loading...
مشاوره حقوقی
مهسا نعمتی بازدید : 44 چهارشنبه 03 آذر 1400 نظرات (0)

تقاضای تخلیه و رفع مزاحمت و جلوگیری از تصرف حق و عدوانی اراضی و املاک

تقاضای تخلیه

الف) محرومیت از ید: محرومیت در لغت به معنای «خالی کردن، گرفتن، محروم کردن از چیزی» و ید به معنای «تصرف و تسلط جسمانی» بر شخص است.

در اصطلاح حقوق مالکیت، بر اساس مشاوره حقوقی وکیل املاک موسسه بین المللی صلح و داوری برای صلح جویان واقعی، دعوای خلع ید، دعوای مالی و غیرمنقولی است که مالک مال غیر منقول پس از اثبات مالکیت در مطابق با حقوق رایج جریان به دنبال بهره مندی از عین و منفعت دارایی خود است.

در دعوای خلع ید، مالک ملک ابتدا باید مالکیت را ثابت کند. روشهای اثبات مالکیت در حقوق برای انواع اموال اعم از منقول و غیر منقول متفاوت است.

سند رسمی مورد نظر برای اموال غیرمنقول می تواند مطابق مقررات قانون ثبت سند رسمی مالکیت باشد و یا دادگاه می تواند مدعی باشد که مدعی ملک می تواند با استفاده از هر دلیلی برای اثبات دعوی مالکیت خود را ثابت کند.

اقامه هر یک از دعاوی الزام به تنظیم سند رسمی، تنفیذ معامله، دعوی اثبات مالکیت و ... که هر یک به نحوی نسبت به شخص و مال با ایجاد رابطه مستقیم. زیرا اثبات مالکیت شرکت فرعی بر اساس درخواست خلع ید است.

در صورتی که خواهان برای اثبات مالکیت خود به سند رسمی (در مورد املاک ثبتی) یا حکم دادگاه (در مورد املاک ثبت نشده) استناد نکند، طبق ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی، دعوی وی رد می شود. شاکی در دعوای خلع ید از ادامه تصرف متهم و جلوگیری از انتفاع جلوگیری کرده است.

بنابراین چنین دعوی ابتدا مستلزم حصول استیلا و تصرف است که با ادله ای مانند شهادت، تحقیق محلی، معاینه و کارشناسی محلی و تعیین میزان تصرف و تسلط قابل احراز و اثبات است.

ثانیاً این توقیف متهم مستلزم غیرعادلانه و نامشروع بودن من است، یعنی خوانده این دعوی نباید دلیلی دال بر مالکیت یا جواز و مشروعیت توقیف او داشته باشد، بنابراین روشن است که منشأ چنین تصرفی. دعوا قرارداد نیست

لازم به ذکر است که طرفین درخواست خلع ید می توانند مالک و متصرف نامشروع یا چند مالک مشترک در یک ملک باشند. به موجب مواد 576 و 582 قانون مدنی تصرف هر یک از شرکا در ملک مشاع مستلزم اذن سایر شرکا است. در نتیجه طبق ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی تمام اموال مشاع توقیف می شود نه فقط سهم شریک خواهان!

درخواست خلع ید دعویی است که معمولاً همراه با شرکت های تابعه آن مانند تخریب ساختمان و درخت و قصاص در زمان تصرف طبق قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی رسیدگی می شود. ملک در دادگاهی که ملک در آن قرار دارد موجود خواهد بود.

مالکیت تهاجمی

ب) تصرف عدوانی: تصرف عدوانی نهادی است که اکثر افرادی که اموالشان مورد تصرف و تجاوز جنسی قرار گرفته است به دنبال طرح ریزی آن هستند و با مراجعه به مراجع قضایی بدون توجه به مبانی، منشأ و شواهد و روش دفاع در این دعاوی پیگیر تحقق آن هستند. حق آنهاست، در حالی که گاه نهادهای مشابه دیگری مانند ادعای خلع ید یا ممانعت از حقوق و مزاحمت وجود دارد که با مبانی، منشأ و دلایل مختلف، راه را برای احقاق حقوق این گونه مالکان هموار می کند.

بدیهی است اقامه دعوی نادرست یا نامربوط مرتبط با وضعیت و کانال اصلی حقوقی برای این گونه مالکان موجب ضرر مالی و زمانی بیشتر می شود، ضمن اینکه با مراجعه به وکیل ملکی می توان از اتلاف وقت و هزینه بیشتر جلوگیری کرد. یکی از مهم ترین نکاتی که در مورد دعوای تصرف عدوانی می توان به آن اشاره کرد، شاکی و خواهان است.

در اکثر دعاوی حقوقی و کیفری فقط مالک به عنوان ذی نفع و صاحب منصب می تواند استیفای حقوق تضییع شده خود را مطالبه کند در حالی که دعوای تصرف عدوانی علاوه بر مالک، خادم، مدیر، کارگر و مستأجر است. به عنوان اشغالگر قانونی محسوب می شود. حق طرح چنین شکایتی را خواهند داشت.

دلیل قبول چنین دعوی، اثبات سبق تصرف عدوانی است، لذا صرفاً با اثبات سابقه تصرف عدوانی و نه تصرف عدوانی، حکم به رفع تصرف عدوانی صادر می شود. در دعوای حقوقی در این خصوص باید گفت که خواهان در این دعوا می تواند به هر نحوی تصرف خود را ثابت کند.

بدیهی است ساده ترین و قاطع ترین دلیل برای اثبات داشتن سند مالکیت. اما وجود سند مالکیت به نام خواهان به تنهایی نمی تواند دلیل مثبتی برای تصرف باشد، زیرا خواهان می تواند با ارائه اجاره نامه، شهادت یا رضایت و هر عقد و دلیلی که حاکی از مشروعیت آن باشد، چنین ادعایی را مطرح کند. تصرف قبلی شاکی و در حال حاضر با داشتن سند مالکیت مدعی علیه، مدعی با داشتن سند مالکیت ولی بدون سابقه تصرف علیه متصرف سابق که تصرف مشروع است، به اعمال حق در مقابل تصرف فعلی متهم ادامه می دهد. و حلال محکوم به ظلم.

بنابراین پر واضح است که در این میان بحثی از مواد 22، 46 و 47 قانون ثبت وجود ندارد. همانطور که اخیراً اشاره شد شرط موفقیت چنین دعوی این است که تصرف خوانده در دعوی اولاً بی سابقه نباشد و ثانیاً عدوانی باشد.

منظور از تصرف، عدم اذن و رضا و داشتن حق تصرف است. هر اذن، رضایت و حقی می تواند بر اساس اعمال و رویدادهای قانونی برای متصرف از قبیل اجاره، وکالت، اذن قبلی، هدیه و ... ایجاد شود. بنابراین در صورتی که خوانده چنین دعویی که فعلاً در تصرف مال است، در صورتی که اثبات مشروعیت و قانونی بودن تصرف فعلی وی امکان پذیر نباشد، تصرف عدوانی خواهد داشت.

در این صورت با جمع بندی شرایط و عوامل فوق شاکی می تواند با رعایت ماده 158 قانون آیین دادرسی مدنی بدون رعایت تشریفات و تشریفات دادگاهی به دادگاه محل وقوع ملک (دفتر خدمات الکترونیک قضایی) مراجعه کند. خارج از نوبت با پرداخت مطالبات غیر مالی. بدون اینکه منتظر حکم قطعی و صدور اجرائیه برای پایان دادن به تجاوز بمانید، نسبت به تجاوز اقدام و حکم مقتضی را به نفع او دریافت کنید.

