 روز باشد روز طول می کشد.

توجه: جلسات مشاوره جهت مشاوره با روانشناس قبل از طلاق توافقی ، به جای اینکه موثر و آموزنده باشد و زوجین را از اطلاع از طلاق منصرف کند ، مانعی بر سر راه آنها است و به دلیل ناراحتی هایی که ایجاد می کند ، طلاق توافقی را به تاخیر انداخته است. یا به طور موقت زوج را دلسرد کنید. و به اصطلاح به جای درمان ، مسکن موقت است زیرا دلیل تصمیم زوجین برای طلاق را باید در کیفیت آشنایی یا نحوه شروع زندگی مشترک یا وضعیت اخلاقی در جامعه یا مسائل مادی و معیشتی و تاثیر شبکه های اجتماعی .
2- یکی دیگر از مراحل طلاق توافقی مراجعه به یکی از دفاتر خدمات قضایی و ثبت دادخواست طلاق توافقی است. البته همانطور که در بالا ذکر شد ، اگر برای طلاق توافقی وکیل انتخاب کرده اید ، این مرحله توسط وکیل انجام می شود و نیازی به زوج نیست.

3- پس از تقدیم دادخواست ، با توجه به اینکه ذاتاً خواهان طلاق توافقی یا طلاق زن (زن) و طلاق شوهر (شوهر) است ، دادخواست به دادگاهی که آدرس اعلام شده توسط مرد در آن واقع شده است ، ارسال می شود. به در عمل ، با سهل انگاری و خطا به کیفیت دیگری انجام شده است.

توجه: یک وکیل مجرب و یک وکیل طلاق می توانند ، بنا به صلاحدید و لزوماً از بیانیه اقامت ، پرونده را به همان دادگاه خانواده که وکیل در نظر دارد ارجاع دهند ، این می تواند در کیفیت طلاق توافقی و زمان طلاق توافقی باشد. موثر هستند چرا دادگاه ها و مجتمع های قضایی خانواده و قضات روش و تفسیرهای متفاوتی از قانون طلاق توافقی دارند.
4- پس از دریافت دادخواست ، پیامکی یا پیامکی برای تعیین زمان جلسه به شعبه ارجاع شده به طرفین یا وکلای آنها ارسال می شود. البته اگر دادخواست ناقص باشد یا پیوست ها ناخوانا باشند ، قبل از هر چیز ، طرف (متقاضی) از طریق پیامک برای رفع نقص مطلع می شود.

5- شرکت در جلسه طلاق توافقی قاضی در این جلسه توافقات طرفین را ثبت کرده و حکم طلاق توافقی را صادر می کند.

6- پس از صدور حکم و امضای قاضی و تایپ حکم توسط منشی دادگاه ، حکم به طرفین یا وکلای آنها ابلاغ می شود. در این مرحله ، برای اینکه حکم قطعی و قابل اجرا باشد ، بهتر است طرفین یا وکلای آنها حق تجدیدنظر و اعتراض را لغو کرده و گواهی تأیید حکم را از دفتر شعبه صادر کننده حکم طلاق اخذ کنند. به منظور اجرای حکم طلاق توافقی در دفتر طلاق.

7- با اصل شناسنامه و اصل سند ازدواج و تصمیم دادگاه و اصل گواهی اطمینان به دفتر طلاق مراجعه کنید و در صورت تصمیم وکیل مبنی بر اجرای حکم طلاق ، اصل وکالتنامه و حسب مورد be ، بدون گواهی بارداری یا باکره بودن. انجام شده.

به این ترتیب مراحل تکمیل شده و طلاق ثبت می شود و نامه طلاق یا گواهی طلاق صادر می شود و چون طلاق نوعی طلاق توافقی است و مانند طلاق به درخواست زوج نیست ، زن و شوهر باید جداگانه زندگی کرده و رابطه بین آن ها نامشروع می باشد.

برای اطلاع از سایر شرایط با یک وکیل طلاق توافقی در ارتباط باشید.

مهسا نعمتی بازدید : 35 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

راههای طلاق توافقی
1- راههای مختلفی برای رسیدن به طلاق توافقی وجود دارد ، ساده ترین راه این است که زوجین در مورد همه حقوق و مسائل ازدواج به توافق برسند و مراحل را طی کنند.
2. حقوق ناشی از ازدواج که باید در طلاق توافقی تعیین شود عبارتند از: مهریه ، نفقه ، قصاص ، حضانت فرزند ، مهریه ، ملاقات فرزند ، هدایایی که بین همسران در طول ازدواج رد و بدل می شود و سایر موافقتنامه ها.
3- آگاهی از مراحل طلاق توافقی
4- یکی دیگر از روش های طلاق توافقی این است که زوجین به وکیل متخصص طلاق و دعاوی خانوادگی مراجعه کرده و برای پیگیری مراحل طلاق به آنها وکالتنامه بدهند. در این صورت ، اگر وکیل شغل خود را خوب بداند ، زوجین درگیر مراحل طلاق نمی شوند.
5- تماس با وکیل جهت طلاق توافقی
6- راههای طلاق توافقی اگر زوجین خارج از ایران اقامت داشته باشند ، بدین معناست که یا می توانند برای اخذ طلاق به دفتر اسلامی کشور محل سکونت خود مراجعه کنند و یا می توانند به سفارت یا کنسولگری یا دفتر قیم مراجعه کنند. هر یک از آنها به یک وکیل. در ایران آنها وکالت دارند تا وکیل بتواند کار طلاق توافقی را از طرف آنها انجام دهد.
7- از نحوه و وکالت وکیل طلاق توافقی
8- در حال حاضر ، به دلیل پیچیدگی های مراحل طلاق و رویه ، توافق نسبتاً طولانی است و زوجین قبل از مراجعه به دادگاه باید در مراکز مشاوره رفاه و شورای حل اختلاف حضور داشته باشند که در مجموع می تواند تا 3 ماه طول بکشد.
9. با این وجود ، ما در دفتر وکلای مدافع طلاق حدود 20 روز کاری به روشی که در صلاحیت ما است کار می کنیم.
10- اطلاع از شرایط جدید طلاق توافقی
11- اسناد طلاق توافقی عبارتند از: اصل کارت ملی ، اصل شناسنامه زوجین ، اصل سند ازدواج ، اصل تصمیم شورای حل اختلاف ، عدم امکان سازش ، گواهی عدم بارداری ، در صورت داشتن وکیل ، وکالتنامه
12- آگاهی از اسناد طلاق توافقی
13- در هر صورت توصیه می شود جهت جلوگیری و جلوگیری از درگیری با مراحل طلاق توافقی و انجام صحیح روند طلاق توافقی و همچنین مشورت با وکیل مجرب در زمینه دعاوی و اطلاعات خانواده با ما تماس بگیرید.

مهسا نعمتی بازدید : 19 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)

درخواست نفقه اقوام:
بارزترین مثال برای مطالبه نفقه از خویشاوندان ، امکان مطالبه نفقه فرزندان از طرف فرزندان از طرف پدر است. در تعیین نفقه اقوام ، شأن شخص پرداخت کننده نفقه در نظر گرفته خواهد شد.

توجه: بستگان هر یک از اقوام خویشاوند هستند و فقط فرزند شامل نمی شود ، بنابراین فرض بر این است که خواهر یا برادر یا پسرعموی یا پسرعموی یا حتی عمو ، عمه و عمو از شخص نفقه می خواهند.

 الزام به اطاعت از زن و عدم اثبات:
منظور از اطاعت ، لزوم پیروی و اطاعت از دستورات مرد در زندگی توسط زن (شوهر) است. از مصادیق اطاعت و ضرورت اطاعت به عنوان اطاعت عام و خاص نام برده شده است که به معنی اطاعت عمومی ، حضور و حضور زن در خانه ای است که شوهر انتخاب کرده است و اطاعت خاص به معنای داشتن رابطه ویژه بین زن و شوهر است. اگر زنی از شوهرش اطاعت نکند ، او را ناشایست می دانند و او را شیطان می نامند.

تبصره: جایز نیست که زن مستحق نفقه نباشد و مرد بتواند به همین دلیل تقاضای ازدواج مجدد نماید.

توجه: بین دعاوی نفقه و اطاعت ارتباط تنگاتنگی وجود دارد که باعث می شود قبل از اقدام به مشورت با وکیل خوب خانواده نیاز داشته باشید.

 نامزدی و خسارت ناشی از اختلال در آن:
دوره نامزدی معمولاً به معنای زمانی است که زن و شوهر ازدواج کرده اند اما زندگی مشترک خود را آغاز نکرده اند ، اما منظور قانونگذار دوران نامزدی قبل از ازدواج است ، به عبارت دیگر ، در سیستم حقوقی ایران ، دوره ای به نام دوره ازدواج تا آغاز. زندگی مشترک و ازدواج وجود ندارد. بنابراین ، از نظر حقوقی ، دوران نامزدی زمانی است که مذاکرات قبل از ازدواج و شکل گیری یک رابطه عاطفی و مرحله آشنایی انجام می شود. علاوه بر این ، وعده ازدواج علاقه ای به ازدواج ایجاد نمی کند و تعهد یا حق ازدواج برای طرفین ایجاد نمی کند. اگر زن یا مردی به یکدیگر هدیه می دهند ، این هدیه به صورت قرارداد هدیه یا عفو و طبق مواد 1034 به بعد تفسیر می شود. از قانون مدنی ، امکان بازگشت هدایا در حین نامزدی وجود دارد.

 مطالبه و استرداد مهریه:
سایر دعاوی و عناوین خانوادگی در صلاحیت دادگاه خانواده شامل دعاوی استرداد و مطالبات مهریه است. مهریه به معنای اموال ، کالاها و اشیایی است که طبق عرف و عرف فعلی توسط زن و خانواده به خانه شوهر برده می شود. این می تواند حتی قبل از طلاق ، پس از زوجین در محل زندگی به هر دلیلی ، صرف نظر از این که همسر برای خروج از خانه موجه است یا نه ، اتفاق بیفتد.

توجه: در طول زندگی مشترک و هنگامی که زن تصمیم به گرفتن مهریه می گیرد ، هر آنچه در دسترس است متعلق به حق او است و او حق ندارد از شوهر بخواهد که تجهیزات را نوسازی کند یا تقاضای تعویض یا تعویض کند. ممکن است مواردی که زن تصمیم می گیرد مهریه را بگیرد قابل توجه نباشد و اثاثیه منزل توسط شخص خریداری شده باشد ، اما زن حق آن را ندارد.

  تهیه مسکن مستقل:
زن و شوهر در صورتی می توانند به دادگاه مراجعه کنند که ادعا کنند جان ، مال یا شهرت شوهر از بین رفته است و شوهر را مجبور به تأمین مسکن جداگانه و مستقل کرده یا با تعیین قانونگذار. از آنجا که این امکان و نسخه با نظر قاضی و دارای مجوز قانونی است ، زن نیز مستحق دریافت نفقه ماهانه است و عمل وی غیرقانونی تلقی نمی شود. دادگاه خانواده به زور اجرا می شود.

 اثبات ازدواج:
زن یا مردی که ادعا می کند ازدواج ، دائمی یا موقت صورت گرفته است ، می تواند در صورت عدم صدور سند ازدواج و رد طرف ازدواج ، از دادگاه خانواده بخواهد تا آن را اثبات کند.

  ضرب المثل های روزهای ازدواج:
با توجه به تبصره ماده 336 قانون مدنی ، زن می تواند در ازای کارهایی که در طول زندگی مشترک خود و در خانه شوهر انجام داده است ، با طرح دادخواست در دادگاه خانواده ، پاداش دریافت کند. اثبات عدم دریافت پرداخت برای اقدامات.

توجه: دلیل ضرب المثل این موسسه این است که اقدام شخص مستحق حقوق است ، اما مبلغی برای آن تعیین نشده است و در قالب قرارداد اجاره افراد نبوده است.

توجه: اقداماتی که وظیفه یک زن نیست اما معمولاً توسط زنان در طول زندگی مشترک انجام می شود عبارتند از: شیردهی ، مراقبت از نوزاد ، نظافت منزل ، پختن و پر کردن لباس و شستن لباس ذاتاً وظیفه یک زن نیست ، بلکه زنان وظیفه زن هستند. به دستور شوهرش

توجه: برای امکان مطالبه قصاص و نوع طلاق یا فوت لازم نیست و در هر حال می توان آن را مطالبه کرد.

دعاوی حقوقی خصوصیات و تفاوت های ظریف خود را دارد و بنابراین لازم است قبل از هر اقدامی با وکیل دعاوی خانواده مشورت کنید.

  دادخواست اخراج کودک:
هرگاه پدری بخواهد فرزند زیر 18 سال خود را ممنوع کند ، دختر یا پسر ، به اداره گذرنامه می رود و درخواست خود را در مدت کوتاهی دریافت می کند ، اما مادر ، در صورت لزوم ، از فرزند مشترک جلوگیری می کند به هر دلیلی کشور را ترک کنند او باید به دادگاه خانواده مراجعه کرده و دادخواست لازم را ثبت کند. دادگاه همچنین پس از بررسی و احراز ضرورت و فوریت ، دستورات لازم را صادر می کند.

 رفع ممنوعیت خروج:
بسیار معمول است که والدین خروج فرزندان مشترک را از دادگاه یا اداره گذرنامه ممنوع کنند. تسلیم دادگاه شوید و حکم مناسب را بگیرید.

توجه: ممنوعیت خروج کودک در چنین فرض بسیار پیچیده و فنی نیاز به تجربه دارد. اکیداً توصیه می شود که بدون مشورت و حمایت وکیل مجرب دعاوی خانوادگی وارد این اختلافات نشوید.
مسائل مربوط به فرد مفقود شده (مرگ فرضی):
اگر شخصی به مدت طولانی غایب باشد و هیچ خبری از مرگ و زندگی او وجود نداشته باشد و دارایی برای او وجود داشته باشد ، اقوام می توانند طی مراحل مختلف و تحت شرایطی برای توقیف موقت اموال مفقود شده و پس از آن به دادگاه خانواده مراجعه کنند. حکم اعدام فرضی است برای صدور. یعنی فرض مرگ شخص گذشته و ارث بردن اموال او.
 شجره نامه و حذف قیم:
شخصی که سرپرست اجباری (پدر و جد پدری) ندارد و خردسال است یا دوران خردسال را ترک کرده اما حکم رشد وی صادر نشده است. یکی از بستگان را به عنوان قیم تعیین می کند ، اما اگر پس از نسب سرپرست شخصی به هر دلیلی ادعای عدم صلاحیت سرپرست یا قیمومیت را داشته باشد ، از نسب و سرپرستی خودداری می کند (گویی معتقد است که غایب مکاشفه دارد) می تواند تسلیم شود دادخواست از دادگاه خانواده خواستار نزول و تعیین سرپرست یا در صورت اعتقاد به عدم صلاحیت سرپرست ، برکناری قیم یا تعیین سرپرست است.

  اخراج اجباری:
سرپرستی اجباری ، همانطور که از نامش پیداست ، به محض تولد نوزاد تا پایان سن بلوغ ، اجباری ، غیر ارادی و خودکار است. این امر مستلزم تصمیم گیری یا اخراج یا پذیرش یا انتصاب هیچ شخص یا مرجع یا مرجعی نیست و در واقع سرپرستی اجباری وظیفه پدر یا پدربزرگ است ، اما اگر شخصی ادعای عدم صلاحیت سرپرست اجباری را داشته باشد ، می تواند اجبار را اخراج کند. سرپرست طبق درخواست به دادگاه خانواده مراجعه کنید.

 اثبات و انکار نسب:
هرکسی که ادعا می کند دارای خانواده ، خون یا نسبی نسبی با شخص خاصی است ، باید به منظور اثبات آن درخواست خود را در قالب نفی خویشاوندی به دادگاه خانواده ارائه دهد و این یکی از دعاوی خانواده است. از سوی دیگر ، اگر فردی رابطه خانوادگی یا نسبی با دیگری را انکار کند ، درخواست خود را تحت عنوان رد نسب در دادگاه خانواده ارائه می دهد. نتیجه دعوی برای اثبات نسب یا نفی نسب در مرحله بعد این است که شناسنامه را اصلاح کرده و نام یا نام خانوادگی را از اقوام و افراد دارای نسب والدین و فرزندان با شاکی وارد کرده یا بگذارید.