علاوه بر چنین مجرای، طبق ماده 690 قانون مجازات اسلامی، فقط مالک با داشتن اسناد مالکیت می تواند از متصرف فعلی اعم از منقول و غیرمنقول خود شکایت کیفری کند و اقدام مقتضی انجام دهد. برای احقاق حق خود

گرچه دعوای تصرف عدوانی از نظر حقوقی و کیفری مستحق است، اما اولاً در دعوای تصرف عدوانی ملاک و مبنای ادعای قبلی است، در حالی که در دعوای کیفری آنچه پذیرفته شده و رویه عملی دادگستری کیفری است ملک رسمی دادگاه کیفری است. شاکی و نه پیشینه. تصرف (اگرچه نظر مخالف وجود دارد) ثانیاً در دعوای حقوقی تصرف عدوانی فقط به مالک مال غیر منقول حق طرح دعوا را دارد در حالی که در دعوای کیفری هم مالک مال منقول و هم مالک مال غیر منقول می تواند مالکیت خود را بر مال ثابت کند. ، از مجاری کیفری نسبت به متجاوز فعلی اقدام مقتضی انجام دهید.

مزاحمت و ممانعت از حق

ج) مزاحمت و ممانعت از حق: همانطور که از ظاهر اصطلاحی آن بر می آید، مدعی سعی می کند از مال غیر منقول و منافع آن به طور کامل و کامل بهره مند شود، اما با مانع و عامل خارجی مواجه است که این مهم به نتیجه نمی رسد.

در چنین دعویی بدون ایجاد مزاحمت در اموال غیرمنقول خواهان و بهره مندی از منافع آن و یا با خارج کردن مال از دست خواهان با ایجاد مزاحمت و ممانعت از آن، دعوی مانع می شود.

در چنین دعویی، خواهان باید بدون نیاز به ارائه دلیل یا دلیل خاصی مبنی بر مالکیت، صرفاً گذشته خود را در گذشته بدون مداخله اثبات و ادعا کند.

طبق ماده 159 قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان از حق استفاده یا نقل مکان به ملک دیگری که قبلاً در آن تصرف کرده است سلب شده و اکنون خواستار رفع مزاحمت و ممانعت از حق خود است. بدیهی است در صورت عدم اثبات حقانیت و اجازه قانونی متهم به رفع مزاحمت و ممانعت محکوم می شود.

علاوه بر امکان اقامه دعوی مزاحمت و ممانعت از حق مال غیر منقول، طبق ماده 690 قانون مجازات اسلامی، مالک می تواند از طریق مرجع کیفری نسبت به رفع مزاحمت و ممانعت از حق خود در مرجع کیفری اقدام کند. ارائه اسناد مالکیت کیفری و تعیین مجازات مناسب، دستور به اعاده وضع موجود و رفع مزاحمت و ممانعت از حق.
https://hamyanedalat.com

مهسا نعمتی بازدید : 47 چهارشنبه 03 آذر 1400 نظرات (0)

سرقفلی چیست؟

سرقفلی حقی است که فقط برای مستاجرین اماکن تجاری محفوظ است نه مستاجرین اماکن مسکونی. در مقاله زیر به سرقفلی خواهیم پرداخت.

چرا قانون از مستاجران تجاری حمایت می کند؟

با بکارگیری مستاجران در اماکن تجاری، ارزش افزوده ای به ملک آنها اضافه می شود. در حین زندگی در مناطق مسکونی چیزی به عنوان ارزش افزوده به ملک اضافه نمی شود. فرض کنید شخصی ملکی را برای رستوران اجاره کرده است. این فرد با تلاش زیاد برای خود مشتری پیدا می کند.

اگر موجر در پایان عقد مستاجر را تخلیه کند و سپس از اعتبار و آبروی خود سوء استفاده کند و مغازه را به نفع خود باز کند، قانونگذار در این موارد برای ضایع نشدن حق مستاجر عنوان را معرفی کرده است.

سرقفلی یعنی چه؟

سرقفلی حق تملکی است که با یک سری تغییرات همراه بوده است. این تغییرات عبارتند از:

سر قفل به طور خودکار اجاره نامه را تمدید نمی کند. پس از پایان قرارداد، در صورت عدم توافق موجر و مستاجر با یکدیگر، مستاجر باید ملک را تخلیه کند. بنابراین موجر و مستاجر باید در این مورد به توافق برسند. بنابراین در صورت عدم توافق بین آنها مستأجر نمی تواند در زمان تخلیه ادعایی داشته باشد.

انواع

در ایران دو نوع سرقفلی وجود دارد که عبارتند از:

سر قفل اصلی مغازه: در سر قفل اصلی مغازه مالک می تواند ملک خود را به شخص دیگری واگذار کند. بنابراین در اموال تجاری دو حق در نظر گرفته می شود. یکی حق مالکیت و دیگری حق سرقفلی. در صورت تخلف صاحب سر قفل، صاحب مغازه می تواند از او بخواهد که مغازه خود را تخلیه کند. صاحب سر قفل نمی تواند بدون اجازه مالک اصلی ملک را تخلیه کند.

میزان سرقفلی چگونه تعیین می شود؟

طبق قانون میزان سر قفل توسط دادگاه بر اساس موارد زیر تعیین می شود:

مدت زمان اشتغال مستاجر در محل استیجاری و همچنین حسن شهرت وی که در شهرت وی در آنجا تاثیر گذاشته است.

روش های انتقال سرقفلی

سرقفلی به طرق زیر قابل انتقال است:

انتقال قضایی: در انتقال قضایی سر قفل شده با حکم قضایی منتقل می شود. انتقال اختیاری: در انتقال اختیاری، سرقفلی مغازه از طریق اسناد رسمی و با رضایت کامل صاحب سرقفلی به مالک جدید منتقل می شود. اگر قفلی فوت کند تمام حقوق او به ورثه منتقل می شود.

در چه مواردی مالک اصلی مغازه می تواند از صاحب سرقفلی تقاضای تخلیه ملک کند؟

مواردی که مالک می تواند از صاحب سرقفلی تقاضای تخلیه ملک کند عبارتند از:

تغییر شغل صاحب کمد: اگر در قرارداد قید شده باشد که صاحب سرقفلی حق تجارت دیگری ندارد، صاحب سرقفلی نمی تواند بدون اذن صاحب سرقفلی تغییر شغل دهد. زیرا در این صورت حق سرقفلی را از دست می دهد و صاحب مغازه می تواند بدون پرداخت مبلغی تقاضای تخلیه مغازه خود را کند. در صورت انتقال شخص دیگر، مالک اصلی می تواند با دادن نصف سرقفلی از صاحب سرقفلی بخواهد که ملک خود را تخلیه کند.

در چه مواردی صاحب ملک قفل شده می تواند بدون اعطای حق سرقفلی تقاضای تخلیه ملک کند؟

مواردی که مالک اصلی می تواند بدون پرداخت وجه درخواست تخلیه ملک را داشته باشد عبارتند از:

در صورت امتناع صاحب قفل از پرداخت اجاره بها: صاحب سرقفلی باید اجاره بهای سرقفلی را تا دهه اول ماه پرداخت کند. مالک اصلی می تواند پرداخت اجاره بها را از مراجع قضایی درخواست کند. اگر پس از سه بار درخواست اجاره، مالک از پرداخت آن امتناع کرد، مالک اصلی می تواند از طریق دادگاه ملک را تخلیه کند.
https://hamyanedalat.com

مهسا نعمتی بازدید : 43 چهارشنبه 03 آذر 1400 نظرات (0)

اراضی اموات

کلمه فانی جمع مرگ و به معنای بی جان است. اگرچه زمین از نظر عقلی موجود زنده نیست، اما با توجه به ظرفیت، قدرت و همچنین نوع کاربری و بهره وری در نوعی طبقه بندی قانونی به 3 نوع اراضی - زمین های بایر - و اراضی موات تقسیم می شود.

زمین باز است

زمین سرزمینی است که سابقه عمران و احیا و سکونت دارد و از گذشته با دخالت و تصرف بشر و ایجاد کشاورزی و ساختمان و درخت، زمین مورد نظر تصرف و از آن بهره مند شده است. ، و اکنون این شغل و علاقه مندی ادامه دارد.

زمین های بایر

اراضی بایر اراضی هستند که در گذشته دارای سابقه عمران و احیا بوده و متصرفین و مالکان آنها با کاشت درخت و ابنیه و امثال آن از آنها استفاده می کنند ولی پس از مدتی این تصرف و بهره برداری متوقف شده و در حال حاضر زمین مذکور معلق و رها شده است.

سرزمین های مرده

زمین موات زمینی است که در گذشته سابقه آبادانی و احیا و آبادانی نداشته و مالک آن تصرف نکرده باشد و در حال حاضر نیز آبادانی و احیا و آبادانی و تصرفی نیست که دلالت بر عدم استعفای مالک داشته باشد. او می خورد.

با توجه به تعریف و تقسیم بندی فوق و تعریف اراضی موات در ماده 1 قانون واگذاری و احیای اراضی مورخ 6/1358 و ماده 3 قانون زمین شهری مصوب 6/66 منطقی و بدیهی است که زمین هایی که معلق شده و مالک از آنها صرف نظر می کند. محروم شدن از افراد واجد شرایط توسط مرجع به عنوان متولی از تصرف.

در همین راستا در تاریخ 5/4/58 قانونی تحت عنوان قانون اسقاط مالکیت اراضی شهری متوفی و ​​کیفیت آبادانی آن به تصویب رسید که طبق موازین اسلام هیچ زمین متوفی در تملک نیست. توسط هر کسی و در اختیار دولت اسلامی و اسناد مالکیت است. در رژیم گذشته صدور اراضی موات در داخل یا خارج از محدوده شهر خلاف شرع و مصالح عمومی بود.

لذا به مالکین این گونه اراضی اخطار داده شده است که در مدت معینی نسبت به احیاء و آبادانی اراضی خود اقدام کنند و در صورت امتناع، سند مالکیت آنها ابطال و اراضی مذکور متعلق به دولت اسلامی خواهد بود.

پس از آن در تاریخ 22/6/1366 قانونی تحت عنوان قانون اراضی شهری به تصویب رسید که مقرر می داشت کلیه اراضی بلامحل اعم از مالک شخصی و یا ارگان ها در تصرف و مالکیت دولت جمهوری باشد. جمهوری اسلامی ایران و متولی آن سازمان مسکن و شهرسازی است. و شهرسازی موظف است امور مربوط به استفاده بیشتر اراضی مذکور را برای امور عام المنفعه، احداث واحدهای مسکونی شهری و روستایی، امور کشاورزی و صنعتی، چرای دام و امور روستایی و همچنین واگذاری به عهده گیرد. به سازمان ها، ارگان ها و افراد. یعنی تامین مسکن برای محرومان و بی خانمان ها.

بدیهی است پس از واگذاری این اراضی توسط دولت و مسکن و شهرسازی، سند مالکیت خصوصی به نام مالک جدید صادر و تنظیم می شود. زمین های ماوات ممکن است در بافت شهری یا خارج از بافت شهری واقع شوند.

در صورتی که اراضی مذکور در محدوده شهر قرار داشته باشد، تشخیص موات و مالکیت زمین بر عهده سازمان مسکن و شهرسازی خواهد بود. لذا با شناسایی زمین موات مورد نظر و ارجاع موضوع به کارشناسان مربوطه، گواهی فوت زمین مذکور را صادر و نسبت به توقیف و ابطال سند و اخذ سند رسمی به نام دولت اقدام می نماید.

در صورتی که مالک و متصرف با تصمیم مسکن و شهرسازی و موات زمین مزبور مخالف باشد و حقوق خود را مغایر تصمیم مرجع مذکور بداند می تواند اعتراض خود را به کمیسیونی به نام کمیسیون ماده 12 اعلام نماید.
 قانون زمین شهری.

بررسی اراضی موات طبق کمیسیون ماده 12 قانون زمین شهری

کمیسیون مذکور مرکب از 3 نفر از نمایندگان مسکن و شهرسازی می باشد که پس از بررسی ایرادات و کارشناسی پرونده و بررسی موضوع ادعای معترض و انطباق آن با نقشه های هوایی طبق دو قانون اسقاط مالکیت اراضی مرده شهری و کیفیت عمرانی آن مصوب 5/5. 58/4 و همچنین قانون زمین شهری مصوب 22/6/66 نسبت به موضوع واگذاری رای صادر می کند.

طبق قوانین فوق الذکر، در واقع مالک و معترض باید در این کمیسیون به ادله مختلف از جمله نظریه کارشناس رسمی دادگستری، نقشه های هوایی، شهادت محلی، اسناد مالکیت و نحوه ورود استناد کنند. و تصرف زمین قبل از تاریخ 4/5/1358 (تاریخ تصویب قانون اسقاط مالکیت اراضی موات شهری و کیفیت عمران آن) قصد خود را ثابت کنید. کمیسیون مذکور در صورتی که سابقه توسعه و احیا قبل از 58.4 داشته باشد.

در واقع زمین مرده محسوب نمی شد و موظف است زمین مذکور را مسترد و اسناد خود را باطل کند. آرای صادره از کمیسیون مذکور قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه عمومی محلی و سپس در دادگاه تجدیدنظر استان قابل تجدیدنظرخواهی می باشد. اما در صورتی که اراضی موات خارج از محدوده شهر باشد، وزارت کشاورزی که اختیارات خود را به اداره منابع طبیعی تفویض کرده است، مسئول تشخیص مرده بودن اراضی موات و رسیدگی به پرونده خواهد بود.

هیئت 7 نفره وزارت کشاورزی متشکل از 2 نماینده وزارت کشاورزی، 2 نماینده جهاد کشاورزی، 1 نماینده حاکم شرع، 1 نماینده وزارت کشور و 2 نفر از اهالی متعهد شهر و روستا. و شورای محلی که بعداً در سال 1370 در سازمان امور اراضی ادغام شد که به موجب قانون مرجع تشخیص اراضی موات و ابطال اسناد آن مصوب 30/9/1356 نسبت به موات بودن آن اقدام و حکم مالک را ابطال می کند. سند و سند مالکیت به نام دولت می گیرد. .