مهسا نعمتی بازدید : 29 سه شنبه 09 شهریور 1400 نظرات (0)

هزینه وکیل برای طلاق یک طرفه
بسیاری از کسانی که قصد دارند برای شروع فرآیند طلاق یک طرفه اقدام نمایند در این سوال برایشان به وجود می آید که هزینه وکیل برای طلاق یک طرفه چقدر خواهد بود. منظور از طلاق یک طرفه شرایطی است که بین زوجین برای طلاق، توافق وجود نداشته باشد به این صورت که زن درخواست طلاق داده باشد و یا مرد بخواهد برای طلاق اقدام کند. به همین دلیل به این نوع از طلاق، طلاق یک طرفه یا طلاق یک سویه گفته می شود. در این مقاله می خواهیم به بررسی هزینه های مربوط به طلاق یک طرفه بپردازیم.

عوامل تاثیرگذار در تعیین حق الوکاله وکیل برای طلاق یک طرفه
هزینه های تعیین شده برای طلاق یک طرفه توسط وکیل طلاق بر اساس تعرفه های صادر شده از طرف دادگستری اعلام می شود اما وکلا می توانند با توجه به شهرستان و آوازه ی نام و شهرتشان در پیشبرد موفق پرونده ها، دستمزد متفاوتی دریافت نمایند. به این دلیل که هر چه وکیل تبحر و تجربه ی بیشتری داشته باشد، هزینه بیشتری را هم برای وکالت دریافت خواهد کرد. با پرسش از چند وکیل می توانید حدود قیمت مربوط به یک پرونده ی طلاق یک طرفه را متوجه شوید.

لازم به ذکر است که شرایط شما در پرونده نیز تاثیر مهمی در دستمزد وکیل خواهد داشت و به همین دلیل است که معمولا دستمزد یک وکیل با توجه به توافقات صورت گرفته بین وکیل و موکل تعیین می شود، اما با توجه به مطالب ذکر شده در کل می توان اینطور گفت که هزینه وکیل برای طلاق یک طرفه بیشتر از طلاق توافقی است.

تعیین حق الوکاله وکیل برای طلاق یک طرفه

علاوه بر موارد گفته شده، عوامل دیگری هم هستند که بر میزان حق الوکاله ی وکیل برای طلاق یک طرفه تاثیرگذار است. برای مثال، میزان اختیارات وکیل برای پیشبرد پرونده تاثیر مستقیمی روی حق الوکاله ی دریافتی توسط وکیل دارد. هر چه وکیل مراحل بیشتری از انجام روال طلاق را بر عهده گرفته باشد، حق الوکاله ی او نیز افزایش می یابد. به همین دلیل است که هنگام بررسی توافقات بین وکیل و موکل، باید در مورد میزان اختیارات وکیل صحبت شود.

حتی این موضوع که درخواست طلاق یک طرفه از طرف زن باشد و یا مرد نیز می تواند در تعیین حق الوکاله ی وکیل در طلاق یک طرفه تاثیرگذار باشد. احتمالا در جریان هستید که مطابق قوانین مدنی، حق طلاق یک طرفه کاملا به مرد تعلق دارد و به همین دلیل، مرد می تواند هر زمان که اراده کند برای جدایی از همسر خود اقدام نماید. البته قوانین حمایتی تصویب شده موجب شده تا اندکی از این اختیار مرد در طلاق کاسته شود اما همچنان حق طلاق برای مرد محفوظ بوده و می تواند برای به راحتی برای طلاق دادن همسر خود اقدام نماید. این درحالی است که زن نمی تواند به این شکل برای گرفتن طلاق خود وارد عمل شود.

طبق قوانین مدنی زن نمی تواند بدون دلیل از همسر خود طلاق بگیرد و اگر زنی بخواهد برای طلاق یک طرفه اقدام کند باید دلیل آن را ذکر نماید. در قانون، شرایط مختلفی ذکر شده است که طی آن زن می تواند برای جدایی اقدام نماید. زن فقط در صورتی می تواند حق طلاق داشته باشد که این حق از طرف مرد به او اعطا شده باشد. اگر مرد در هنگام عقد ازدواج شروط ضمن عقد را امضا کرده باشد، حق طلاق به زن هم داده خواهد شد به این صورت که آنها از حقوق برابری برای جدایی برخوردار خواهند بود. در این صورت زن نیز می تواند مانند مرد برای طلاق اقدام نماید، حتی اگر دلیل مشخصی برای جدایی نداشته باشد.

تعیین حق الوکاله وکیل برای طلاق یک طرفه

همچنین ممکن است مرد از طریق وکالت نامه ای که در دفاتر ثبت رسمی به ثبت رسیده باشد، حق طلاق را به زن بدهد. ممکن است این کار را در صورتی که زن حاضر شود تمام یا بخشی از مهریه خود را ببخشد به او اعطا کند یا غیره. در این صورت هم زن می تواند برای گرفتن طلاق خود اقدام نماید.

به دلیل همین محدودیت ها است که پرونده هایی که در آنها طلاق از طرف زن بوده و او برای طلاق وکالت نامه هم نداشته باشد، نسبت به پرونده هایی که طلاق از طرف مرد باشد، سختی ها و پیچیدگی های بیشتری دارند و همین موضوع باعث افزایش حق الوکاله ی وکیل برای پیش بردن پرونده طلاق یک طرفه می شود.

هزینه وکیل برای مطالعه پرونده طلاق یک طرفه

گاهی اوقات ممکن است شرایط طوری باشد که نخواهید تمام پرونده را به یک وکیل بسپارید، بلکه بخواهید در مورد پرونده ی خود از او مشورت بگیرید. اعلام وکالت برای مطالعه ی یک پرونده با اعلام وکالت برای دفاع و پیگیری آن پرونده تفاوت دارد. در صورتی که وکیل تنها قصد مطالعه ی پرونده را داشته و پیگیری آن را بر عهده نداشته باشد، هزینه وکیل برای طلاق یک طرفه مبلغ ناچیزی خواهد بود و فقط شامل هزینه ی مشاوره با وکیل است و پرونده نیز در سیستم دادگستری به نام وکیل ثبت نخواهد شد. همواره بهتر است پیش از شروع هر نوع پرونده ی دادگاهی، از مشورت با یک وکیل استفاده کنید.

برخی تصور می کنند در پرونده های دادگاهی تنها مطالعه ی قوانین مربوطه کافی است و دیگری نیازی به مشاوره با وکیل خانواده نخواهد بود در حالی که قانون، شامل بی نهایت ماده و تبصره است که هر کدام از آنها می تواند گره گشای پرونده ی شما باشد و یا بدتر، شما را گرفتار یک سیر دادگاهی طولانی کند. به همین دلیل است که مشورت با یک وکیل خوب همواره پیشنهاد می شود و در حقیقت از ضروریات به شمار می رود. همانطور که خود درمانی و مراجعه نکردن به دکتر در هنگام بیماری اشتباه است، مراجعه نکردن به وکیل در هنگام گرفتاری در مشکلات حقوقی و دادگاهی هم به همین میزان اشتباه خواهد بود.

هزینه ی وکیل برای نوشتن دادخواست یا لایحه
در این حالت نیز هزینه ی وکیل با توجه به توافقات صورت گرفته بین وکیل و موکل خواهد بود و اکثرا به نوع و کیفیت پرونده بستگی دارد. در این حالت نیازی به اعلام وکالت در پرونده نیست، مگر در شرایطی که وکیل بخواهد پیش از نوشتن لایحه پرونده را نیز مطالعه نماید که پیش تر در این زمینه توضیح داده شد.

در هر حال شما می توانید با یک وکیل طلاق در ارتباط باشید تا دچار مشکل نشوید.

مهسا نعمتی بازدید : 19 سه شنبه 09 شهریور 1400 نظرات (0)

گواهی عدم امکان سازش در طلاق توافقی
طبق ماده ۲۶ قانون حمایت خانواده، اگر طلاق توافقی باشد به حکم صادر شده از طرف دادگاه گواهی عدم امکان سازش گفته می شود. در این نوع از طلاق، زن و شوهر پیش از حضور در دادگاه باید در مورد مواردی مانند نفقه، مهریه، اجرت المثل و همچنین حضانت و سرپرستی بچه ها توافقات لازم را انجام داده و به صورت کتبی ثبت نمایند. این توافقات به درخواست طلاق پیوست شده و تقدیم دادگاه می شود تا با استفاده از آنها گواهی عدم امکان سازش صادر گردد.

با توجه به توافقی بودن طلاق، خواست زوجین برای دادگاه مورد احترام است و توافقات صورت گرفته توسط آنها نیز همینطور به همین دلیل رای نهایی دادگاه یا همان گواهی عدم امکان سازش صرفا در تایید استحقاق زوجین برای جدایی و مراجعه به دفاتر ثبت رسمی طلاق است. این درحالی است که در طلاق از طرف یکی از زوجین، نیاز به احراز حقانیت طرفین وجود دارد. یعنی دادگاه در چنین مواردی، برخلاف طلاق توافقی، نمی تواند به راحتی گواهی عدم امکان سازش صادر نماید، بلکه باید ادعای صورت گرفته بررسی شود.

البته این نکته نیز شایان ذکر است که در طلاق از طرف مرد نیز سختگیری های طلاق از طرف زن وجود ندارد و گواهی عدم امکان سازش در طلاق از طرف مرد، راحت تر صادر می شود.

گواهی عدم امکان سازش در طلاق توافقی

جلسه ی دادگاه در طلاق توافقی برای بررسی توافقات صورت گرفته توسط زوجین و در نهایت صدور گواهی عدم امکان سازش برگزار می شود و به همین دلیل است که روند قانونی طلاق توافقی سریع تر از انواع دیگر طلاق انجام می گیرد.

نمونه ی متن توافق نامه طلاق توافقی
متن توافق نامه طلاق توافقی طبق الگوها و ضوابط خاص اداری و دادگاهی تنظیم می شود که همیشه از چنین الگو و جملاتی پیروی می نماید. در نهایت دادگاه با بررسی این توافق نامه، گواهی عدم امکان سازش را صادر می کند:

در تاریخ …… توافق نامه طلاق توافقی ذیل فی ما بین خانم …… فرزند …… صادره از …… به شماره شناسنامه …… به شماره ملی …… و آقای …… فرزند ……. صادره از …… به شماره شناسنامه …… به شماره ملی …… تنظیم گردیده است و طرفین نسبت به مفاد و بندهای ذیل در راستای مواد ۱۰ و ۲۱۹ قانون مدنی توافق و رضایت خود را اعلام می نمایند:

مهریه زوجه:
مهریه زوجه تعداد …… سکه بهار آزادی / مبلغ …… وجه نقد به نرخ روز می باشد که زوجه اقرار به بذل …… تعداد / مبلغ در قبال طلاق نموده و زوج نیز قبول بذل می نماید که مبلغ …… به عنوان پیش پرداخت در دفتر ازدواج و طلاق و ما بقی به میزان …… به صورت هر ماه به شماره حساب …… واریز گردد.

حضانت و ملاقات با فرزندان:
حضانت فرزند ……. ساله مشترک به نام …… به عهده …… باشد ولی حق ملاقات با فرزند برای ……. محفوظ بوده و …… نیز متعهد می گردد هر هفته به میزان …… ساعت / روز ترتیبات ملاقات با فرزند را در محل …… به عمل آورد و پدر موظف است هر ماه مبلغ …… را بابت نفقه فرزند / فرزندان مشترک به شماره کارت …… پرداخت نماید و هر سال …… درصد به مبلغ آن اضافه خواهد شد.

نفقه زوجه:
مبلغ …… طبق حکم پرونده شماره …… به زوجه پرداخت می شود / نفقه را دریافت نموده است و در این خصوص ادعایی ندارد.

اجرت المثل زوجه:
مبلغ …… بابت اجرت المثل ایام زندگی مشترک به زن پرداخت شده است / در دفترخانه دریافت می کند / هیچ ادعای نسبت به اجرت المثل ندارد.

جهیزیه زوجه:
مسترد شده است / زوجه جهیزیه خود را مسترد می نماید / در خصوص جهیزیه هیچ گونه ادعایی ندارد.

این توافق نامه در یک نسخه تنظیم و طرفین با امضاء در ذیل آن در حضور شهود کلیه مفاد و مندرجات این توافق نامه را قبول نمودند.

امضای زوج:                                               امضای زوجه:                                          امضای شاهد:

عدم امکان سازش در طلاق توافقی توافقی
نمونه متن گواهی عدم امکان سازش در طلاق توافقی
در ادامه یک نمونه گواهی عدم امکان سازش که از طرف دادگاه برای زوجین صادر می شود آورده شده تا با فرم کلی جملات و ساختار این نوع از آرای صادره از طرف دادگاه های خانواده آشنا شوید:

پرونده کلاسه: ……

شعبه: …… دادگاه عمومی مجتمع قضایی خانواده ……

دادنامه شماره: ……

خواهان ها:
آقای …… به نشانی ……
خانم …… به نشانی ……
به تاریخ …… در وقت مقرر شعبه …… دادگاه عمومی …… به تصدی امضاءکننده ذیل تشکیل شد. طرفین حاضرند و متفقا اظهار می دارند با حضور داوران جلسات سازش برقرار شد لیکن به علت شدت اختلافات سازشی در جهت ادامه زندگی مشترک میسّر نبوده و راهی جز طلاق باقی نمانده است فلذا با توجه به توافقات حاصله به شرح ذیل تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش داریم.

رای دادگاه:
در خصوص دادخواست آقای …… و خانم …… با وکالت …… مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش به لحاظ توافق مشارالیها بر طلاق با عنایت به اینکه مساعی دادگاه بر ایجاد سازش فیمابین مثمرثمر واقع نگردید دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نمود که داوران منتخب زوجین نیز علیرغم سعی و تلاش خود موفق به رفع اختلافات و اصلاح ذات البین نگردیده نظریه داوری خود را کتبا به دادگاه ارائه نمونه اند زوجین خود نیز اصرار بر طلاق اصرار داشته اند فلذا بر مبنای توافقات زوجین:

مهریه ……
نفقه ……
اجرت المثل ……
جهیزیه ……
حق و حقوق مالی ……
حضانت فرزندان ……
عدم بارداری زوجه
زوجین هیچگونه ادعایی نسبت به یکدیگر نخواهند داشت.
علیهذا نظر به کلیه مراتب مذکوره مستندا به ماده واحده مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام راجع به اصلاح مقررات مربوط به طلاق و مادتین ۱۱۴۶ و ۱۱۴۴ قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش زوجین را صادر و اعلام می دارد طرفین می توانند با مراجعه به یکی از محاضر رسمی طلاق و با ارائه این گواهی نسبت به ثبت و اجرای صیغه طلاق خلع اقدام نمایند و کلیه محاضر رسمی طلاق نیز ماذون در ثبت و اجرای صیغه طلاق به شرح مذکور می باشند. این رای حضوری بوده طرف بیست روز قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر مرکز استان …… می باشد.

رئیس شعبه …… دادگاه عمومی ……

گواهی عدم امکان سازش در طلاق توافقی

البته این تنها یک نمونه از انواع گواهی عدم امکان سازش است و در شعب مختلف دادگاه های خانواده ممکن است از ادبیات متفاوتی برای نوشتن این گواهی استفاده شود اما فرم کلی گواهی عدم امکان سازش به این صورت خواهد بود و در آن خلاصه ای از توافقات صورت گرفته توسط زوجین در مورد مهریه، حضانت فرزندان، نفقه ، اجرت المثل و البته جهیزیه ی زن، بیان می شود.

مهسا نعمتی بازدید : 55 جمعه 29 مرداد 1400 نظرات (0)

قانون وصول چک برگشتی چگونه است؟
وصول چک برگشتی مسئله‌ای است که شاید در ابتدا آن‌قدر مشکل به نظر بیاید که فرد از پیگیری آن سر باز زند. در صورتی‌که می‌توان به سه طریق کیفری،‌ حقوقی و ثبتی آن را مطالبه کرد. گاه به دلیل طولانی شدن شکایت حقوقی و پیچ و خم‌های آیین دادرسی مدنی،‌ تعقیب کیفری بیشتر مورد اقبال قرار می‌گیرد. البته صدور چک بی‌محل، خود، جرم است و به همین خاطر مجازات‌هایی مطابق با آن در قانون مجزا، تحت عنوان «قانون صدور چک»، اصلاحی مصوب سال ۸۲، به تصویب رسیده است. در این نوشته می‌خواهیم شما را با جزئیات قانون چک برگشتی آشنا کنیم.


صادرکننده، بدون شكايت دارنده‌ی چك قابل تعقيب كيفری نيست، و با گذشت شاكی خصوصی در هر مرحله از دادرسی موقوف می‌شود. از این منظر چک ماهیتی خصوصی دارد.

چك مطابق با «قانون صدور چك» در حكم سند رسمی است. از این خصوصیت می‌توان در مطالبه‌ی چک پرداخت نشدنی از طریق ثبت نیز اقدام کرد.

جهات كيفری چك پرداخت نشدنی، مواردی هستند كه اگر صادركننده‌ آنها را رعايت نکند قابل تعقيب كيفری است.

طبق قانون صدور چک
«صادركننده‌ی چك بايد در تاريخ مندرج در آن معادل مبلغ مذكور در بانك محال عليه وجه نقد داشته باشد و نبايد تمام يا قسمتی از وجهی را كه به اعتبار آن چك صادر كرده به صورتی از بانك خارج نمايد يا دستور عدم پرداخت وجه چك را بدهد و نيز نبايد چك را به صورتی تنظيم نمايد كه بانك به عللی از قبيل عدم مطابقت امضا يا قلم خوردگی در متن چك يا اختلاف در مندرجات چك و امثال آن از پرداخت وجه چك خودداری نمايد. هرگاه در متن چك شرطی برای پرداخت ذكر شده باشد بانك به آن شرط ترتيب اثر نخواهد داد.

ماده‌ی ۳ مكرر- چك فقط در تاريخ مندرج در آن يا پس از تاريخ مذكور قابل وصول از بانك خواهد بود.»

یا در جایی دیگر می‌گوید:

«هر كس با علم به بسته بودن حساب بانكی خود مبادرت به صدور چك نمايد عمل وی در حكم صدور چك بی‌محل خواهد بود و به حداكثر مجازات مندرج در ماده‌ی 7 محكوم خواهد شد و مجازات تعيين شده غير قابل تعليق است.»

با توجه به مواد بالا جهات کیفری تعقیب صدور چک بی‌محل به شرح زیر است:

۱. نبودن وجه نقد يا عدم كفايت آن در تاريخ مندرج در چك.
«در صورتی‌كه موجودی حساب صادركننده‌ی چك نزد بانك كمتر از مبلغ چك باشد به تقاضای دارنده‌ی چك، بانك مكلف است مبلغ موجود در حساب را به دارنده‌ی چك بپردازد و دارنده‌ی چك با قيد مبلغ دريافت شده در پشت چك و تسليم آن به بانك، گواهينامه‌ی مشتمل بر مشخصات چك و مبلغي كه پرداخت شده از بانك دريافت می‌نمايد. چك مزبور نسبت به مبلغی كه پرداخت نگرديده بی‌محل محسوب و گواهينامه بانك در اين مورد برای دارنده‌ی چك جانشين اصل چك خواهد بود. در مورد اين ماده نيز بانك مكلف است اعلاميه‌ی مذكور در ماده‌ی قبل را برای صاحب حساب ارسال نمايد.»

۲. کشیدن تمام یا قسمتی از وجهی که چک بر مبنای آن صادر شده، توسط خود یا دیگری.

۳. دستور عدم پرداخت وجه چك به بانك؛ دستور عدم پرداخت مواقعی کاربرد دارد که چک قابلیت پرداخت دارد، اما صادر کننده این دستور را می‌دهد.

موارد مجاز صدور دستور عدم پرداخت در ماده‌ی زیر آمده است.

«صادركننده‌ی چك يا ذی‌نفع يا قائم‌مقام قانونی آنها با تصريح به اين كه چك مفقود يا سرقت يا جعل شده و يا از طريق كلاهبرداری يا خيانت در امانت يا جرائم ديگری تحصيل گرديده می‌تواند كتباً دستور عدم پرداخت وجه چك را به بانك بدهد بانك پس از احراز هويت دستور دهنده از پرداخت وجه آن خودداری خواهد كرد و در صورت ارائه‌ی چك بانك گواهی عدم پرداخت را با ذكر علت اعلام شده صادر و تسليم می‌نمايد.»

دارند‌ه‌ی چك می‌تواند عليه كسی كه دستور عدم پرداخت داده شكايت كند و هرگاه خلاف ادعایی كه موجب عدم پرداخت شده ثابت شود دستوردهنده علاوه بر مجازات مقرر در ماده‌ی ۷ اين قانون به پرداخت كليه‌ی خسارات وارده به دارنده‌ی چك محكوم خواهد شد.

تبصره‌ی ۱: ذی‌نفع در مورد اين ماده كسی است كه چك به نام او صادر يا ظهرنويسی شده يا چك به او واگذار گرديده باشد (يا چك در وجه حامل به او واگذار شده باشد).

در موردی كه دستور عدم پرداخت مطابق اين ماده صادر می‌شود بانك مكلف است وجه چك را تا تعيين تكليف آن در مرجع رسيدگی يا انصراف دستوردهنده، در حساب مسدودی نگهداری کند.

تبصره‌ی ۲: دستور دهنده مكلف است پس از اعلام به بانك شكايت خود را به مراجع قضايی تسليم و حداكثر ظرف مدت يك هفته گواهی تقديم شكايت خود را به بانك تسليم نمايد در غير اين‌صورت پس از انقضای مدت مذكور بانك از محل موجودی به تقاضای دارنده‌ی چك وجه آن را پرداخت می‌كند.

۴. تنظيم چك به صورت نادرست: برای مثال عدم مطابقت امضای موجود در بانک، با امضای روی چک، یا مندرجات آن.

۵. صدور از حساب مسدود: به این معنا که فرد هنوز از دسته‌چک حسابی که بسته است، برگ چک صادر می کند.

چه کسانی حق شکایت كيفری دارند؟
تنها دارنده‌ی چک، یعنی کسی که آن را برای اولین بار به بانک ارائه داده است، حق شكايت كيفری دارد. اگر او بعد از مراجعه به بانك و برگشت خوردن چك آن را به ديگری منتقل کند، ديگر حق شكايت كيفری نخواهد داشت و باید از راه‌های دیگر اقدام کند. تنها استثنای اين موضوع فوت شخص و انتقال قهری حق شكايت برای صدور چك بی‌محل است.

همچنين در مورد اشخاص حقوقی؛ می‌توانند هويت و نشانی خود را با تصريح نمايندگی ديگری در ظهر چك نوشته و وصول آن را به نماينده بسپارند تا حق تعقيب كيفری باقی بماند.

طبق قانون:

«جرائم مذكور در اين قانون بدون شكايت دارنده‌ی چك قابل تعقيب نيست و در صورتی‌كه دارنده‌ی چك تا شش ماه از تاريخ صدور چك برای وصول آن به بانك مراجعه نكند يا ظرف شش ماه از تاريخ صدور گواهی عدم پرداخت شكايت ننمايد ديگر حق شكايت كيفری نخواهد داشت.
منظور ار دارنده‌ی چك در اين ماده شخصی است كه برای اولين بار چك را به بانك ارائه داده است برای تشخيص اين كه چه كسی اولين بار برای وصول وجه چك به بانك مراجعه كرده است بانك‌ها مكلفند به محض مراجعه دارنده‌ی چك هويت كامل و دقيق او را در پشت چك با ذكر تاريخ قيد نمايند.

كسی كه چك پس از بازگشت از بانك به وی منتقل گرديده حق شكايت كيفری نخواهد داشت مگر آنكه انتقال قهری باشد.

در صورتی‌كه دارنده‌ی چك بخواهد چك را به وسيله‌ی شخص ديگری به نمايندگی از طرف خود وصول كند و حق شكايت كيفری او در صورت بی‌محل بودن چك محفوظ باشد، بايد هويت و نشانی خود را با تصريح نمايندگی شخص مذكور در ظهر چك قيد نمايد و در اين صورت بانك اعلاميه‌ی مذكور در ماده‌ی ۴ و ۵ را به نام صاحب چك صادر می‌كند و حق شكايت كيفری او محفوظ خواهد بود.

تبصره: هرگاه بعد از شكايت كيفری، شاكی چك را به ديگری انتقال دهد يا حقوق خود را نسبت به چك به هر نحو به ديگری واگذار نمايد تعقيب كيفری موقوف خواهد شد.»

مواعد پیش‌بینی شده در قانون چیست؟
در قانون صدور چك قانونگذار مرور زمان خاص را پيش‌بينی كرده است. و طبق ماده‌ی بالا بايد دو موعد ذكر شده را رعايت نمايد.

الف. ظرف مدت شش ماه از تاريخ صدور چك، آن را به بانك ارائه كند.

ب. ظرف مدت شش ماه از تاريخ صدور گواهی عدم پرداخت، شكايت كيفری كند.

در نتيجه‌ی عمل نكردن به اين دو موعد حق شكايت «كيفری» ساقط خواهد شد.

البته با تصويب قانون مجازات سال ٩٢، اگر اين قانون با قانون صدور چك تعارضی نداشته باشد، در برخی از موارد به كمك آن می‌آيد. برای مثال اگر دارنده‌ی چك تحت سلطه‌ی متهم مجرم باشد، مدت شش ماهه طرح شكايت از تاريخ رفع سلطه محاسبه می‌شود.

گفتنی است رعايت اين مواعد برای مراجعه به اجرای ثبت ضرورتی ندارد و همچنين در دعاوی عليه ظهرنويس و دعاوی حقوقی.

علیه چه کسانی می‌توان شکایت کیفری کرد؟
در مورد صادر كننده‌ای كه بی‌محل چك كشيده،
يا دستور عدم پرداختی كه توسط شخص ديگری هم باشد،
در هر دو حال صادركننده تحت تعقيب قرار می‌گيرد.

در مورد چك‌هایی كه به وكالت يا نمايندگی از طرف صاحب حساب صادر می‌شود هم، مسئوليت كيفری با امضاكننده خواهد بود. اما در رابطه با مسئوليت مدنی هم امضاكننده و هم صاحب حساب، مسئول شناخته می‌شوند.
«در صورتی‌که چک به وکالت یا نمایندگی از طرف صاحب حساب اعـم از شـخص حقیقـی یـا حقوقی صادر شده باشد، صادر کننده‌ی چک و صاحب حساب متـضامنا مـسئول پرداخـت وجـه چک بوده و اجرائیه و حکم ضرر و زیان بر اساس تضامن علیـه هـر دو صـادر مـی‌شـود. بـه علاوه امضا‌کننده‌ی چک طبق مقررات این قانون مسئولیت کیفری خواهد داشت مگر ایـن کـه ثابت نماید که عدم پرداخت مستند به عمل صاحب حساب یا وکیل یا نماینده بعدی اوسـت که در این صورت کسی که موجب عدم پرداخت شده از نظر کیفری مسئول خواهد بود.»

كدام دادگاه برای رسيدگی به اين جرم صالح است؟
به دليل سهولت شكايت برای متضررين و همچنين وقوع جرم در بانك، دادگاه محل وقوع بانك محال عليه صلاحيت دارد. بايد گفت شورای حل اختلاف هم به دليل ميزان مجازات صدور چك بلامحل و لزوم «دادگاه بودن» مرجع قضايی، صلاحيت رسيدگی به اين جرم را ندارد.

مجازات صدور چک بلامحل چیست؟
طبق قانون: «هر كس مرتكب بزه صدور چك بلامحل گردد به شرح ذيل محكوم خواهد شد.

الف. چنانچه مبلغ مندرج در متن چك كمتر از ده ميليون (۱۰,۰۰۰,۰۰۰) ريال باشد به حبس تا حداكثر شش ماه محكوم خواهد شد.

ب. چنانچه مبلغ مندرج در متن چك ده ميليون (۱۰,۰۰۰,۰۰۰) ريال تا پنجاه ميليون (۵۰,۰۰۰,۰۰۰) ريال باشد از شش ماه تا يك سال حبس محكوم خواهد شد.

مهسا نعمتی بازدید : 49 جمعه 29 مرداد 1400 نظرات (0)

ولی قهری کیست و چه اختیاراتی دارد؟

شاید برای افرادی که اطلاعات دقیقی از واژه‌ها و اصطلاحات حقوقی ندارند، تفاوت میان ولایت و حضانت فرزند مشخص نباشد. حتی ممکن است تابه‌حال واژه‌ی ولایت را در حوزه‌ی حقوق خانواده نشنیده باشیم؛ با این‌حال در قانون مدنی ایران دو نهاد ولایت و حضانت از هم متمایز هستند و هرکدام آثار و تبعات ویژه‌ی خود را دارند. در واقع حضانت، تکلیف در نگهداری و سرپرستی کودک است اما ولی کسی است که به حکم قانون اختیار دیگری یا دیگران را در قسمتی از امور داشته باشد. در این مقاله با مفهوم حقوقی حضانت و ولایت قهری آشنا خواهیم شد و سپس به بررسی اختیارات ولی قهری خواهیم پرداخت.
حضانت
حضانت در حقوق ایران به‌معنای نگهداری و تربیت طفل است. این وظیفه گاهی جنبه‌ی تکلیف دارد و گاهی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین حقوق والدین از آن یاد می‌شود. حضانت به‌دلیل وظیفه و تکلیف بودن امکان انتقال قراردادی به غیر را ندارد. به‌عبارت دیگر والدین نمی‌توانند وظیفه‌ی نگهداری و تربیت فرزندان را به دیگری بسپارند و به‌همین علت نمی‌توانند برای آن دستمزدی بگیرند. در دوره‌ای که یکی از والدین حضانت فرزندان خود را به‌عهده دارد، مسئولیت اعمال و رفتار فرزندان اگر موجب ضرر به غیر شود با آنهاست.

حضانت در قانون ایران با معیار سنی تقسیم‌بندی شده است. بدین‌ترتیب که مادر درمورد فرزندان دختر و پسر تا 7 سالگی و پدر پس از آن، حق و تکلیف حضانت دارند. بااین‌حال طبق مقررات جدید، مصلحت طفل در همه‌ی موارد مدنظر قرار می‌گیرد. ممکن است مصلحت طفل ایجاب کند تا بعد از هفت سالگی نیز حضانت برعهده‌ی مادر باشد. با فوت هر یک از والدین، حضانت با طرف دیگر خواهد بود و اگر هر دوی آنها فوت شوند، وظیفه‌ی حضانت بر دوش پدربزرگ پدری طفل است.

ولایت قهری
در ادبیات حقوقی ایران ولایت قهری شامل ولایت قهری خاص و عام می‌شود. ولی قهری خاص، پدر و جد پدری طفل است و هر یک از آنها می‌توانند برای اولاد تحت ولایت خود و برای زمانی که دیگری فوت شده و خود نیز در قید حیات نیست، نماینده‌ای معین کند تا اداره‌ی امور طفل و نگهداری از او را به‌عنوان وصی در اختیار بگیرد، اما هیچ‌یک از پدر یا پدربزرگ پدری نمی‌توانند در صورت زنده بودن دیگری برای طفل وصی تعیین کند. پس به‌عبارتی دیگر، در صورت زنده بودن پدر یا جد پدری، ولایت طفل بر عهده آنها است. ولی هر کدام از آنها می‌توانند برای بعد از فوت خود به‌شرط زنده نبودن دیگری، وصی‌ای تعیین کند تا اداره‌ی امور طفل را برعهده بگیرد. درنتیجه، تا زمان زنده بودن هر کدام از پدر و جد پدری، نوبت به وصی نمی‌رسد.
وصی منصوب از طرف ولی قهری اگر به نگهداری یا اداره امور اقدام نکند یا وظایف خود را انجام ندهد منعزل می‌شود (یعنی خود به خود از این سمت برکنار می‌شود).
با تحقق رشد که در حقوق ایران عموما با معیار سن (غالبا ۱۸ سال) احراز می‌شود، طفل از شمول ولایت خارج می‌شود. رشد حالتی است که فرد درباره‌ی معیشت و مسائل اقتصادی تعقل و تفکر منطقی دارد. اگر پس از تحقق رشد، فرد مجنون شود یا مجددا عقل معاش خود را از دست بدهد، دادگاه فردی را به‌عنوان قیم برای اداره‌ی امور مربوط به غیر رشید یا سفیه و مجنون انتخاب می‌کند، اما اگر طفل رشید نشود و عقل معاش پیدا نکند یا در همان حالت عدم رشد مجنون شود و جنون او ادامه پیدا کند، ولایت قهری پدر و پدربزرگ پدری ادامه پیدا می‌کند.