در صورتی که مالک یا معترض نیز ادعای مالکیت اراضی مذکور و عدم تلفات آن را داشته باشد، سابقه آبادانی و احیای زمین مورد اختلاف باید قبل از تاریخ 30/9/65 (تاریخ تصویب قانون تشخیص هویت) گزارش شود. اراضی موات و ابطال اسناد آن) در اثبات مرجع مذکور. آرای صادره از مرجع مذکور قابل اعتراض در دادگاه محل و سپس در دادگاه تجدیدنظر استان می باشد.
https://hamyanedalat.com

مهسا نعمتی بازدید : 44 چهارشنبه 03 آذر 1400 نظرات (0)

تقاضا برای تفکیک و فروش اموال مشاعی

غالباً شرکای مالی در نهایت تصمیم به تقسیم اموال خود با توافق یا اجبار یکی از شرکا می گیرند و در غیر این صورت مالکی که دارای مقدار زیادی اموال قابل تقسیم است به دنبال تقسیم اموال خود خواهد بود. بنابراین تقسیم شامل تقاضای جدایی است.

تعریف تقاضای جدایی

به طور کلی تقسیم شامل جدایی است. همانطور که در قالب مجلس تفکیکی به اختصار توضیح داده شد، تقاضای تفکیک دارای تفاوت هایی است. یکی از مهمترین تفاوت ها در تقاضای تفکیک می تواند مالک یا صاحبان املاک باشد.

در انفکاک قطعاً چند مالک مشترک در اموال غیرمنقول وجود دارد که همه آنها در تمام اموال غیر منقول مشترک هستند و قسمتی از مال مشاع متعلق به یک مالک و شریک نیست، در حالی که در هدف افراز، مال غیر منقول به دو دسته تقسیم می شود. قطعات کوچکتر بنابراین، ممکن است تنها در اختیار یک شخص یا چند مالک باشد.

عمل فیزیکی و مادی که در بحث افراز صورت می گیرد این است که مال غیرمنقولی که قابلیت تفکیک دارد در حین افراز از حالت تقسیم و مالکیت جمعی خارج شده و قطعه از مال مشاع جدا می شود و در در واقع مال مشاع تقسیم می شود و مالکیت هر یک از شرکا در هر ملک واگذار می شود و شخص از مالک مشاع به مالک خصوصی و مستقل تبدیل می شود.

در حالی که در جداسازی، پس از بخش‌بندی و تقسیم‌بندی، حالت انتشار و اشتراک ممکن است همچنان روی هر یک از اجزای تقسیم‌بندی شده باقی بماند. جدایی معمولاً در شرایطی صورت می گیرد که یا شخص مالک واحد است یا مالکان متعدد هستند اما با یکدیگر توافق می کنند که تقسیم و جدا شوند.

درخواست جدایی

در خصوص محدوده نیز در صورتی که مالکان (مالکین) به صورت جداگانه پیام رسان باشند باید نقشه مورد تایید شهرداری (داخل شهر) و یا جهاد کشاورزی (خارج از شهر) را از طریق دفتر اسناد رسمی و در مورد اعیان بعد از ارسال نمایند. اخذ گواهی پایان تقاضای تفکیک به اداره ثبت محل ارسال می شود و اداره ثبت با تعیین حدود چهار قسمت، مساحت و مساحت و قسمت های مشترک و خاص صورتجلسه تفکیک تنظیم می کند.

پس از تهیه صورت مجلس تفکیک، باید تقسیم نامه بین مالکین تنظیم شود و از آنجایی که غالباً توافق بر سر تفکیک وجود دارد، این مهم است.

اما در صورت عدم توافق بین مالکین در خصوص انتخاب هر یک از قسمت های تفکیکی و تنظیم نشدن تقسیم نامه، صورتجلسه تفکیکی اثر و نتیجه ای نخواهد داشت.

زیرا ابطال سند اصلی قبلی (مادر) و صدور سند برای قطعات جدید به نام هر یک از مالکین مستلزم تهیه مجمع مجزا و تقسیم نامه بین مالکین است.

لازم به ذکر است در صورت وجود اشتباه و یا اعتراض نسبت به روند تنظیم صورتجلسه تفکیکی تا زمان صدور سند، با ارائه اعتراض آن به اداره ثبت، قابل اصلاح است.

تقاضای جدایی

در مورد تفکیک نیز باید گفت که غالباً در مواقعی که شرکای مشاع از ادامه مشارکت و وضعیت انتشار راضی نیستند، به دنبال تفکیک و تفکیک سهم خود خواهند بود.

در چنین حالتی مالک یا مالکان مشاع اعم از اینکه قصد تفکیک و یا قصد فروش ملک و سهام خود را داشته باشند باید به یکی از مراجع اداره ثبت اسناد و املاک یا دادگاه محل وقوع ملک مراجعه کنند.

در صورتی که مراحل ثبت ملک انجام شده باشد (اعم از اینکه سند مالکیت اخذ شده باشد یا مراحل ثبت تکمیل شده باشد)، اداره ثبت محلی اختیار رسیدگی به درخواست تفکیک را خواهد داشت.

اما در صورتی که مراحل ثبت ملک به پایان نرسیده باشد و یا ثبت ملک به پایان رسیده باشد ولی در بین شرکا غایب یا غایب یا قسمتی از پلاک مجهول (قسمتی از پلاکی که مالک دارد) وجود داشته باشد. و مالک معلوم است ولی همچنان نیاز به ثبت دارد تشریفات و الزامات ثبتی را انجام نداده یا انجام نداده است، دادگاه محل وقوع ملک صلاحیت رسیدگی به درخواست افراز را خواهد داشت.

پس از تقدیم تقاضای تفکیک توسط مالک یا مالکان مشاع به اداره ثبت، پس از بررسی و بررسی ملک و ارائه آن به شهرداری یا جهاد کشاورزی و استعلام و اخذ موافقت یا نظر از آن مراجع، صورتجلسه تفکیک در تاریخ 1396/11/13 تنظیم می شود. حضور کلیه مالکین و کارشناسان و قابلیت تفکیک یا عدم اطلاع آن به مالکین.

در صورت اعتراض مالک یا مشاعی به عدم امکان تفکیک یا صورتجلسه و گواهی تفکیک می تواند ظرف 10 روز به دادگاه محل وقوع ملک اعتراض کند. در صورت عدم اعتراض یا اعتراض و قطعیت رای و صدور صورتجلسه تفکیک، پیش نویس اولیه اسناد تنظیم و در نهایت سند قطعی به نام هر یک از مالکان صادر می شود، اما در صورت صدور گواهی عدم امکان تفکیک نسبت به موضوع. ملک درخواستی

فروش ملک مشاع

مالک می تواند با تقدیم تقاضای فروش (در قالب دادخواست) به دادگاه محل وقوع ملک، نسبت به فروش اقدام کند. دادگاه نیز بدون نیاز به تشریفات و خارج از نوبت به صورت دستور و نه رای به اجرای احکام مربوطه حکم به فروش ملک از طریق مزایده خواهد داد.

همانطور که گفته شد ماهیت رای دادگاه امری است و نه حکمی، بنابراین حکم فروش قابل تجدیدنظر و تجدیدنظر نیست. مالک یا هر یک از مالکان مشاع یا اشخاص ثالث می توانند در مزایده شرکت کنند.