در واقع اداره‌ی امور افراد در شرایط مختلف به‌شکل زیر است:

تا ۱۸ سالگی (مگر آن‌که زودتر رشد آنها در دادگاه اثبات شود) = ولی قهری یا وصی منصوب از طرف آنها؛
هرگاه بلافاصله بعد از ۱۸ سال، فرد دچار جنون یا سفه (یعنی عقل معاش خود را از دست بدهد) بشود = ولایت ولی قهری یا وصی ادامه پیدا می‌کند؛
هرگاه بلافاصله بعد از ۱۸ سال، فرد به رشد برسد، ولی مدتی بعد (مثلا در ۲۰ سالگی) دچار جنون یا سفه شود = قیم انتخاب‌شده از طرف دادگاه.
حدود اختیارات ولی قهری
ولی قهری کیست و وظایف او
مطابق قانون مدنی، ولی قهری در کلیه‌ی امور مالی مربوط به طفل، نماینده‌ی قانونی اوست و تمام تصمیمات مالی او را می‌گیرد. در حقوق ایران، صغیر به دو گروه صغیر ممیز و غیرممیز تقسیم می‌شود. صغیر ممیز صغیری است که درکی از امور اطراف خود دارد. این شخص برای امور خود نیازمند اجازه‌ی ولی قهری است و اگر قراردادی ببندد، برای صحت آن قرارداد از لحاظ حقوقی نیازمند تأیید ولی قهری است. مگر اینکه یک قرارداد مالی تماما به سود او باشد که در این حالت نیازی به اجازه‌ی ولی قهری نیست. برای نمونه، اگر شخصی به صغیر مالی را ببخشد، ازآنجایی‌که این موضوع تماما برای صغیر منفعت است، نیازی به اجازه‌ی ولی قهری وجود ندارد.

اما صغیر غیرممیز طفلی است که درکی از امور ندارد و اعمال مالی و غیرمالی او خودبه‌خود باطل است. دراین‌صورت تصمیم ولی قهری جایگزین اعمال صغیر غیرممیز می‌شود. سفیه نیز تنها برای انجام امور مالی خود نیازمند تأیید و تنفیذ ولی قهری خواهد بود. درمورد امور غیرمالی طفلی که تحت ولایت ولی قهری است، نظرات متفاوتی وجود دارد. نکاح و طلاق دو امر مهمی هستند که مورد اختلاف فقها و حقوق‌دانان هستند. ولی با توجه به قانون مدنی، نکاح صغیر در حقوق ایران صحیح نخواهد بود.
اعمال حقوقی ولی قهری بعد از رشد و خروج از ولایت قهری نیز معتبر است، اما در صورت اثبات عدم رعایت مصلحت طفل از سوی ولی قهری، طفل بعد از رسیدن به سن رشد می‌تواند ابطال آن امر را از دادگاه بخواهد. برای مثال، فرض کنید که ولی قهری در ۷ سالگی صغیر یکی از اموال او را می‌فروشد. هرگاه صغیر بعد از رسیدن به سن رشد بتواند ثابت کند که این مال به قیمت بسیار نازلی فروخته شده و انجام این معامله به مصلحت او نبوده، دادگاه می‌تواند حکم ابطال معامله انجام‌شده را بدهد.

هرگاه ولی قهری به‌دلیل عدم رعایت مصلحت طفل، موجب ضرر به او شود، دادگاه می‌تواند او را برکنار و شخصی را به‌عنوان قیم برای طفل تعیین کند. اگر ولی قهری بیمار شود یا به‌علت کهولت سن نتواند به اداره‌ی اموال بپردازد، می‌تواند شخصی را به‌عنوان امین تعیین کند. در غیر‌ این‌ صورت، دادگاه فردی را به‌عنوان امین به ولی قهری اضافه می‌کند تا در کنار او به اداره‌ی امور طفل بپردازد، اما در مواردی که ولی قهری غایب یا در زندان است، به‌طور موقت فرد امینی تعیین می‌شود تا به‌جای ولی قهری امور را اداره کند.
با توجه به مواد مصرح قانون مدنی، در صورت طلاق والدین، مادر صرفا می‌تواند نقش حضانت و نگهداری طفل را به‌عهده داشته باشد و کلیه‌ی امور مالی کودک برعهده‌ی پدر یا جد پدری اوست. باید توجه داشت که قوانینی این‌چنینی ممکن است، حضانت و نگهداری طفل از جانب مادر را با مشکلات متعددی روبه‌رو سازد، چراکه مادر قادر به افتتاح یک حساب بانکی برای طفل نخواهد بود و در صورت فوت پدر، جد پدری طفل باید به‌عنوان ولی قهری تمام امور مالی او را به‌عهده بگیرد.

مهسا نعمتی بازدید : 56 جمعه 29 مرداد 1400 نظرات (0)

بررسی دعاوی ملکی در امور حقوق ملکی
دعاوی حقوقی در زمینه خرید و فروش املاک وجود دارد که به سه دسته تقسیم می شود که در زیر مورد بررسی قرار می گیرد:

دعاوی مربوط به املاک و مستغلات: از جمله موارد حقوقی املاک ، دعاوی املاک است که زیرمجموعه های زیادی دارد. لغو قراردادهای مشکل دار ، تخلیه مشاغل دارای قوانین خاص ، انتقال اموال از شخصی به شخص دیگر و استفاده از ..

دعاوی کیفری اموال: در صورت خرید املاک ، جنایاتی در این املاک مرتکب می شود. در مسائل حقوقی مدنی ، برای پیگیری این املاک ، باید دعاوی کیفری املاک تشکیل شود. به دلیل سهل انگاری یا سایر موارد غیر عمد مربوط به این ادعاها نخواهد بود.

مواردی مانند فروش اموال دیگران ، جعل اسناد ، استفاده از اسناد جعلی ، تغییر کاربری مربوط به اراضی کشاورزی ، تصرف متجاوزانه و ... از جمله موارد جنایی اموال است.

دعاوی ثبت املاک: از جمله موارد حقوقی املاک ، دعاوی ثبت املاک است. این مورد را می توان به عنوان دسته اول در نظر گرفت ، اما به دلیل اهمیت فراوان ، به طور جداگانه در دسته دیگر طبقه بندی شده است. این ادعاها در صورت داشتن مشکل استفاده می شود.

هر یک از مواردی که مربوط به ثبت اسناد در مسائل حقوقی املاک است در این دسته قرار می گیرد. به عنوان مثال ، لغو اسناد ، ثبت اسناد مالکیت ، تعلیق کارهای اجرایی و ... برای پیگیری این نوع مسائل حقوقی املاک ، باید از وکلای مجرب در این زمینه استفاده کنیم. با کمک وکلا ، مسائل حقوقی املاک راحت تر و سریعتر انجام می شود.

این نوع مسائل حقوقی در مورد املاک زمانی رخ می دهد که افراد برای خرید ملک تحقیقات لازم را انجام نمی دهند و بلافاصله برای خرید ملک اقدام می کنند ، بعداً متوجه می شوند که سند این زمین یا ملک دارای مشکلاتی است. بنابراین بهتر است از بررسی خوب این ادعاها ابتدا خودداری کرده و سپس با مشاوران معتبر املاک مشورت کنید تا بعدا پشیمان نشوید.

قرارداد املاک معتبر شامل چه بخشهایی است؟
قراردادها در امور حقوق مدنی بسیار مهم هستند و شما باید آنها را برای اعتبار آنها داشته باشید. در اینجا قسمت های مهم یک قرارداد آمده است:

1) نام و هویت خریدار و فروشنده: در هر قرارداد ، مشخصات کامل هر دو طرف باید در قرارداد قید شود. در قرارداد دقیق باشید

2) تعیین دقیق معامله: در کلیه قراردادها ، آنچه قرار است بین طرفین معامله شود باید به طور دقیق و صحیح بیان شود. به عنوان مثال ، در مورد یک ملک یا زمین ، آدرس دقیق آن ، شماره سند ، تمام جزئیات ذکر شده در سند ، و باید به وضوح قید شود. اگر معامله در مورد املاک و مستغلات به درستی بیان نشده باشد ، نمی توان به قرارداد استناد کرد.

3) مدت معامله را مشخص کنید: در همه قراردادها باید زمان دقیق معامله قید شود. طبق سایر مفاد آن عمل کرد.

4) قیمت معامله: یکی از مواردی که باید در هر قرارداد به طور دقیق قید شود ، قیمت ملکی است که مورد معامله قرار گرفته است. در غیر این صورت ، وی در این زمینه اعتبار نخواهد داشت.

نکاتی که خریداران و فروشندگان باید قبل از خرید ملک به آن توجه کنند؟
این معامله متعلق به شخص دیگری نیست: خریدار باید مطمئن شود که هیچ کس دیگری بعداً مالکیت ملک مورد نظر را ادعا نکند. به عنوان مثال ، سند در دست افراد دیگر است ، ملک در میان املاک موقوفه نیست و خریدار سند را بررسی می کند تا ببیند آیا ملک در اختیار فروشنده است یا خیر.

ویژگی های معامله به خوبی شناخته شده است: برای تأیید هویت ملک مورد نظر ، بهتر است به اداره ثبت مراجعه کرده و تحقیق کنید تا مطمئن شوید پلاک ثبت شده در سند متعلق به همان اموال است یا نه.

آیا مالک در موقعیت مناسبی برای خرید ملک قرار دارد: موقعیت مالک باید به درستی برای خریدار تعیین شود. به عنوان مثال ، سن ، سلامت روانی ، اختیار کامل وی در فروش و ... باید در نظر گرفته شود. به طور کلی می توان گفت که مالک باید بتواند معامله را انجام دهد.

نکته دیگری که باید بررسی شود این است که خریدار باید بررسی کند که آیا فروشنده از نظر قانونی از فروش ملک منع نشده است و سپس اقدام به خرید ملک کند.

مهسا نعمتی بازدید : 64 جمعه 29 مرداد 1400 نظرات (0)

تصادفات عابر پیاده
وقتی در مورد تصادفات عابر پیاده و اتومبیل صحبت می کنیم ، معمولاً همه می گویند خودرو مقصر است. اما آمارها می گویند در آوریل 1997 حدود 30 درصد تصادفات رانندگی درون شهری را عابران پیاده تشکیل می دهند. حتی در حوادث برون شهری 10 درصد تصادفات ناشی از سهل انگاری عابران پیاده است. این عابر پیاده بود و قانون به راننده حق کامل می دهد. از جمله دلایل تصادفات ناشی از عابران پیاده می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- نادیده گرفتن علائم عابر پیاده
2. از پل عابر پیاده استفاده نکنید
3. نادیده گرفتن چراغ قرمز
4. ورود ناگهانی به سطح سوار
در اینجا برخی از قوانین تصادفات عابر پیاده آورده شده است. در تصادفات رانندگی. مواردی که توسط کارشناس مورد بررسی قرار می گیرد عبارتند از:
1- راههای مسکونی یا غیر مسکونی
2. جاده اصلی یا معبر محل
3. کنار یا کوچه بودن
4. وجود چراغ راهنمایی و سایر علائم رانندگی
5. امکان عبور برای عابران پیاده
6. سایر عوامل موجود

در برخی تصادفات عابران پیاده 100٪ مقصر هستند و راننده هیچ گونه جرمی مرتکب نمی شود ، مانند زمانی که عابر پیاده از چراغ قرمز عبور می کند. ما برخی از این قوانین را در اینجا مرور می کنیم:

1- بر اساس اصل 333 قانون اساسی ، اگر عابر پیاده از نقاطی که برای او ممنوع است عبور کند و در این بین حادثه ای رخ دهد که باعث صدمه یا مرگ عابر پیاده شود ، در صورتی که راننده نیز با سرعت مجاز و وسیله نقلیه حرکت می کرد. وسیله نقلیه نباید دارای مشکل فنی باشد ، اما نباید بتواند وسیله نقلیه را کنترل کند و در این زمان با عابران پیاده برخورد کند ، پس راننده مقصر نیست و نباید خسارت بپردازد.

2- بر اساس ماده 331 ، هرکسی که جسمی یا جسمی را در جاهایی که توقف آن جایز نیست متوقف یا قرار دهد ، اگر شخصی به طور تصادفی به آن ضربه بزند و بمیرد ، شخصی که جسم یا جسمی را متوقف می کند می میرد. باید دیه را بپردازد ، و اگر توقف وسیله نقلیه باعث آسیب به فرد شود ، شخص مسئول پرداخت خسارت یا دیه است مگر اینکه شخص عمداً با وجود وسعت مکان با آن برخورد کند. او آسیبی نمی بیند ، اما خسارت هایی را که به او وارد می شود تضمین می کند.

به طور کلی ، اگر عابر پیاده از قوانین پیروی نکند ، اما راننده تمام قوانین را رعایت کند ، اما نتواند خودرو را در صورت تصادف کنترل کرده و از آسیب جلوگیری کند ، هیچ مسئولیتی در قبال عابر پیاده نخواهد داشت. این که راننده مسئولیت ندارد ، به این معنا نیست که نمی تواند از بیمه خود استفاده کند ، اما می تواند با توجه به شرایط آن از بیمه خود استفاده کند.

3- عبور و مرور عابران پیاده در هیچ نقطه ای ممنوع است و طبق قانون چهارم ایمنی راه ها آمده است که عابران پیاده ، وسایل نقلیه غیر مجاز و دامداری در خطوط عابر پیاده ممنوع است. اگر به این دلایل اتفاقی بیفتد که باعث تصادف مانند قتل یا هر حادثه دیگری شود ، راننده ای که اتومبیلش اجازه حرکت در بزرگراه را دارد و هیچ مسئولیتی در قبال آنها ندارد.

4- اگر شخصی ماشین داشته باشد و نزد شخصی بیمه کند ، بیمه تمام هزینه ها را پرداخت می کند. اگر وسیله نقلیه بیمه نداشته باشد ، دیه و هزینه های مربوط به درمان وی از صندوق جبران مالی پرداخت می شود.

در صورت تصادف چه باید کرد؟
تصادفات اتومبیل اگر تلفات جانی در پی نداشته باشد اعصاب خردکن نیست. اقدامات زیر باید پس از تصادف انجام دهید:
1. مطمئن شوید که هیچ کس مجروح نشده است: بلافاصله با 110 تماس بگیرید و آدرس را اعلام کنید. در صورت مجروح شدن ، با 115 تماس بگیرید و وضعیت او را شرح دهید. دست نزنید ، زیرا او با استفاده از ترتیب حادثه قضاوت می کند و تعیین می کند که کدام طرف مقصر است. برای احتیاط ، تلفن همراه خود را بردارید و از تصادف عکس بگیرید.

2. نگران اسناد معیوب باشید: همیشه هنگام سوار شدن به اتومبیل از کامل بودن مدارک خود اطمینان حاصل کنید. مدارک مهم برای خودرو ، کارت خودرو ، بیمه نامه و گواهینامه است. همچنین ، هنگام تصادف ، اسناد خود را فوراً بررسی کنید اگر اسناد شما کامل نبودند ، به کسی اطلاع دهید تا آنها را برای شما بیاورد. اگر همزمان به اسناد خود دسترسی ندارید ، نگران نباشید ، پرونده شما رسیدگی می شود.

3. اگر میزان خسارت کم است ، صلح کنید: اگر خودتان تشخیص می دهید که طرف مقابل مقصر است و خسارت کمتر از 6 میلیون است ، سعی کنید آشتی کنید. او را بگیرید ، فردا با کارت شناسایی ، بیمه نامه ، گواهی و معاینه فنی ، به مرکز خسارت شرکت بیمه بروید که مقصر بیمه نامه را خریداری کرده و پرونده تشکیل می دهد. اما اگر احساس می کنید در محل حادثه هستید ، اسناد طرف مقابل کامل نیست حتماً منتظر افسر باشید.

اما اگر متوجه شدید خسارت شما بیش از شش میلیون است ، به طرح افسر نیاز دارید. بهتر است در حالی که منتظر افسر هستید از صحنه عکس بگیرید. حالا اگر منتظر افسر بودید و او نیامد ، بهتر است دوباره تماس بگیرید و به اپراتور بگویید بیا اما او نمی آید ، به شما می گوید صحنه را ترک کنید یا بمانید. حتماً کد اپراتور را یادداشت کنید زیرا برای پیگیری بیشتر مورد نیاز است.