لازم به ذکر است که طبق قانون مدنی و سایر قوانین خاص در موارد افراز اموال غیر معقول امکان پذیر نمی باشد که عبارتند از:

ماليات تمام يا قسمتي از اموال قابل تفكيك ضرر يك يا تمام آنها يا مال قابل تفكيك است در صورتي كه شرط عدم تقسيم مال در قوانين خاصي قيد شده باشد. مانند ممنوعیت تفکیک باغات و اراضی زراعی کمتر از 10 هکتار که توسط هر یک از مراجع ثبتی یا دادگاه صالح تشخیص خواهد شد.

در نهایت هر یک از مراجع ثبتی یا دادگاه از طرق زیر برای تقسیم ملک مشاع و اجرای تصمیم مقتضی استفاده خواهند کرد:

مصالحه: توافق و رضایت طرفین در تقسیم اموال به عنوان یکی از متداول ترین و اولین روش تقسیم، راحت ترین راه تقسیم اموال است. در پایان مشارکت و حل اختلاف اقدام لازم را انجام خواهد داد. در این روش معمولاً یک ملک مشارکتی یا چندین ملک با ارزش متفاوت و غیرقابل تقسیم به هر یک از مالکان به گونه ای واگذار می شود که سایر قسمت های یک ملک یا سایر مال مشاع از نظر ارزش با سهمی که به شریک دیگر داده می شود، برابری می کند. رد: در این روش در صورت عدم مصالحه و امکان تفکیک و تعدیل به یک یا چند ملک مشاع با چند مالک، یک یا تمام قسمت‌های ملک مشاع به یک مالک و شریک تعلق می‌گیرد و مازاد بها سهمی که به او داده می شود به اندازه سهم سایر مالکان و شرکا از او گرفته می شود و به آنها داده می شود. حیثیت اشخاص ثالث یا هر یک یا تمام شرکا در مزایده شرکت قابل فروش بوده و اموال موضوع مزایده به بالاترین پیشنهاد دهنده فروخته می شود و پس از دریافت قیمت، سهم هر یک از شرکا به وی پرداخت می شود. آنها را از قیمت فروش ملک.

لازم به ذکر است که قرعه کشی یکی از رایج ترین و آموزنده ترین ابزارها به عنوان یکی از روش ها و ابزار اجرایی و تمرین انتخاب شریک به عنوان انتخاب کننده ملک می باشد.https://hamyanedalat.com

مهسا نعمتی بازدید : 41 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)

قیم کیست و شرایط انتصاب او چیست؟

امین در لغت به معنای امین، قیم و شخصی است که امین قیم محسوب می شود. برای معرفی ولی و بررسی شرایط نصب وی، لازم است ابتدا با غایب در حقوق ایران و تعاریف ولی قهری و قیم آشنا شده و سپس مفهوم قیم، نصب و شرایط آن را با توجه به آن بررسی کنیم.

تعریف احمق و احمق

به طور کلی باید در نظر داشت که از نظر حقوقی اصولاً انسان حق برخورداری از حقوق قانونی را دارد. به عبارت دیگر، همه انسان ها اعم از کودک و بزرگسال دارای حقوقی از جمله حقوق مالکیت هستند، اما برخی از آنها ممکن است به دلایل خاصی نتوانند این حقوق را به دست آورند و مجبور شوند از شخص دیگری به عنوان نماینده برای انجام این کار استفاده کنند. بنابراین.

حالت اول، حق برخورداری از حقوق مختلف، استطاعت استیفاء و حالت دوم، اعمال و اعمال این حقوق، استیفاء نامیده می شود. بنابراین، محرومان افرادی هستند که توانایی برخورداری دارند، اما توانایی استعفا ندارند. مثلاً فرزندی می تواند صاحب خانه شود (مثلاً پدرش به دنبال او خانه می خواند) اما همان فرزند نمی تواند خانه را بفروشد و این فقط از طریق پدر یا اشخاص دیگری که در قانون مقرر شده امکان پذیر است.

به همین دلیل گفته می شود که کودکان (یا خردسالان) جزو محرومان هستند. صفیه و مجنون نیز از جمله زندانیان هستند. احمق کسی است که دخالتش در امور مالی منطقی نیست. اما اقدامات این شخص در خصوص امور غیر مالی صحیح و مورد تایید قانونگذار است. به همین دلیل سفیه می تواند شخصی را برای ازدواج انتخاب کند و با او ازدواج کند، اما تعیین مهریه در ازدواج یکی از امور مالی است که سفیه نمی تواند انجام دهد و در این زمینه نمایندگان قانونی او (از جمله ولی قهری یعنی پدر یا قیم) اقدام کند.

اکنون که دستگیر شدگان را می شناسیم، نوبت به معرفی قیم می رسد:

تعریف قیم

ولی کسی است که سرپرست یتیمان و سرپرست بی سرپرست باشد. زمانی برای غایب قیم تعیین می شود که این شخص قهری و قیم نداشته باشد. اصولاً پسران تا 15 سال و دختران تا 9 سال فرزند (صغیر) محسوب می شوند و حق دخالت در امور آنها اعم از مادی یا غیر مادی را ندارند.

همچنین عموما افراد تا سن 18 سالگی احمق محسوب می شوند و تا رسیدن به این سن نمی توانند امور مالی خود را مدیریت کنند. به همین دلیل پدر یا جد پدری (جد پدری) تا پایان دوره صغیر (یعنی 9 سال برای دختر و 15 سال برای پسر) در امور مالی و غیر مالی و همچنین تا پایان دوره صفا ( یعنی 18 سال برای همه افراد) در امور مالی عهده دار امور فرزندان هستند و می توانند هر گونه دخل و تصرفی که به نفعشان است انجام دهند. به پدر و جد پدری قهری گفته می شود. حال اگر ولي قهري قبل از سنين مذكور فوت كند مي تواند جايگزين شخص قيوم شود. در این صورت ولی بعد از فوت ولی قهری می تواند عمدتاً به تمام وظایف خود عمل کند.

تعیین قیم

حال در صورتی که محجور فاقد ولی یا قیم قهری باشد، دادگاه فردی را به عنوان قیم انتخاب می کند که در صورت عدم حضور افراد مذکور، اداره امور محجور را بر عهده دارد. بنابراین باید توجه داشت که بین ولی و قیم و قیم سلسله مراتب وجود دارد; به این ترتیب تا زمانی که محجور دارای ولی قهری است نوبت به ولی نمی رسد. همچنین در صورت عدم وجود ولی قهری، تا زمانی که بازداشت شده قیم داشته باشد، قیم تعیین نمی شود.

از طرفی ممکن است فردی پس از رسیدن به سن 18 سالگی از سلول خارج شود و امور مالی و غیرمالی خود را به عهده بگیرد، اما کمی بعد در 22 سالگی بر اثر عارضه ای دچار جنون شده و تبدیل به یک فرد می شود. دوباره زندانی در اینجا چون دوره قیمومت تمام شده و این شخص قیم ندارد دادگاه برای او قیم تعیین می کند.