چنانچه به یک وکیل تصادفات رانندگی نیاز داشتید کلیک کنید.

مهسا نعمتی بازدید : 46 جمعه 29 مرداد 1400 نظرات (0)

چک و شرایط آن در قوانین تجارت
به توجه به قوانین تجارت ، چک وسیله ای برای دریافت و پرداخت وجه است که به مجوب صدور آن صادر کننده وجهی را در زمان مقر شده و به شخص دیگری واگذار می کند با توجه به قانون تجارت برای اعتبار بخشیدن به یک چک به نکات زیر باید توجه نمود.

۱- تاریخ صدور چک :
تاریخ صدور چک از اهمیت بالای برخوردار است، چک باید در زمان مشخصی برای وصول ارائه شود و وجه آن مطالبه شود. لازم بذکر است چک نمی تواند تاریخ دیگری غیر از تاریخ صدور داشته باشد یا وعده دار باشد علی الاصول بانک ها باید مبلغ چک را به محض ارائه چک پرداخت نمایند.
بانک مکلف است دربرگ مخصوصی که مشخصات چک و هویت نشانی کامل صادر کننده در آن ذکر شده باشد علت یا عوامل عدم پرداخت را قید و آن را امضا و مهر نموده و به دارنده چک بلرای تعقیب صادرکننده چک تسلیم نماید.

۲- محل صدور چک :
طبق قوانین تجارت اگر تادیه چک همان محل صدور باشد دارنده چک باید در مدت ۱۵ روز از تاریخ صدور، وجه را مطالبه کند و اگر از یک مکان دیگر صادر شود، در مدت زمان ۴۵ روز از تاریخ صدور باید وجه آن مطالبه شود.
لازم بذکر صدور چک های بلامحل، هرگاه دارنده چک تا ۶ ماه از تاریخ صدور چک برای وصول آن به بانک مورد نظر مراجعه کند و یا ظرف ۶ ماه از تاریخ صدور گواهی عدم پرداخت بانک محال علیه شکایت ننماید دیگر حق شکایت کیفری را نخواهد داشت.

۳- محال علیه :
مفهوم محال علیه بدین معناست که کسی که چک به عهده او صادر می شود. بصورت معمول هر بانک در دسته چک هایی که دانده حساب تحویل می دهد، نام خود را در چک های چاپی تصریح می کند.

۴- تعیین مبلغ چک :
بدیهی است که مبلغ چک باید تعیین گردد، بصورت معمول طبق فرم های چاپی حال حاضر مبلغ چک در دو صورت یادداشت شود. یکی به حروف و دیگر به رقم است که برای جلوگیری از سوء استفاده بهتر با حروف هم نوشته می شود. در صورتی که تضادی میان عدد و حروف باشد، قانون بصراحتا شرایطی را تعیین نکرده است.

۵- ذی نفع :
در قوانین تجارت چک را در وجه حامل، شخص معین یابد حوله کرد او صادر کرد بر خلاف برات صدور چک در وجه حامل مانعی ندارد. در متن چک صراحتا قید می شود که دریافت کننده وجه چک باید پشت آن را امضا یا مهر کند.
لازم بذکر است اگر در متن چک هیچگونه اشاره ای به گیرنده نشده باشد چک در وجه حامل محسوب می شود.

۶- امضا صادرکننده چک :
برای صدور چک، امضا صادر کننده لازم است و مهم به تنهایی کفایت نمیکند. قانون گذار برای مجازات کیفری، مهر صادرکننده را کافی نداشته است.

مهسا نعمتی بازدید : 39 جمعه 29 مرداد 1400 نظرات (0)

حق طلاق چیست؟
قبل از توضیح حق طلاق در ابتدا لازم است کلیاتی درباره طلاق دانست. طلاق در لغت به معنی رها کردن و گشودن و در فقه اسلامی به معنی زایل کردن ازدواج با لفظ مخصوص است. استادان حقوق فرانسه طلاق را اینگونه می دانند که طلاق قطع رابطه زناشویی به حکم دادگاه است که در زمان حیات زوجین به درخواست یکی از آنها یا هردو اتفاق می افتد. در حقوق امروز ایران ثبت طلاق به حکم دادگاه یا گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)  امکان دارد و همینطور انحلال نکاح با تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او رخ می دهد.

طلاق ویژه عقد دائم است و در عقد موقت (منقطع یا متعه) طبق ماده 139 قانون مدنی فقط از طریق انقضای مدت امکان پذیر است.

بنابر ماده 1133 قانون مدنی مرد هر وقت که بخواهد می تواند زن را طلاق دهد و طبق این ماده و شرع حق طلاق بدست مرد است اما مرد می تواند اجرای حق خود در طلاق را به همسرش یا هر شخص دیگر اهدا کند. وجود این قانون باعث سو استفاده بسیاری از مردان در مبحث طلاق شده بود ولی با تصویب قانون حمایت از خانواده، طلاق از طرف مرد به موارد خاصی محدود شد و ماده  10 این قانون مصوب سال 53 بیان می دارد هرگاه شوهر بدون اجازه دادگاه مبادرت به طلاق نماید به حبس جنحه ای از شش ماه الی یک سال محکوم خواهد شد.

ماده 10 قانون خانواده مصوب 1353:اجرای صیغه‌ی طلاق و ثبت آن پس از رسیدگی دادگاه و صدور گواهی عدم امکان سازش صورت خواهد گرفت متقاضی گواهی عدم امکان سازش باید تقاضانامه‌ای را به دادگاه تسلیم کند که در آن دلایل تقاضا به طور موجه قید شود. پس از وصول تقاضانامه، دادگاه رأسا یا به وسیله داوران، سعی در اصلاح بین زن و شوهر و جلوگیری از وقوع طلاق خواهد کرد. هرگاه مساعدت دادگاه برای حصول سازش به نتیجه نرسد با توجه به ماده‌ی ۸ این قانون، گواهی عدم امکان سازش صادر می کند. دفتر طلاق پس از دریافت این گواهی، به اجرای صیغه‌ی طلاق و ثبت آن اقدام خواهد نمود. هر یک از طرفین عقد بدون تحصیل گواهی عدم امکان سازش مبادرت به طلاق نماید به حبس جنحه‌ای از شش ماه تا یک سال محکوم خواهد شد. همین مجازات مقرر است برای سردفتری که طلاق را ثبت نماید.

شرایط لازم برای داشتن حق طلاق زن
در واقع  حق طلاق در اصل با مرد است اما زن تنها در موارد خاصی می تواند حکم به اجبار شوهر برای طلاق را از دادگاه گرفته و دادخواست خود را به دادگاه خانواده محل اقامت شوهر یا محل سکونت فعلی خود تقدیم کند و این شرایط به شرح زیر است:

خودداری و ناتوانی شوهر از پرداخت نفقه
خودداری کردن از انجام وظایف زناشویی
دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد. عسر و حرج یعنی وضعیتی که ادامه زندگی برای زوجه با سختی و غیرقابل تحمل شود.
عقیم بودن مرد، دیوانه بودن و یا مبتلا بودن او به امراض جسمی بیماری لاعلاج.
داشتن شغلی که باعث بی آبرویی شده و مصلحت خانوادگی را دچار آسیب می کند.
مرد به مجازات نقدی از طرف دادگاه کیفری محکوم شده و در صورت ناتوانی پرداخت، به ازای آن محکوم به حبس در زندان شود.
ترک زندگی توسط مرد به مدت شش ماه بدون اینکه دلیل قانع کننده ای داشته باشد.
اثبات رابطه نامشروع و خیانت.
شرط وکالت در طلاق برای زوجه ضمن عقد نکاح در محضر ازدواج و در عقدنامه درج شده باشد.
وکالت در طلاق با حق طلاق فرق دارد!
وکالت سند رسمی ای است که در دفترخانه توسط شوهر امضا و به زوجه داده می شود. اگر این وکالت با اختیارات کامل برای زوجه باشد جهت درخواست زوجه برای طلاق استفاده می شود و در این مورد، ثبت طلاق  در هیچ یک از مراحل قانونی بدون نیاز به حضور زوج است. حتی گاهی مرد زمانی از طلاق با خبر می شود که گواهی عدم سازش نیز (طلاق توافقی) از این طریق صادر شده و برای زوج حق اعتراضی باقی نمی ماند.

طرفین در اینجا باید به مواردی توجه کنند از جمله اینکه این وکالت بلا عزل است یا نه، اینکه اختیار قبول ما بذل (مهریه، نفقه، اجرت المثل، …) در وکالتنامه آمده یا خیر، اینکه اختیار اسقاط حق تجدید نظرخواهی و فرجام خواهی در وکالتنامه قید شده یا نه  و آیا طرفین برای بذل کل مهریه توافق کرده اند یا نه. (بهتر است در این مورد از زوج اقرارنامه رسمی گرفته شود)

اگر اختیار اسقاط حق تجدید نظرخواهی قید شده باشد زن بعد از مراجعه به دفترخانه می تواند طلاق را ثبت نماید ولی اگر قید نشده باشد باید تا سپری شدن مدت 20 روزه (مدت اعتراض زوج) صبر کند و بعد از آن گواهی قطعیت حکم طلاق را بتوان صادر و در دفترخانه ثبت کرد.

حق طلاق

وکالت در طلاق به منظور طلاق توافقی است و طرفین به تناسب این عنوان باید بر سر موضوعاتی مثل حضانت فرزندان، نفقه، مهریه و …توافق می کنند.

در ادامه بحث تفاوت حق طلاق و وکالتنامه طلاق باید گفت حق طلاق طبق مواد 1119، 1129، 1130 قانون مدنی با مرد است و زن فقط طی شرایط خاصی می تواند حق طلاق داشته باشد و یا اینکه این حق در ابتدا و ضمن عقد نکاح در محضر به زوجه داده  می شود.

حق توکیل به غیر در وکالتنامه طلاق
دانستن این موضوع ضروری است که اگر زن از مرد، وکالت در طلاق داشته باشد ولی در برگه وکالتنامه عبارت “حق توکیل به غیر” نیامده باشد عملا آن وکالتنامه بی معنی است. حق توکیل به غیر یعنی وکالت دادن به شخص دیگر. طی  پروسه استفاده زن از وکالتنامه طلاق، گرفتن یک وکیل دادگستری پایه یک برای مرد اجباری است زیرا با توجه به اینکه فقط وکلای دادگستری می توانند اقدامات مربوط به دادگاه را انجام دهند زوجه برای طلاق گرفتن از این طریق، باید به ازای حضور نداشتن زوج در دادگاه برای او وکیل انتخاب کند تا پروسه اخذ طلاق طی شود.و “حق توکیل به غیر” در پی گرفتن وکیل دادگستری مطرح می شود.

نحوه گرفتن حق طلاق
با توجه به توضیحات داده شده، وکالت دادن مرد به زن در طلاق به دو صورت است:

محضر ازدواج: بدین گونه است که این وکالت می تواند ضمن نکاح و در عقدنامه محضری لحاظ شود و در این صورت امکان برهم زدن شرط وکالت بدون اجازه زن میسر نیست زیرا عقد نکاح عقد لازم است یعنی  امکان فسخ شروط فقط با توافق طرفین جایز است و به عبارت دیگر از جانب مرد غیرقابل عزل است.
دفتر اسناد: مرد به دفترخانه اسناد مراجعه کرده و وکالت و حق طلاق را به همسرش دهد یعنی  حتما باید به صورت محضری ثبت شود. این وکالت می تواند مدت دار و قابل عزل باشد و مفاد و حدود وکالت در طلاق از طرف مرد قابل تعیین است . به این صورت که وکالت، عقدی جایز است و جایز بودن در حقوق به این معنی است که طرفین عقد هرگاه که بخواهند می توانند آن را برهم زنند اما اگر این وکالت به صورت بلا عزل یا به صورت شرط ضمن نکاح به زوجه داده شده باشد، زوج حق پشیمانی و برهم زدن ندارد. همینطور اگر زوج در خارج از کشور باشد می تواند به سفارت ایران مراجعه نماید که در این دو صورت(محضری و سفارت ایران) نیازی به حضور زوجه نیست و حضور و امضای زوج کفایت می کند.
این نکته نیز حائز اهمیت می باشد که برای ثبت هر نوع طلاقی وجود رای دادگاه الزامی است یعنی هیچ دفتر رسمی طلاق نمی تواند بدون اجازه رای دادگاه اقدام به ثبت طلاق کند.

اگر حق طلاق با زن باشد مهریه به او تعلق می گیرد؟
در این خصوص باید گفت تعلق گرفتن مهریه به زن، به زوج بستگی دارد. به این صورت که مرد هنگام وکالت دادن، بذل مهریه را لحاظ کرده باشد یا خیر. در حق طلاق حدود اختیارات برای زن اهمیت زیادی دارد. زن می تواند در حین وکالت دادن مرد، از سردفتر بخواهد که بذل و بخشش تمام یا بخشی از مهریه در این وکالت قید شود.

حق طلاق

این که زن بتواند چه نوع طلاقی هم بگیرد (رجعی یا خلع بائن) بستگی به وکالت در طلاق داشته و این که تکلیف مهریه چه می شود وابسته به اختیارات و مندرجات وکیل در وکالت دارد.همچنین باید به این نکته اشاره کرد که مطالبه مهریه ارتباطی به حق طلاق ندارد و با توجه به عندالاستطاعه یا عندالمطالبه بودن مهریه، زوجه در هرزمان که صلاح بداند می تواند دادخواست مطالبه تنظیم و تقدیم کند.حتی اگر زنی ناشزه باشد و تمکین نکند (از انجام وظایف زناشویی امتناع کند) یا حتی متهم به جرمی از جمله روابط نامشروع شده باشد، مهریه از او سلب نمی‌گردد.

مهسا نعمتی بازدید : 46 جمعه 29 مرداد 1400 نظرات (0)

میانجیگری چیست؟
میانجیگری فرایندی است که طی آن شاکی و متهم در خارج از دادگاه میانجی را در مورد علت وقوع جرم ، آثار و پیامدهای جنایت و همچنین راههای جبران خسارت ناشی از این امر مدیریت می کنند. مجرم با شاکی صحبت می کند و متهم ، و اگر منجر به صلح و سازش شود ، تعهدات و حقوق طرفین توسط میانجی یا نهاد تعیین می شود.

لازم به ذکر است که میانجی ممکن است شخص خاصی باشد که توسط طرفین بر اساس مشخصات مندرج در مقررات میانجیگری منصوب می شود ، یا دادستان نهادها و مراکزی را که در این زمینه وجود دارد به طرفین معرفی می کند که در واقع با توجه به "قانون میانجیگری کیفری" میانجی شخص یا نهادی است که روند گفتگو و سازش بین طرفین پرونده جنایی را مدیریت و تسهیل می کند.

نحوه انجام میانجیگری
میانجیگری مجموعه اقداماتی است که توسط میانجی در حضور شاکی و متهم انجام می شود و اگر برای حل اختلافات م ،ثر باشد ، حضور افراد دیگر و تسهیل آشتی ، مانند: اعضای خانواده ، دوستان یا همکاران طرفین اختلاف و بسته به مورد اعضای جامعه محلی ، مقامات مربوطه ، نهادهای عمومی یا غیردولتی برای حل اختلاف جنایی با یکدیگر صحبت کرده اند و در صورت توافق بین آنها ، توافق نامه نوشته می شود و برای مقام رسمی آماده شده است. قضایی مربوطه ارسال شد
طبق ماده 82 قانون آیین دادرسی کیفری: "به متهم اجازه دهید تا علیه شاکی اقدامی انجام دهد یا خسارت ناشی از جرم را جبران کند."

اقدام دیگری که دادستان و مقام قضایی می توانند برای حل اختلاف انجام دهند این است که موضوع را با موافقت اصحاب دعوا به شورای حل اختلاف یا میانجی یا نهاد یا نهادی که بیش از سه ماه میانجیگری نمی کند ، ارجاع دهند.