تعیین قیم یک قاعده مستقیم قانونی نیست، بلکه در صورت عدم وجود قیم خاص (اعم از ولی قهری و قیم) تحت شرایط خاصی توسط دادگاه تعیین می شود. در واقع قیم شخصی است که از طرف دادگاه و به درخواست دادستان برای حمایت از بازداشت شده که شامل مراقبت و نگهداری از اموال او می شود، تعیین و منصوب می شود تا وظایف و مسئولیت هایی را که از سوی دادگاه به او محول می شود، بر عهده بگیرد. قانون بوده است. لازم به ذکر است تخلف یا قصور در انجام وظایف و مسئولیت ها، مسئولیت سنگین قانونی را به همراه خواهد داشت.

شرایط قیمومیت در قانون

توضیحات مثبت

یکی از شروط مهم ولایت، داشتن توانایی و قدرت لازم است که می توان آن را از صفات مثبت او دانست و با توجه به نیاز به صلاحیت، توانایی و قدرت برای انجام اقدامات قانونی و مدیریت صحیح برای حفاظت از اموال توقیف شده، این شرط است. در قیمومیت ضروری است. ولی در تربیت و مدت غیبت باید تلاش کند و در امور خود مصلحت را در نظر بگیرد.

داشتن توانایی و قدرت تشخیص مصلحت از مفسده در ولی امر مهم است. البته منظور ما توانایی قدرت فیزیکی نیست، بلکه قدرت انجام اعمال قانونی با درایت و مدیریت زندگی است.

وصف و شرط مثبت دوم در امین است. در صورتی که طبق قانون به محض اثبات عدم اعتماد قیم عزل شود. سومین صفت مثبت ولی امر بالغ و بالغ بودن اوست. افرادی که خودشان نیاز به قیم دارند نمی توانند به عنوان قیم منصوب شوند. چهارمین وصف و شرط ولی امر مسلمان است. در شرع اسلام ولایت کفر بر مسلمان پذیرفته نیست. بنابراین اگر آواره مسلمان باشد نمی توان برای او ولی غیر مسلمان تعیین کرد.

قانون مدنی در مورد اخیر مقررات خاصی ندارد. اما با توجه به قواعد کلی و اینکه غیر مسلمانان نمی توانند بر مسلمانان ولایت داشته باشند و ولایت نوعی ولایت است، این امر قابل تأیید است.

توصیفات منفی

ماده 1231 قانون مدنی خصوصیات منفی قیمی را برمی شمارد که با داشتن این خصوصیات نمی توان به قیمومیت منصوب کرد. قانونگذار بر این عقیده بود که این گونه اشخاص اصولاً فاقد امانت هستند و بنابر احتیاط واجب نباید امور ورشکستگی به ویژه امور مالی به آنها سپرده شود.

کسانی که به ارتکاب جرم یا یکی از جرایم (جرایم) زیر با حکم قطعی محکوم شده اند: سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، افترا یا منافی عفت، جنحه اطفال، ورشکستگی به تقصیر. صادر شده اند و پرونده ورشکستگی آنها هنوز به نتیجه نرسیده است.

کسانی که به مفاسد اخلاقی معروفند از ولایت منع می شوند. اما حکمی مبنی بر مفاسد اخلاقی آنها از سوی مقام قضایی صادر نشده است. البته تشخیص شهرت به مفاسد اخلاقی بر عهده دادگاه صالح برای تعیین قیم است.

بنابراین قیم نباید نسبت به جرائم مذکور در ماده فوق دارای محکومیت کیفری باشد زیرا شخصی که به جرم سرقت تحت تعقیب قرار می گیرد یا مرتکب جرم کلاهبرداری شده است به احتمال زیاد ولی صلاحیت لازم را ندارد.

مهسا نعمتی بازدید : 39 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)


اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد و وظایف آن

جنگ جهانی دوم با حمله آلمان به لهستان در اول سپتامبر 1939 آغاز شد.دولت های فرانسه و انگلیس که با لهستان قراردادهای نظامی داشتند به نفع لهستان جنگیدند و به دولت آلمان اعلام جنگ کردند. این را می توان نقطه عطفی در تشکیل سازمان ملل متحد و شورای امنیت متعاقب آن دانست. حفاظت از امنیت و صلح بین المللی مهمترین وظیفه شورای امنیت سازمان ملل متحد است و به طور خلاصه به تاریخچه تشکیل سازمان ملل متحد، اعضای شورای امنیت و وظایف آنها می پردازیم.

در آغاز جنگ جهانی دوم، پیروزی در همه جبهه ها با آلمان و متحدانش بود. نمایندگان دولت هایی که به بریتانیا پناهنده شده بودند با صدور بیانیه ای در کاخ سنت جیمز لندن اعلام کردند که ساختار جامعه ملل متلاشی شده و آنها دوباره به دنبال صلح و امنیت هستند.

سه ماه پس از بیانیه لندن، روزولت، رئیس جمهور ایالات متحده و چرچیل، نخست وزیر بریتانیا، پیمان آتلانتیک هشت ماده ای را در مورد یک کشتی جنگی در اقیانوس اطلس امضا کردند.

در دسامبر 1931 کنفرانسی با حضور رئیس جمهور ایالات متحده، نخست وزیر انگلستان و سفیر اتحاد جماهیر شوروی در واشنگتن برگزار شد. یکی از فعالیت های اصلی این کنفرانس، تدوین پیش نویس اعلامیه سازمان ملل بود که در سال 1961 به امضای 26 دولت که به آلمان اعلان جنگ داده بودند، رسید.

در پاییز همان سال، نمایندگان چین، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا و ایالات متحده در مسکو گرد هم آمدند و اعلامیه مسکو را تنظیم و امضا کردند.
سپس در تهران کنفرانسی سه روزه با حضور چرچیل، روزولت و استالین به صورت مخفیانه از سفارت شوروی از 26 تا 29 دسامبر برگزار شد.

در سال 1323 استالین، چرچیل و روزولت در ساحل جنوبی شبه جزیره کریمه گرد هم آمدند و از همه کشورها دعوت کردند که کنفرانس سانفرانسیسکو را تشکیل دهند. بدین ترتیب، سازمان ملل 51 عضو اصلی پیدا کرد. سرانجام در 24 اکتبر 1945 معاهده مورد بحث توسط تعدادی دیگر از کشورها به تصویب رسید و وجود سازمان ملل متحد محقق شد. این روز در سراسر جهان به نام روز سازمان ملل نامیده شد.

ارکان سازمان ملل متحد

شش رکن اصلی سازمان ملل متحد عبارتند از:

مجمع عمومی؛ شورای امنیت؛ دبیرخانه؛ دیوان بین المللی دادگستری؛ شورای اقتصادی و اجتماعی؛ هیئت امنا.

شورای امنیت سازمان ملل متحد قدرتمندترین نهادی است که مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی و جلوگیری مستقیم از جنگ است.

شورای امنیت سازمان ملل متحد 15 عضو دارد که پنج عضو آن دائمی هستند و متشکل از دولت های پیروز جنگ جهانی دوم یعنی انگلیس، فرانسه، ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین هستند. اعضای دائم شورای امنیت حق وتو دارند، به این معنی که می توانند از تصویب قطعنامه با رای منفی جلوگیری کنند.

این پنج عضو از جمله کشورهایی هستند که به سلاح های هسته ای نیز دسترسی دارند. ده عضو غیر دائم شورا نیز هر ساله توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای یک دوره دو ساله انتخاب می شوند و حق رای نیز دارند. اما آنها نمی توانند قطعنامه ای را وتو کنند. بر اساس سهمیه های منطقه ای، سه عضو از آفریقا و دو عضو از آمریکای لاتین، آسیا و اروپای شرقی و یک عضو به بیست کشور عربی منصوب می شوند. پس از این دو سال امکان عضویت مجدد وجود ندارد.