تاریخچه میانجیگری
وقتی قوه قضائیه هنوز در ملاء عام وجود نداشت ، بزرگان به عنوان داور در بین مردم عمل می کردند. آنها بهترین راه ها را برای حل مشکلات مردم پیشنهاد کردند و به طور کلی در موارد مختلف میانجی گری کردند. با افزایش اختیارات دولتها ، این وظیفه بر دوش حاکمان این سرزمین افتاد و آنها سعی کردند مشکلات مردم را با کمترین هزینه و سریع و منصفانه و همچنین با هزینه بسیار ناچیز حل کنند. این روند ادامه یافت و محاکمات از دوش حاکمان برداشته شد و در نهایت قوه قضائیه تأسیس شد.

با گذشت زمان ، بخشهای زیادی از این اختلافات بین دولتها و دولتها ، مانند ادعاهای کیفری و حقوقی ، به دلیل هزینه های بالای دادرسی دولت و مراحل طولانی که باید طی شود ، درگیر شد. دولتها سعی کردند این موسسات را شناسایی کنند. این کار با مشارکت نهادهایی انجام شد که با واسطه و قضاوت قرار گرفتند.

به طور کلی می توان گفت که این دعاوی به صاحب اصلی خود بازگردانده شد و آنها می توانستند این کار را با هزینه کمتر و سریعتر از مراحل دولتی انجام دهند. موسسات میانجیگری سعی کرده اند تا تعداد پرونده های دادگاه را با وساطت تا حد زیادی کاهش دهند و در نتیجه ناکارآمدی قوه قضاییه را جبران کنند.

زمینه های فعالیت واسطه ها
در بیشتر سیستم های حقوقی کشور ، از نهادهای میانجیگری و داوری به عنوان سازنده در پرونده های حقوقی و تجاری استفاده می شود. در اینجا ، این افراد سعی می کنند با توجه به شرایط هر یک از طرفین ، بهترین راه را برای حل مشکل خود انتخاب کنند ، به طوری که هر دو طرف بیشترین سود را ببرند. حتی خود طرفین می توانند توافق کرده و داور یا داوران را انتخاب کرده و با توافق از این روش کم هزینه استفاده کنند.

امروزه از روشهای جدید و ابتکاری در پرونده های جنایی برای میانجیگری استفاده می شود. میانجیگران سعی می کنند در این تصمیم قربانی جنایت را به بالاترین سطح غرامت و غرامت برسانند. البته در این روش دیگر جنبه عمومی جنایت مورد بررسی قرار نمی گیرد و تنها قربانی این جنایت در ارتکاب این عمل غیرقانونی آسیب می بیند و در این پرونده جنایی فقط قربانی دارای اختیار است و فقط طبق نظر خود / علاقه او میزان و جبران خسارت تعیین می شود.

به همین دلیل است که قوانین زیادی در مورد میانجیگری در کشورهای مختلف جهان وجود دارد. به روزرسانی های اخیر در قوانین ایران همچنین راه حل هایی برای حل اختلافات در پرونده های جنایی است.

بررسی میانجیگری در حقوق ایران
در سال 1390 قوانین بسیار جدیدی در این زمینه وضع شده است اما در سال 1394 اصلاحاتی در این قوانین اعمال شده است. تغییرات جدیدی که در این قوانین اعمال شده است ، راهی برای محاکمه غیر قانونی پرونده های کیفری است.

در ماده 82 این قانون همچنین آمده است که یکی از اختیارات دادستان این است که در جرائم کیفری درجه 6 یا 8 که مجازات آنها قابل تعلیق است ، مقام قضایی این قدرت را دارد که بین طرفین سازش ایجاد کند. با آنها موافقت کرده و آنها را برای میانجیگری به افراد ارجاع دهید.

در قانون مجازات اسلامی مجازات تعزیری هشت درجه پیش بینی شده است. جنایات تعزیری آن دسته از جنایاتی است که قانونگذار برای تأمین امنیت اجتماعی جامعه در نظر گرفته است. درجه های 6 و 8 در این نوع مجازات معتدل ترین آنها هستند ، به همین دلیل است که قانونگذار در این درجه ها جنبه عمومی جنایت را نادیده می گیرد و فقط اراده دو طرف در رسیدگی به این پرونده جنایی دخیل است.

البته میزان پایین مجازات به تنهایی استفاده از میانجیگری را تعیین نمی کند. یکی دیگر از عواملی که اجازه می دهد از این فرایند استفاده شود این است که مجازات جرم رخ داده می تواند تعلیق شود. تعلیق مجازات به قاضی این امکان را می دهد تا از مجازات مجرم برای مدتی چشم پوشی کند و اگر شخص در مدت زمان معینی مرتکب جرم دیگری نشود ، از مجازات وی به طور کلی صرف نظر می شود.

مدت میانجیگری
زمان در نظر گرفته شده برای میانجی گری سه ماه است و البته امکان تمدید مجدد آن نیز وجود دارد. اگر این مدت به پایان برسد و شاکی بخشوده شود و جنبه خصوصی جنایت به قوت خود باقی باشد ، تعقیب متهم متوقف می شود ، اما اگر جنایت غیرقابل بخشش باشد و متهم فاقد سابقه کیفری باشد ، در صورتی که مرجع قضایی در او موافقت کند که تعقیب وی تعلیق می شود ، اما او مجبور است برخی از دستورات جنایی را اجرا کند.

پس از تصویب این ماده ، آیین نامه ای برای اجرای بهتر آن تدوین شد. در این آیین نامه آمده است که شخصی که میانجیگری می کند می تواند شخص یا شورای حل اختلاف باشد. فردی که این کار را انجام می دهد باید دارای تابعیت ایرانی و حداقل 25 سال سن و همچنین قابل اعتماد باشد. حتی کسی که این کار را می کند می تواند فردی باشد که روانشناسی یا مددکاری اجتماعی خوانده یا معتمد محله ای است.

مهسا نعمتی بازدید : 38 جمعه 29 مرداد 1400 نظرات (0)

ویژگی مال ممزوج چیست؟
از نظر قانونی ، املاک مختلط املاکی است که نمی توان سهام هر یک از طرفین را از آن تعیین کرد. البته در تعریف در فرهنگ لغت آمده است که این اختلاط اراده افراد است و مانند افرادی است که به دلیل مشارکت با یکدیگر در اموال مالی به اشتراک می گذارند. به عنوان مثال ، اگر دو نفر با هم یک آپارتمان بخرند و هزینه آن را بپردازند ، یا شخصی ممکن است سه دانگ از آپارتمانی که متعلق به شخص دیگری است بپردازد.

حال مواردی وجود دارد که ممکن است علت اختلاط اموال در اختیار خود شخص نبوده و عوامل قهری باعث ایجاد آن شده است ، از جمله ارث. به عنوان مثال ، شخصی دارای اموال است و دارای چهار فرزند است. پس از مرگ او ، اموالش توسط هر چهار فرزند مشترک می شود. این یکی از مواردی است که اراده مردم در شکل گیری اموال مختلط نقشی نداشته است

وقتی ملک ادغام می شود ، وضعیت جدیدی در مالکیت آنها ایجاد می شود که به آن رد شرکت می گویند. به وضعیتی که از شرکت ناشی می شود انتشار می گویند. انتشار به این معنی است که یک یا چند نفر به طور جمعی کمک مالی می کنند. به اموالی که حقوق مالکین در آن تقسیم شده است ، اموال مشاع گفته می شود.

نقطه مقابل اموال مشترک است که فقط یک مالک دارد و همه حقوق آن متعلق به یک نفر است. شرکتها به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند: شرکتهای تجاری و شرکتهای مدنی. شرکتهای تجاری آن دسته از شرکتهایی هستند که قالب خاصی دارند و بیشتر برای دستیابی به اهداف اقتصادی تشکیل می شوند. به طور کلی اهدافی که این شرکتها دنبال می کنند سودآوری است. شرکتهای مدنی آن دسته از شرکتهایی هستند که مزاج آنها داوطلبانه یا غیرارادی است و آثار آنها بسیار زیاد است که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.

احکام و آثار شرکتهای مدنی
در مورد اموال مشترک ، هر یک از شرکاء نیز به نسبت سهم خود در اموال ، در ضرر و زیان خود سهیم می شوند ، مگر اینکه سهم بیشتری برای برخی از کارهایی که باید انجام دهند به یک یا چند نفر تعلق گیرد. به همه اینها نشان می دهد که مدیریت اموال مختلط تابع همان قوانینی است که شرکا بین خود ایجاد می کنند.

حال اگر در زمان نگارش قرارداد مشارکت ، یکی از آنها مجاز به مدیریت املاک مختلط باشد ، وکیل افراد دیگر خواهد بود و این شخص از این پس می تواند برای مدیریت اموال هر کاری که لازم است انجام دهد. انجام بده البته این شخص در قبال خسارات وارده به اموال از طریق اعمال عادی هیچ گونه مسئولیتی نخواهد داشت و فقط زمانی باید این خسارت ها را جبران کند که این اعمال همگی خارج از عرف و یا به عبارتی تخلف باشد.

در املاک مختلط ، گاهی اوقات پیش می آید که یکی از شرکا بدون اجازه دیگران املاک قانونی یا مادی در این ملک ایجاد می کند. در اینجا ، این شخص عصبانی شده است و مجازات های خاص خود را دارد. البته هر یک از شرکا مجاز است بدون در نظر گرفتن سایرین و اجازه آنها ، سهم خود را به شخص دیگری منتقل کند ، زیرا این امر سهم سایرین را مختل نمی کند.

مشارکت های غیر ارادی برای افراد الزام آور نیست و هرکسی می تواند در هر زمان آن را فسخ کند. مگر اینکه در زمان عقد قرارداد زمان مشخصی برای این مشارکت تعیین شده باشد ، در این زمان مشارکت تا زمانی که قرارداد معتبر باشد ، بر جای می ماند.

به عنوان مثال ، در یک قرارداد ازدواج ، شرط شده است که زن و شوهر در امور مالی شریک هستند. در این صورت ، تا زمانی که قرارداد ازدواج منعقد شده باشد ، قرارداد شرکت به قوت خود باقی است و هیچ شرایطی برای انحراف از آن وجود نخواهد داشت.

تقسیم اموال مشترک
هرگاه همه شرکا با تقسیم اموال موافقت و موافقت کنند ، این تقسیم همانطور که خود آنها توافق کرده اند صورت می گیرد ، اما در صورت عدم توافق ، دادگاه این اموال را تقسیم می کند. تنها در صورتی که دادگاه این کار را انجام ندهد در صورتی که این تقسیم باعث آسیب شود و در این صورت اجبار آنها مجاز نیست و آنها باید خود از این امر راضی باشند.

گاهی اوقات این امکان وجود دارد که تقسیم اموال مشترک موجب تملک کلیه اموال مشاع یا سهم برخی از آنها شود. این نوع تقسیم بندی هنوز ممنوع است حتی اگر شرکا بگویند از انجام آن کافی رضایت دارند. حال ، پس از تقسیم اموال مشترک ، اگر شرکا از تملک سهام خود راضی نباشند ، سهم افراد با قرعه کشی تعیین می شود.

وقتی این تقسیم بندی انجام شود ، برای شرکا الزام آور بوده است و آنها نمی توانند این تقسیمات را از بین ببرند. و این تقسیم تنها در صورتی شکسته می شود که مشخص شود این تقسیم بندی اشتباه بوده و به درستی انجام نشده است ، یا اینکه سهم یکی از افراد دارای نقصی بوده که در آن زمان از آن بی اطلاع بوده اند. یا اینکه بفهمید شخص دیگری نیز در این اموال شرکت کرده است ، در این صورت این شخص می تواند تقسیم را مختل کند.

مهسا نعمتی بازدید : 26 دوشنبه 28 تیر 1400 نظرات (0)

اوراق مشارکت چیست؟

برای تعریف اوراق مشارکت ، ابتدا لازم است تعریف مختصری از اوراق بهادار ارائه شود. زیرا اوراق مشارکت نوعی اوراق بهادار است. در واقع اوراق بهادار ابزاری مالی است که قابل معامله است و دارای ارزش مالی است.

به اوراق قرضه اوراق بهادار نیز گفته می شود که نشان دهنده مشارکت مالک در اجرای طرح با یک سرمایه گذار است.

در واقع ، سرمایه گذار سرمایه خود را در یک پروژه مانند یک پروژه ساختمانی سرمایه گذاری می کند و طبق قرارداد در هر دوره ، سود حاصل از اجرای آن پروژه را با شخص سرمایه گذار تقسیم می کند.

اما ، در بیانیه حقوقی ، ماده 2 قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت را بیان می کند:

اوراق مشارکت اوراق بهاداری با نام یا ناشناس هستند که مطابق این قانون با قیمت اسمی مشخص برای مدت زمان مشخصی منتشر می شوند و به سرمایه گذارانی اختصاص می یابد که قصد شرکت در اجرای پروژه ها را دارند. دارندگان این اوراق متناسب با قیمت اسمی و مدت زمان مشارکت در سود حاصل از اجرای طرح مربوط سهیم می شوند. خرید و فروش این اوراق به طور مستقیم یا از طریق بورس اوراق بهادار مجاز است.

پروژه های توسعه در بخش مقالات مشارکت

به منظور مشارکت در اجرای پروژه های توسعه انتفاعی دولت مندرج در قوانین بودجه سالانه کل کشور و پروژه های سودآور تولید ، ساخت و خدمات ، به دولت و شرکت های دولتی و شهرداری ها و موسسات غیردولتی عمومی و عمومی سازمان ها و شرکت های سودآور بسته به دستگاه های ذکر شده ، همچنین شرکت های سهامی عام و خصوصی و تعاونی های تولید مجاز هستند.

طبق آیین نامه ، بخشی از منابع مالی مورد نیاز برای اجرای پروژه های فوق الذکر ، از جمله منابع مالی لازم برای تأمین مواد اولیه مورد نیاز واحدهای تولیدی ، باید از طریق انتشار و عرضه عمومی اوراق مشارکت تأمین شود.

همچنین تعیین سودآوری پروژه های عمرانی دولت مطابق با تعریف قانونی از وظایف هیاتی متشکل از نمایندگان وزارت امور اقتصادی و دارایی ، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. "طرح سود".

چنین برنامه هایی در پیوست برنامه های توسعه ، لوایح بودجه سالانه کل کشور مشخص خواهد شد.

انواع اوراق مشارکت

به طور کلی ، دو نوع اوراق مشارکت وجود دارد که عبارتند از:

اوراق مشارکت ساده: یکی از رایج ترین اوراق مشارکت در ایران ، اوراق مشارکت ساده است. این اوراق پس از انتشار دستخوش تغییراتی می شوند و سرانجام دارنده و ناشر می توانند حداکثر سرمایه اصلی و سود پروژه را دریافت کنند. لازم به ذکر است که پس از پایان پروژه ، مشارکت بین دارنده اوراق قرضه و ناشر به پایان می رسد. این نوع اوراق به دلیل عدم پیچیدگی گزینه خوبی برای سرمایه گذاری کوتاه مدت برای عموم مردم است. زیرا سود و اصل سرمایه قابل بازپرداخت است و دارنده اوراق می تواند آنها را انتقال داده یا به ناشر ارائه دهد. اوراق قرضه قابل تبدیل یا قابل مبادله (کامپوزیت): این اوراق به طور کلی در ایران محبوبیت چندانی ندارند. اوراق ترکیبی توسط یک شرکت سهامی عام منتشر می شود و در رسید نهایی با سهام سایر شرکت های ذکر شده در سازمان بورس کشور مبادله می شود. اوراق مشارکت همچنین می توانند به سهام تبدیل شوند. این اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام است. لازم به ذکر است که این سهام توسط شرکت های سهامی عام منتشر می شوند و به سهام شرکت های منتشر کننده اوراق مشارکت در سررسید یا در زمان افزایش سرمایه تبدیل می شوند.

اطلاعات در اوراق مشارکت وارد می شود

تعداد اوراق مشارکت و مبالغ اسمی سرمایه. دوره های پرداخت بهره. درصد سود علی الحساب. با یا بدون نام و عمر اوراق مشارکت (2 سال تا 5 سال).

نحوه پرداخت سود سهام اوراق مشارکت

سود اوراق مشارکت در تاریخی تعیین می شود که بین طرفین تعیین شود. بنابراین اگر شخصی پس از کسب سود اوراق بهادار خود را بفروشد ، باید توجه داشته باشد که نماد شرکت 3 روز قبل از پرداخت سود بسته شده است.