لازم به ذکر است که نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل که عضو شورای امنیت نیستند نیز می توانند در جلسات و گفتگوهای شورای امنیت شرکت کنند. با این حال، در نشست ماه مارس شورا که موضوع هسته ای ایران در دستور کار قرار داشت. آمریکا که در ماه جاری ریاست آن را برعهده داشت، مانع از حضور نماینده ایران در نشست شورای امنیت شد.

رئیس شورای امنیت برای مدت یک ماه انتخاب می شود. بر اساس منشور سازمان ملل متحد، تمامی اعضای این سازمان تصمیمات شورای امنیت را می پذیرند و اجرای آن را می پذیرند. این تنها نهاد سازمان ملل است که قدرت تصمیم گیری الزام آور در مورد کشورها دارد.

شورای امنیت به عنوان حافظ صلح، ابتدا باید اطمینان حاصل کند که صلح در معرض تهدید، نقض یا ارتکاب عمل تجاوزکارانه توسط یک دولت قرار گرفته است. در صورت تحقق این شرایط، طبق ماده 7 منشور سازمان ملل متحد، شورای امنیت می تواند راه حل هایی را در نظر بگیرد، اقدامات موقت را در نظر بگیرد یا اقدامات قهری انجام دهد. اقدامات موقت برای جلوگیری از وخامت اوضاع و اقدامات قهری برای حفظ صلح جهانی انجام می شود.

رویکرد شورا برای تهدید صلح این است که ابتدا به طرفین توصیه می کند که از طریق دیپلماتیک و صلح آمیز به توافق برسند. این شورا سپس میانجیگری و بررسی می کند و در صورت وقوع جنگ از طریق روش هایی مانند تحریم یا اجبار برای پایان دادن به درگیری اقدام می کند.

وظایف شورای امنیت سازمان ملل متحد

ماده 24 منشور ملل متحد به وظایف شورا به شرح زیر می پردازد:

به منظور حصول اطمینان از اقدام سریع و مؤثر سازمان ملل متحد، اعضای آن مسئولیت اصلی حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را به شورای امنیت محول می‌کنند و موافقت می‌کنند که شورای امنیت از طرف آن در انجام مسئولیت‌های خود تحت این مسئولیت عمل کند.

در اجرای این وظایف، شورای امنیت مطابق با اهداف و اصول سازمان ملل متحد عمل خواهد کرد. اختیارات ویژه ای که برای انجام این وظایف به شورای امنیت واگذار شده است در فصول 6، 7، 8 و 12 تعیین شده است.

شورای امنیت گزارش های سالانه و در صورت لزوم گزارش های ویژه را برای بررسی به مجمع عمومی ارائه می کند.

در حال حاضر پیشنهادهایی برای ایجاد تغییرات در ساختار شورای امنیت وجود دارد. به عنوان مثال، برخی کشورها خواهان افزایش اعضای شورای امنیت از 19 به 25 عضو شده اند و یا برخی نیز خواستار عضویت دائمی در نمایندگان جغرافیایی سازمان ملل شده اند.

اکثر کشورها همچنین خواستار عضویت دائمی بدون حق وتو شده اند. کارشناسان می گویند اگر ترکیب اعضای دائمی تغییر کند، طبیعتاً یک سری آثار مثبت و منفی به همراه خواهد داشت. از جمله اینکه با افزایش تعداد اعضای شورا، این رکن از حالت بسته و انحصاری خارج می شود و دیدگاه ها و عوامل جدیدی در تصمیم گیری ها نمایان می شود. گسترش شورا اهمیت آن را افزایش داده و به نوبه خود ارزش مجمع عمومی را که یک نهاد فراگیر و دموکراتیک است که توسط کشورهای جهان سوم حمایت می شود، کاهش خواهد داد. از سوی دیگر افزایش تعداد اعضا باعث کاهش کارایی شورا می شود و تصمیم گیری به آسانی سال های گذشته نخواهد بود.

مهسا نعمتی بازدید : 41 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)

چگونه قاضی شویم؛ 4 روش تصدی شغل به عنوان قاضی

بسیاری از فارغ التحصیلان حقوق یا فقه احتمالاً در حین تحصیل بارها به آینده شغلی خود فکر کرده اند. اکثر افرادی که رشته های علوم انسانی را برای تحصیل در دبیرستان انتخاب می کنند، آرزوی دفاع از حقوق افراد جامعه یا قضاوت در دعاوی بین مردم را دارند. وکالت و فقاهت سردمدار مشاغلی با موقعیت اجتماعی مناسب و درآمد کافی در علوم انسانی هستند. در این مقاله روش های تصدی سمت قاضی یا به عبارتی روش های قاضی شدن را با شما در میان می گذاریم.

بیشتر نگاه های ما به مشاغلی مانند وکالت و قضاوت ناشی از صحنه های زیبا و تاثیرگذار و گاه نفس گیر دادگاه ها و دعواها در طول فیلم ها و سریال هایی است که در طول زندگی خود می بینیم. خبر بد برای کسانی که بر اساس چنین دیدگاهی به این دو شغل وسواس دارند این است که این دو شغل در ایران با صحنه های سرگرم کننده و هالیوودی بسیار متفاوت است. انصافاً در سال های اخیر آنچه در فیلم های ایرانی از دربار به نمایش درآمده است به واقعیت نزدیکتر است. صحنه های مربوط به تعقیب قضایی در فیلم جدایی نادر از سیمین و سکانس های مربوط به دادگاه خانواده در همین فیلم ما را با واقعیت کنونی قضاوت و دادگاه ها بیشتر آشنا می کند.

با این حال، وضعیت اجتماعی خوب و حقوق نسبتاً بالای قضات نسبت به سایر کارکنان قوه قضائیه و نیز مصونیت آنها از تعقیب، دلایل منطقی است که امروزه بسیاری از افراد را برای مشاغل جدی قضایی داوطلب می کند.

روش های برگزاری قوه قضائیه و قاضی شدن

قبل از هر چیز بهتر است بدانیم که مانند وکالت برای قاضی شدن باید لیسانس حقوق خوانده باشیم یا مدرک الهیات معادل داشته باشیم. اما برای شرکت در آزمون قضاوت دو راه وجود دارد و راه دیگر تحصیل در دانشگاه علوم قضایی است.

1. تحصیل در دانشگاه علوم قضایی

با تصویب قانون اصلاح برخی از قوانین قوه قضائیه در سال 1356، وزارت دادگستری موظف شد دانشگاهی به نام دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری قوه قضائیه برای انتخاب افراد از بین کارکنان دادگاه و نیز ایجاد کند. قضات. این دانشکده در سال 1389 با تصویب نهایی شورای گسترش آموزش عالی به دانشگاه تبدیل شد.