بنابراین ، باید منتظر بماند تا نماد پس از پرداخت سود باز شود.

تفاوت بین اوراق قرضه و اوراق مشارکت

در صورت عدم وجود چنین الزامی برای اوراق ، اوراق مشارکت برای پروژه های خاص صادر می شود. سود به اوراق مشارکت با نرخ ثابت داده می شود و سود نهایی آن در پایان برنامه یا در سررسید اوراق از محل مورد نظر است. اگر چنین بهره ای در اوراق قرضه معمول نباشد ، تعیین نهایی طرح و ما به التفاوت پرداخت می کنیم. ناشر اوراق قرضه باید در برهه ای از زمان وضعیت مالی و عملکرد اوراق مشارکت طرح را گزارش کند ، اما ناشر اوراق قرضه نیازی به این کار ندارند.

مهسا نعمتی بازدید : 50 پنجشنبه 24 تیر 1400 نظرات (0)

قانون شوراهای حل اختلاف

قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 16/9/1394 توسط کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی (3 سال مشروط)
 ماده 1 - به منظور حل اختلافات ، صلح و سازش بین اشخاص حقیقی و حقوقی غیر دولتی ، شوراهای حل اختلاف آنها "شورا" نامیده می شوند و تحت نظارت قوه قضائیه و مطابق با مفاد این قانون تشکیل می شوند. توجه: تعیین دامنه فعالیت جغرافیایی شورا در هر حوزه قضایی به عهده رئیس همان حوزه قضایی است.
 ماده 2 - شوراهای حل اختلاف در شهرها و در صورت لزوم در روستاها به تعداد لازم تشکیل می شود. تبصره - رئیس قوه قضائیه می تواند شوراهای تخصصی برای رسیدگی به امور ویژه به روشی که در © 23 © این قانون تعیین شده تشکیل دهد.
 ماده 3 - هر شورا دارای یک رئیس ، دو عضو اصلی و یک عضو علی البدل است و در صورت لزوم می تواند یک مدیر دفتر برای انجام وظایف خود داشته باشد که توسط رئیس حوزه قضایی مربوطه پیشنهاد و توسط رئیس کل دادگستری استان یا اداره ابلاغ شود. معاون مربوطه برای وی صادر شده است © 11 ©.
 ماده 4 - در هر حوزه قضایی یک یا چند قاضی دادگستری که قاضی شورا خوانده می شوند وظایف خود را طبق مقررات این قانون انجام می دهند. 
تبصره 1- قوه قضاییه می تواند از قضات شاغل یا بازنشسته برای تأمین قضات شورا استفاده کند.
 تبصره 2- مرکز امور شوراها می تواند از قضات شورا به صورت تمام وقت یا نیمه وقت استفاده کند.
 تبصره 3- رئیس قوه قضاییه می تواند برای چندین شورا قاضی منصوب کند. 
ماده 5 - تصمیم برای تعیین قاضی شورا توسط رئیس قوه قضاییه و تصمیم انتصاب هر یک از اعضای شورا به پیشنهاد رئیس دادگستری توسط رئیس مرکز امور شورا صادر می شود.
 ماده 6- اعضای شورا باید دارای شرایط زیر باشند: 
الف - معتقدان به دین مبین اسلام ؛
 ب- تابعیت جمهوری اسلامی ایران ؛ 
ج - تبعیت عملی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ولایت مطلقه ولایت فقیه؛
 د- حسن شهرت برای امانت داری ، دین و صحت عمل.
 ه) عدم استفاده از الکل و عدم اعتیاد به مواد مخدر یا مواد روانگردان. 
ج- حداقل سی سال سن؛ 
ز - کارت پایان خدمت یا معافیت خدمات عمومی برای مشمولان.
 ح - حداقل مدرک کارشناسی یا مدرک حوزوی معادل آن برای کلیه اعضای شورای حل اختلاف شهرستان و سوادآموزی در شورای روستا و ترجیحاً مدرک دیپلم یا بالاتر. 
خ - متاهل بودن 
د- سابقه اقامت حداقل شش ماه در منطقه شورا و ادامه اقامت پس از عضویت © 25 ©؛
 ه - عدم سابقه محکومیت کیفری موثر و عدم سلب حقوق اجتماعی. 
تبصره 1- برای عضویت در شورا ، دارندگان مدارک دانشگاهی یا حوزوی در رشته های © 12 © حقوق قضایی یا الهیات با گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی ترجیح داده می شوند و حداقل یکی از اعضای حل اختلاف شهر شورا باید در زمره دارندگان مدارک فوق باشد. 
تبصره 2- افرادی که قبل از لازم الاجرا شدن این قانون به عضویت شوراها درآمده اند ، در صورت عدم احراز شرایط موضوع بندهای (ح) و (x) ، ادامه عضویت آنها بلامانع است.
 تبصره 3- رئیس قوه قضائیه می تواند در دعاوی و شکایات شورای حل اختلاف ویژه ای برای صلح و سازش تشکیل دهد. © 26 © اقلیت های مذهبی موضوع ماده (13) ماده 13 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. اعضای این شورا باید پیرو دین خود باشند. 
تبصره 4- اعضای شورا موظفند طبق سوگندی که رئیس قوه قضاییه تهیه و تأیید کرده است قبل از شروع به کار سوگند یاد کنند. 
ماده 7 - قضات ، کارکنان دادگستری ، وکلا و مشاوران حقوقی ، کارشناسان رسمی دادگستری و کارکنان نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران و سرویس های اطلاعاتی حق عضویت در شورا را ندارند. همانطور که در مواضع خود هستند.
 ماده 8- در موارد زیر شوراها با رضایت طرفین برای صلح و سازش اقدام می كنند. 
الف - کلیه امور مدنی و حقوقی ؛
 ب- کلیه جرایم قابل گذشت ؛
 ج - جنبه خصوصی جرایم غیرقابل گذشت؛ 
تبصره: اگر رسیدگی به جلسه شورا به درخواست یکی از طرفین انجام شود و طرف دیگر اظهار عدم تمایل به استماع شورا در پایان جلسه اول کند ، شورا درخواست را تشکیل می دهد و طرفین را به مقام صالح.
 ماده 9- در موارد زیر قاضی شورا باید با مشورت اعضای شورا تصمیم گیری و تصمیم گیری کند: قوانین در دادگستری مطرح می شود.

مهسا نعمتی بازدید : 27 پنجشنبه 24 تیر 1400 نظرات (0)

قانون رسیدگی به تخلفات اداری
 ، مصوب 7/9/1372 ، 

فصل اول - سازمانها و حدود وظایف ماده

 1. این کمیته ها شامل کمیته های بدوی و استیناف هستند.
 تبصره 1- هیأت تجدید نظر در مرکز وزارت یا سازمان مستقل کشور و همچنین در تعدادی از ارگانهای موضوع این قانون تشکیل می شود که لیست آنها به تصویب هیئت وزیران می رسد () و در صورت لزوم باید شاخه داشته باشد.
 تبصره 2- در صورت تعیین هیئت عالی نظارت ، در صورت لزوم هیئت تجدیدنظر در مرکز برخی استانها تشکیل می شود. 
ماده2- هر یک از هیئت های بدوی و تجدید نظر دارای سه عضو اصلی و یک یا دو عضو علی البدل می باشد که با حکم وزیر یا عالی ترین مقام سازمان مستقل دولتی مربوطه و سایر ارگان های موضوع تبصره ماده 1 برای یک دوره سه ساله و دوباره منصوب می شوند. است.
 تبصره 1- در صورت عدم حضور اعضای اصلی ، اعضای علی البدل وظایف خود را به جای خود انجام می دهند.
 تبصره 2- هيچ يك از اعضاي اصلي و جايگزين هيئت هاي اوليه يك نهاد نمي توانند همزمان عضو هيئت تجديدنظر همان ارگان باشند. همچنین ، اعضای مذکور نمی توانند در بررسی پرونده هایی که در جلسه رسیدگی اولیه به آنها رأی داده اند ، شرکت کنند. 
ماده 3 - عزل اعضای هیئت های بدوی و تجدیدنظر با پیشنهاد وزیر یا عالی ترین مقام سازمان مستقل کشور و سایر ارگان های موضوع تبصره 1 ماده 1 و تصویب هیئت عالی نظارت انجام می شود. 
ماده 4- مرجع رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان با هیأت بدوی است و تصمیمات صادره در صورت عدم تجدیدنظر خواهی از تاریخ ابلاغ قطعی و لازم الاجرا است. در مورد فرجام خواهی که قابل فرجام خواهی است ، اگر کارمند ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ رأی فرجام بگیرد ، هیئت تجدید نظر موظف است رسیدگی کند. تصمیمات هیئت تجدیدنظر از تاریخ ابلاغ نهایی و لازم الاجرا است. 
تبصره 1 - در صورتي كه از رأي هيئت بدوي قابل تجديدنظر باشد و متهم در مهلت مقرر تجديد نظر نكند ، رأي صادره نهائي است و از تاريخ انقضا مهلت مذكور قابل اجرا است. 
تبصره 28- اخطار رأی طبق قانون آیین دادرسی مدنی () انجام می شود و در هر صورت فاصله بین صدور رأی و ابلاغ آن از 30 روز بیشتر نخواهد بود. 
ماده 5-7 به منظور تسریع در جمع آوری شواهد و تهیه و تکمیل اطلاعات و اسناد ، کمیته ها می توانند از یک یا چند گروه تحقیقاتی استفاده کنند.
 شرح و وظایف ، تعداد اعضا و شرایط عضویت در گروه های تحقیقاتی در آیین نامه اجرایی این قانون مشخص می شود. یک مورد باید بررسی شود .
ماده 6 - اعضای نهادهای بدوی و تجدیدنظر علاوه بر عمل به دین مبین اسلام و عمل به احکام آن و اعتقاد و التزام به نظام جمهوری اسلامی ایران و اصل ولایت فقیه ، باید دارای شرایط زیر است:
 1- ازدواج. 2- حداقل 30 سال سن. 3- حداقل مدرک تحصیلات تکمیلی یا معادل آن. 
تبصره 1- در موارد استثنایی داشتن مدرک دیپلم حسب مورد با تأیید هیئت عالی نظارت بلامانع است. 
تبصره 2: هر هیئت مدیره باید عضوی آشنا به مسائل حقوقی داشته باشد و حداقل دو نفر از اعضای اصلی هیئت های بدوی و تجدیدنظر باید از بین کارمندان همان سازمان یا وزارتخانه منصوب شوند که حداقل پنج سال سابقه کار در دولت را دارند. کار کردن.
 ماده7- اعضای هیأت بدوی یا تجدیدنظر در موارد زیر در رسیدگی و صدور آرا شرکت نخواهند کرد: الف- عضو هیئت مدیره باید تا درجه دوم با متهم رابطه نسبی یا سببی داشته باشد. 
. ب) عضو هیئت با متهم دادخواست حقوقی یا کیفری دارد یا در دعوا طرف ذینفع است.
 فصل دوم - تخلفات اداری.
 ماده 8- سو رفتار اداری به شرح زیر است:
 (1) 1- اعمال و رفتارهای مغایر با وظایف شغلی یا اداری.
 2- نقض قوانین و مقررات مربوط. 
37. ایجاد نارضایتی در مشتری یا عدم انجام یا تأخیر در امور حقوقی وی بدون دلیل.
 4- تهمت و افترا 
 5- اخاذی
 6- اختلاس.
7.2- تبعیض یا اعمال عمدی یا روابط غیر اداری در اجرای قوانین و مقررات نسبت به اشخاص. 
8- ترک خدمت در ساعات اداری. 
91. تکرار تأخیر در ورود یا خروج از محل خدمت بدون اخذ مجوز. 
10. مدارا در حفاظت از اموال دولت ، اسناد و وجوه ، وارد کردن خسارت به اموال دولت.
 11. افشای اسرار و اسناد محرمانه اداری.
 12. ارتباط و ارتباط غیرمجاز با اتباع خارجی. 
13. امتناع از اجرای دستورات مقامات بالاتر در محدوده وظایف اداری. 
(14) کم کاری یا سهل انگاری در انجام وظایف محوله.
 150. سهل انگاری روسا و مدیران در عدم گزارش تخلفات توسط کارمندان زیرمجموعه. 
16- ارائه گواهی یا گزارشی که در امور اداری صحت نداشته باشد.
 17- دریافت وجوهی غیر از آنچه در قوانین و مقررات مشخص شده است یا اخذ وجوهی که به عنوان رشوه محسوب می شود. 
(18) 1. ارائه اسناد به اشخاصی که حق دریافت آنها را ندارند یا امتناع از ارائه اسناد به اشخاصی که حق دریافت آنها را دارند.
 19. خاتمه خدمت در ساعات اداری. 
20. رعایت نکردن حجاب اسلامی.

مهسا نعمتی بازدید : 29 پنجشنبه 24 تیر 1400 نظرات (0)

یارانه
ماده ده واحد - یارانه کالاهای اساسی برای مردم و دهک های مورد نظر به شرح زیر تأمین و پرداخت می شود:

الف- دولت به منظور تأمین بخشی از نیازهای زندگی خانوارهای کشور به ویژه خانوارهای کم درآمد از ابتدای نیمه دوم سال 1399 تا پایان اسفندماه موظف است یارانه خرید هر ایرانی را تأمین و پرداخت کند. در طرح معیشت خانگی مشخص شده است. (31) جدول تبصره (14) قانون بودجه سال 1399 کل کشور (حداقل شصت میلیون نفر) ، با واریز اعتبار به کارت یارانه نقدی سرپرست خانوار به مبلغ یک میلیون و دویست هزار (12000000) ریال برای هر نفر از سه دهك اول ، شامل كسانی كه تحت پوشش كمیته امداد امام خمینی (ره) ، سازمان بهزیستی ، رزمندگان معلول و افراد با درآمد زیر حداقل دستمزد و مبلغ ششصد هزار (600000) ریال برای هر كدام دهک های دیگر موجود در موارد فوق الذکر

1- این اعتبار برای تهیه کالاهای اساسی و اساسی در نظر گرفته شده است و وزارتخانه های صنعت ، معدن و تجارت و جهاد کشاورزی مکلفند تخفیف خرید این کالاها را برای مشمولان این قانون در نظر بگیرند.

2- منابع مورد نیاز برای اجرای این قانون از:

1-2- دریافت اقساط سهام دولت به مبلغ بیست و هشت هزار میلیارد (28،000،000،000،000،000) ریال

2-2- واگذاری سهام دولت باقیمانده در شرکتهای پالایشی به مبلغ صد و هشتاد هزار میلیارد (180،000،000،000،000،000،000) ریال.

3-2- واگذاری سهام باقیمانده شرکتهای صنعتی به مبلغ صد و بیست هزار میلیارد (120،000،000،000،000،000،000) ریال.

4-2- انتقال سهام باقیمانده بانکها و شرکتهای بیمه به مبلغ هفتاد هزار میلیارد (70،000،000،000،000،000،000) ریال.

حداکثر تا سیصد و نود و هشت هزار میلیارد (398،000،000،000،000،000) ریال بیش از موارد پیش بینی شده و در اجرای بند 1-2 سیاستهای کلی ماده (44) قانون اساسی در چارچوب قانون ، توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و در یک حساب ویژه نزد خزانه داری کل کشور واریز می شود.

مبلغ سیصد هزار میلیارد (300،000،000،000،000،000،000) ریال از منابع بدست آمده به صورت صد در صد (100٪) اختصاص یافته برای انجام وظایف این قانون در اختیار سازمان هدفمندی یارانه ها خواهد بود.

ب- در صورت عدم کفایت منابع به دست آمده ، دولت موظف است کسری منابع اعتباری موجود را جبران کرده و حقوق بیت المال را افزایش داده و منابع حاصل از فروش و نقل و انتقال مذکور را جایگزین آن کند.

دولت می تواند به جای فروش و انتقال اموال و سهام موضوع این قانون ، از منابع اعتباری موجود استفاده كند یا اعتبارات دیگر را تا منابع مذكور منتقل كند ، مشروط بر اینكه به هزینه های لازم و حقوق مردم لطمه ای وارد نشود یا بیت المال افزایش یابد.

ج - خودداری از اجرای مفاد این قانون توسط مقامات دولتی ارگانهای ذیربط منوط به مجازات مندرج در ماده (576) كتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (مجازاتها و مجازاتهای بازدارنده) مصوب 3/2 / 1375 با اصلاحات و اضافات بعدی.

د - وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی موظف است اعتراض سرپرستان خانوارهایی را که یارانه نقدی ، یارانه حمایت از معیشت خانواده و یارانه موضوع این قانون دریافت نکرده اند ، دریافت کند اما متقاضی استفاده از یارانه های مذکور هستند. آهسته

ه- آیین نامه اجرایی این قانون شامل میزان یارانه سرانه ، مشمولان ، نمونه کالاهای اساسی پیشنهادی وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی با همکاری وزارتخانه های امور اقتصادی و دارایی ، صنعت ، معدن و تجارت ، جهاد کشاورزی یک کمیته مرکزی تشکیل می شود و ظرف دو هفته پس از ابلاغ این قانون به تصویب هیأت وزیران می رسد.

و - دستگاههای اجرایی ذیربط موظفند گزارش عملکرد این قانون را هر دو ماه یکبار به کمیسیونهای برنامه ، بودجه ، محاسبات و اجتماعی مجلس شورای اسلامی ارائه دهند.

قانون فوق مشتمل بر ماده وحده در جلسه علنی روز سه شنبه 26 مهر 1392 توسط مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 28/8/1391 به تأیید شورای نگهبان رسید.

مهسا نعمتی بازدید : 33 پنجشنبه 24 تیر 1400 نظرات (0)

اقدامات تحقیق و پشتیبانی در مورد کودکان

ماده 28- رئیس قوه قضائیه به پیشنهاد رئیس کل دادگستری استان و متناسب با امکانات ، ضرورت ، تجربه ، تخصص و سوابق قضات در هر حوزه قضایی ، شعب دادستانی ، دادگاه کیفری و دادگاه خانواده برای رسیدگی به جرایم و دعاوی موضوع این قانون. تخصیص این شاخه ها مانع رسیدگی به سایر موارد نیست.

ماده 29- بررسی وضعیت خطرناک موضوع این قانون در دادگاه خانواده انجام می شود ، مگر در مواردی که در صلاحیت دادگاه کیفری است ، با ارائه گزارش کارگر رفاه اجتماعی یا واحد پشتیبانی قضایی و حضور مددکار اجتماعی این امر مانع انجام تحقیقات از دادگاه نمی شود.

ماده 30- علاوه بر جنبه های قانونی برای پیگرد قانونی موضوع قانون آیین دادرسی کیفری ، موارد زیر نیز برای جنبه های قانونی برای پیگرد قانونی یا اتخاذ تدابیر حمایتی مقرر در این قانون است:

الف) تقاضای کودکان و نوجوانان ؛

ب) گزارش ها و درخواست های کتبی یا شفاهی که هویت گزارشگران و نویسندگان آن‌ها در صورت داشتن مدارک معقول و استاندارد مشخص نیست.

ماده 31- کلیه جرایم موضوع این قانون جنبه عمومی دارد و بدون شکایت شاکی خصوصی قابل پیگرد است و در صورت عفو شاکی خصوصی تعقیب قضایی متوقف نخواهد شد.

ماده 32- كاركنان بهزيستي اجتماعي پس از به دست آوردن اطلاعات در مورد وضعيت خطرناك موضوع ماده (3) اين قانون ، حسب مورد ، تحقيقات و اقدامات مقتضي را از طرق زير انجام خواهند داد:

الف) دعوت از والدین ، ​​سرپرستان ، سرپرستان قانونی یا سایر اشخاص مرتبط با کودکان و نوجوانان و در صورت لزوم دعوت از کودکان و نوجوانان همراه خود.

ب) در صورت لزوم با ضابطان قضایی به محل زندگی ، اشتغال و تحصیل كودكان و نوجوانان یا سایر مكان های مرتبط مراجعه كنید.

توجه: سوالات و تحقیقات باید محدود به موضوع مورد مطالعه باشد و اقدامات و اقدامات كافی برای جلوگیری از انتشار و افشای اطلاعات باید انجام شود.

ماده 33- هرگاه خطر جدی یا قریب الوقوع کودک یا نوجوان را تهدید کند یا جرمی به دلیل وضعیت خطرناک موضوع ماده (3) این قانون محتمل باشد ، مددکاران رفاه اجتماعی یا واحد پشتیبانی قضایی و ضابطان دادگستری موظف به اقدام هستند. بلافاصله و در حدود وظایف و اختیارات قانونی. ، در صورت لزوم ، اقدامات و اقدامات لازم را با مشارکت و همکاری والدین ، ​​سرپرستان یا سرپرستان قانونی کودکان و نوجوانان برای رفع خطر ، کاهش آسیب و جلوگیری از وقوع جرم انجام دهید و در موارد ضروری ، او را از محیط خطر خارج کنید. و تشخیص و تحت نظارت یک مددکار اجتماعی برای انتقال به مراکز بهزیستی یا سایر مراکز مرتبط و گزارش پرونده و اقدامات آنها به دادستان حداکثر ظرف دوازده ساعت.

ماده 34- كاركنان بهزيستي اجتماعي يا واحد حمايت قضايي و ضابطان دادگستري حق ندارند به منظور انجام تحقيقات و اقدامات موضوع اين قانون به محل اقامت و كار افراد وارد شوند ، مگر با اجازه متصرف قانوني يا دستور. مقام قضایی ، به استثنای اقدامات حمایتی موضوع ماده (33) این قانون ، كه در این صورت آنها باید دلایل نیاز به مداخله در گزارش نظارتی موضوع این ماده را نیز به روشنی بیان كنند.

ماده 35- هرگاه دادستان پس از رسیدگی به گزارش مذكور در ماده (33) یا روش دیگری ، اتخاذ تدابیر حمایتی موضوع این قانون را با توجه به نوع و شدت خطر ، كیفیت جرم ضروری بداند. و یا شرایط جسمی ، روانی ، اجتماعی و اخلاقی کودک یا نوجوان و والدین وی ، والدین یا سرپرستان قانونی وی ، در صورت امکان ، با همکاری و توسط این افراد ، اقدامات لازم را برای رفع خطر انجام داده و در موارد ضروری ، پس از به دست آوردن نظر کارمند رفاه اجتماعی یا واحد پشتیبانی قضایی ، حکم برکناری موقت کودک و نوجوان از محیط خطرناک و انتقال به مکانی امن و مطمئن مانند مراکز رفاهی یا سایر مراکز مرتبط یا به شخص معتمد سپرده شده و مراتب را به دادگاه اعلام می کند حداکثر ظرف پانزده روز تصمیم مناسب را به دادگاه اتخاذ می کند.

ماده 36- هرگاه حمایت و رعایت مصالح کودک یا نوجوان در معرض خطر و بزه دیدگی ، مستلزم تصمیم گیری درباره حضانت ، سرپرستی ، سرپرستی ، سرپرستی ، ملاقات ، عزل سرپرست ، سپردن به یک خانواده جایگزین یا مراکز رفاهی یا سایر امور اجتماعی باشد موسسات ، دادستان باید گزارشی از وضعیت کودک و نوجوان و دلایل لزوم اتخاذ چنین تدابیری تهیه کند و آن را به دادگاه خانواده اعم از آموزش ، معالجه یا توانبخشی ، نگهداری در یک مکان امن و مطمئن ارسال کند. محل یا موقتاً به شخص مورد اعتماد دادگاه سپرده شده است.

تبصره 1- مختومه شدن پرونده در دادسرا مانع انجام وظیفه موضوع این ماده توسط دادستان نمی شود.

تبصره 2: هرگاه دادگاه بلافاصله یا به درخواست دادستان بلافاصله انجام هر یک از اقدامات موضوع این ماده را تشخیص دهد ، قبل از ورود به ماهیت دادخواست و بدون اخذ تأمین ، دستور موقت صادر می کند. این دستور بلافاصله اجرا می شود.

ماده 37- دادگاه كيفري رسيدگي به جرايم موضوع اين قانون موظف است هنگام صدور حكم خسارت وارده به کودک يا نوجوان يا والدين ، سرپرستان يا سرپرستان قانوني را به کودک يا نوجوان وارد کند.

ماده 38- والدین ، ​​سرپرستان ، سرپرستان قانونی و وكیل كودكان و نوجوانان و همچنین یك مددكار اجتماعی حق حضور در جلسات دادگاه و ارائه نظرات و پیشنهادات مشورتی برای حمایت از كودك و نوجوان را دارند.

تبصره: دادگاه می تواند علاوه بر موارد ماده (66) قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 4/12/2013 ، نماینده آگاه سازمانهای غیردولتی را که دارای پروانه کار برای فعالیت در زمینه کودکان و کودکان هستند ، دعوت کند. نوجوانان برای شرکت در جلسه دادرسی آهسته. تدریجی.

ماده 39- کلیه اقدامات و تحقیقات در مورد کودکان و نوجوانان موضوع این قانون توسط افراد آموزش دیده در این زمینه و در کمترین زمان ممکن و در کمترین زمان ممکن با توجه به نیاز آنها انجام می شود.

ماده 40- مقام قضایی می تواند با در نظر گرفتن حسادت و علاقه کودک یا نوجوان ، اقداماتی مانند ارزیابی و تحقیقات مقدماتی در مورد وضعیت جسمی یا روحی وی یا والدین ، ​​سرپرستان یا سرپرستان قانونی وی را انجام دهد. ، وضعیت خانواده و محل سکونت ، شغل و سپردن آموزش به مددکاران رفاه اجتماعی.

ماده 41- مقام قضایی می تواند در جرایم موضوع مواد (7) ، (8) و (9) این قانون ، اگر مرتكب از والدین یا سرپرست كودك یا نوجوان باشد ، صدور حكم را به تعویق بیندازد. اخذ نظر کارشناسی یک مددکار اجتماعی. یا اجرای حکم را به حالت تعلیق درآورد.

مهسا نعمتی بازدید : 28 پنجشنبه 24 تیر 1400 نظرات (0)

جرایم و مجازات ها در مورد کودکان

ماده 7 - هر یک از والدین ، ​​سرپرستان یا سرپرستان قانونی کودک و نوجوان و کلیه افرادی که مسئول مراقبت ، مراقبت و آموزش کودک هستند ، در صورت مغایرت با مقررات قانون تهیه تجهیزات و امکانات آموزشی برای ایرانیان كودكان و جوانان مصوب 30/4/1353 از ثبت نام و فراهم كردن وسایل آموزش كودكان و نوجوانان واجد شرایطی كه تا پایان دوره دبیرستان از تحصیل امتناع ورزند یا به هیچ وجه از تحصیل خود جلوگیری كنند ، به انجام موارد فوق محكوم می شوند. وظیفه و جزای نقدی درجه هفتم قانون مجازات اسلامی.

تبصره: چنانچه محكوم عليه پس از اعلام حكم قطعي در مهلت تعيين شده از سوي دادگاه امتناع ورزد ، يا پس از اجراي حكم مانع تحصيل مجدد كودك و نوجوان شود ، به وي حكم داده مي شود. به جزای نقدی درجه ششم قانون مجازات اسلامی.

ماده 8- هرکسی کودک یا نوجوان را تهدید ، ترغیب یا ترغیب به فرار از خانه یا مدرسه یا ترک تحصیل ، یا فریب کودکان یا نوجوانان برای این منظور یا تسهیل یا تأمین آن ، در صورت فرار یا ترک تحصیل کند. . بسته به پرونده ، وی به یك یا چند مجازات درجه ششم قانون مجازات اسلامی محكوم خواهد شد. در صورت فرار یا ترک تحصیل ، برای اولین بار توسط پلیس ویژه نوجوانان اخطار داده می شود و در صورت تکرار به مجازات فوق محکوم می شود.

ماده 9- اگر در اثر سهل انگاري افراد غير از والدين نسبت به كودكان و بزرگسالان ، نتايج زير رخ دهد ، مقصر علاوه بر پرداخت ديه به شرح زير مجازات خواهد شد:

الف) اعدام کودک یا نوجوان ، حسب مورد ، مجازات حبس درجه پنج قانون مجازات اسلامی را دارد.

ب) از دست دادن یکی از حواس یا مزایا ، قطع عضو ، ناتوانی یا ناتوانی اندام ، زوال عقل یا بیماری جسمی یا روانی صعب العلاج یا دائمی یا آسیب نوع جیفا یا بالاتر ، حسب مورد ، مجازات حبس دارد درجه ششم قانون مجازات اسلامی؛

ج) از دست دادن یکی از حواس یا علایق ، شکستگی استخوان یا اعضای دیگر بدن یا بروز بیماری روانی که مجازات آن حبس در درجه هفتم قانون مجازات اسلامی است.

د) صدمه به سر ، صورت یا گردن اگر هر یک از بندهای (ب) و (ج) در حبس تعزیری درجه هشت قانون مجازات اسلامی لحاظ نشده باشد.

ه) آزار و اذیت جنسی ناشی از سهل انگاری و سهل انگاری شدید و مستمر ، حسب مورد ، تا یكی از مجازات های درجه هشتم قانون مجازات اسلامی.

توجه: هرگاه سهل انگاری و سهل انگاری والدین منجر به نتایج موضوع این مقاله شود ؛ مجازات آنها بسته به مورد حداقل در بندهای فوق الذکر خواهد بود. در مورد بند "ت" این ماده ، والدین مشمول حکم این تبصره می شوند در صورتی که اقدامات لازم را برای جلوگیری از صدمه انجام نداده باشند و صدمه به طور مستند ثبت نشده است.

ماده 10- هر كسی كه نسبت به كودك یا نوجوان مورد آزار و اذیت جنسی قرار گیرد ، اگر مشمول مجازات حد نباشد ، با در نظر گرفتن شرایطی از قبیل وضعیت قربانی ، شرایط مرتکب و آثار جرم:

1- آزار و اذیت جنسی با محارم جنسی یا تجاوز جنسی به حبس درجه پنج قانون مجازات اسلامی.

2- سایر آزارهای جنسی مربوط به مجازات حبس درجه ششم قانون مجازات اسلامی.

3- آزار و اذیت جنسی بدون تماس از طرف شخص محجور یا خشن به یکی از مجازات های درجه هفت قانون مجازات اسلامی.

4- آزار و اذیت جنسی غیر تماسی دیگر به یکی از مجازات های درجه هشت قانون مجازات اسلامی.

5- استثمار جنسی از کودکان و نوجوانان با پیشنهاد ، بردن ، اجبار یا استخدام برای پورنوگرافی یا سو استفاده جنسی تا حبس پنجم مجازات قانون مجازات اسلامی.

۶- در دسترس قرار دادن یا ارائه مطالب یا آثار محرمانه و پورنوگرافیک برای کودک یا نوجوان به یک یا چند مجازات درجه هشتم قانون مجازات اسلامی ؛

7- استفاده از کودکان و نوجوانان برای تهیه ، تولید ، توزیع ، تولید مثل ، نمایش ، فروش و نگهداری آثار صوتی و تصویری پورنوگرافیک یا مبتذل ، حسب مورد ، به طور متوسط ​​، حداقل و حداکثر تا حداکثر مجازات مقرر در قانون مربوطه ؛

8- واردات ، صادرات ، تولید مثل ، انتشار ، عرضه ، تجارت یا بارگذاری محتوا یا کارهای زشت یا مبتذل که در آن کودکان و نوجوانان مورد بهره برداری یا حمل و نقل قرار گرفته و به یکی از مجازات های درجه ششم قانون مجازات اسلامی منتقل شده اند.

9- برقراری ارتباط با کودکان و نوجوانان در فضای مجازی به منظور هرگونه آزار و اذیت جنسی یا رابطه جنسی نامشروع به یکی از مجازات های درجه ششم قانون مجازات اسلامی.

ماده 11- هرگونه معامله در مورد کودک یا نوجوان ممنوع است و مرتکب به حبس درجه پنج قانون مجازات اسلامی محکوم می شود. اگر این رفتار با هدف تن فروشی و پورنوگرافی ، بهره برداری اقتصادی ، قطع اعضای بدن یا اعضای بدن یا استفاده از کودکان و نوجوانان در فعالیت های جنایتکارانه انجام شود ، مرتکب به مجازات حبس به درجه چهارم طبق قانون مجازات اسلامی محکوم می شود.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 66
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 28
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 132
  • بازدید ماه : 286
  • بازدید سال : 1,054
  • بازدید کلی : 3,757