دانشجویان برای تحصیل در رشته حقوق در این دانشگاه بورسیه تحصیلی دریافت می کنند تا پس از فارغ التحصیلی در قوه قضاییه خدمت کنند. به همین دلیل گزینش دانشجویان این رشته با گزینش های ویژه انجام می شود. گزینش قضایی برای این رشته از سال 1393 انجام شده است. در واقع انتخابی که برای داوران انجام می شود، جایگزینی برای گزینش معمول برای گزینش دانش آموزان است. به همین دلیل نخبه گرایی و مصاحبه های عقیدتی و علمی در این روش از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

راحتی خاطره شغلی پس از فارغ التحصیلی از این دانشگاه آن را برای علاقه مندان به این شغل جذاب کرده است تا جایی که در سال های اخیر تنها از رتبه های برتر آزمون های کارشناسی و کارشناسی ارشد حقوق انتخاب شده اند. این دانشگاه در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و پاره وقت دانشجویان حقوق را برای ورود به رشته فقه آماده می کند.

2. در آزمون قضاوت شرکت کنید

پاییز هر سال، قوه قضائیه شروع به ثبت نام در آزمون قضاوت می کند که معمولاً یک هفته طول می کشد. معمولا اولین مرحله آزمون داوری در آبان یا آذر همان سال برگزار می شود. مرحله آزمون شامل دوره های مدنی، مجازات ها، دادرسی کیفری و مدنی، قانون تجارت و استعداد شغلی است.

پس از کسب 60 درصد از کل نمرات و قبولی در آزمون، داوطلبانی که حد نصاب لازم را در این مرحله کسب کرده اند به مرحله تشریحی دعوت می شوند. دعوت نامه برای مرحله تشریحی معمولاً پنج برابر ظرفیت است. رشته های امتحانی تشریحی شامل حقوق اساسی، حقوق مدنی، حقوق تجارت، آیین دادرسی کیفری و مدنی، حقوق جزا، فقه و اصول فقه می باشد.

در آزمون های تشریحی سوالات به صورت فایل مطرح می شود و قدرت استدلال و رعایت قوانین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مرحله اجازه استفاده از قانون داده می شود اما در محل برگزاری آزمون برای جلوگیری از تقلب و نابرابری احتمالی در آزمون، کتاب های قانون توسط برگزارکننده آزمون به همه داوطلبان فروخته می شود. در این مرحله کسب حداقل پنجاه درصد امتیاز ضروری است.

پس از اعلام نفرات برتر و پذیرفته شدگان مرحله تشریحی، گزینش و مصاحبه علمی - عقیدتی آغاز می شود. پذیرفته شدگان به ترتیب حروف الفبا به مصاحبه دعوت می شوند و زمان مصاحبه علمی آنها به صورت تلفنی به آنها اعلام می شود. پس از مصاحبه علمی مراحل دیگری مانند ارزیابی روانشناختی و تحقیقات محلی انجام می شود. بد نیست بدانید پذیرش و شروع کارآموزی در این نوع گزینش نزدیک به یک سال و حتی بیشتر زمان می برد که در نهایت ممکن است منجر به قبولی نشود.

یکی از گروه هایی که شرایط ویژه ای برای شرکت در آزمون قضاوت دارند طلاب حوزه های علمیه هستند. آزمون قضاوت مربوط به آنها در زمان جداگانه و با سرفصل های آزمون جداگانه برگزار می شود. ثبت نام در آزمون این داوطلبان در اردیبهشت ماه و آزمون در اوایل تابستان برگزار می شود. همچنین محل برگزاری این آزمون در مرکز شهر قم قرار دارد.

3. جذب اختصاصی

یکی از روش های دیگری که برای انتخاب دانشجویان این دانشگاه مورد استفاده قرار می گیرد، فرآیند جذب اختصاصی است. در این روش دانشگاه ها به دو قسمت گروه اول و گروه دوم تقسیم می شوند. فارغ التحصیلان رشته حقوق از دانشگاه های گروه اول از جمله دانشگاه علامه، تهران، بهشتی می توانند در هر دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد با معدل 16 در فرآیند جذب ویژه این شغل شرکت کنند.دانشگاه های گروه دوم که شامل مرکز علوم تحقیقات دانشگاه تهران و فارغ التحصیلان دکتری از کلیه دانشگاه ها می توانند با معدل 17 برای این سمت اقدام کنند. در این فرآیند انتخاب های عقیدتی و سیاسی، روانی و علمی انجام می شود.

4. جذب اختصاصی شهدا

در سال 1396 برای اولین بار امکان جذب با سهمیه ایثارگران بدون آزمون فراهم شد. اما پس از ثبت نام آزمون کوتاهی از این دسته از داوطلبان گرفته شد. این روند نیز با انتخاب های فوق ادامه می یابد.

اگرچه روش های مختلفی برای درخواست موقعیت و ورود داوطلبان به این شغل وجود دارد، اما این گروه از علاقه مندان باید بدانند که روند آماده شدن برای آزمون ویژه یا استخدام تا شروع دوره کارآموزی داوری معمولا طولانی و غیرقابل پیش بینی است. موقعیت اجتماعی این شغل و درآمد مناسب آن نسبت به سایر مشاغل مورد نظر فارغ التحصیلان رشته حقوق باعث می شود که افراد زیادی به این شغل تمایل داشته باشند.

مهسا نعمتی بازدید : 42 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)

رویه قضایی چیست و شرایط استفاده از آن چیست؟

اساسا طرح دعوی در دادگستری یا دفاع از دعوی مستلزم آشنایی با قوانین و مقرراتی است که نکات و جزئیات زیادی دارد و هرگونه جهل یا کوتاهی ممکن است عواقب جبران ناپذیری به همراه داشته باشد. بنابراین افرادی که می خواهند شخص دیگری روند پرونده آنها را پیگیری کند یا می خواهند حق خود را به نحو بهتری مطالبه کنند، به وکلای متخصص مراجعه می کنند. اما در موارد دیگر می توانید فردی را که وکیل نیست به عنوان وکیل خود انتخاب کنید که به آن وکیل تصادفی می گویند. در این مقاله شما را با مفهوم حقوقی وکالت موقت و شرایط استفاده و مدارک مورد نیاز آشنا می کنیم.

رویه قضایی چیست؟

وکلا می توانند از طرف شخصی که به آنها وکالت داده است در دادگاه حاضر شوند و کلیه امور مربوط به پرونده موکل خود را در مراجع قضایی و غیر قضایی پیگیری کنند اما این نوع وکالت فقط مختص وکلایی است که دارای وکالت هستند. ، زیرا قوانین دارای نکات و ظرافت های خاصی هستند که تنها افراد متخصص در این زمینه می توانند وکالت نامه را بر عهده بگیرند. بنابراین شخصی که فقط در برخی از امور از جمله خرید و فروش مال و وکالت رسمی رسمی از دیگری وکالت دارد نمی تواند از طرف خود در دادگاه حاضر شود. اما قانون پیش بینی کرده است که افراد دارای اطلاعات حقوقی اما بدون مجوز می توانند با مجوز کانون وکلا برای بستگان خود وکالت کرده و از حقوق خود دفاع کنند. به این نوع وکالت، وکالت اتفاقی می گویند.

شرایط تصادفی وکیل

البته امکان گرفتن وکیل برای همه وجود ندارد و کسانی که توان مالی ندارند می توانند از وکیل استفاده کنند. وکیل وکیلی است که در صورت ناتوانی مالی موکل توسط کانون وکلا برای افراد تعیین می شود. با این حال، افراد ممکن است بخواهند به عنوان وکیل از میان بستگان خود که مورد اعتماد هستند و اطلاعات قانونی لازم را دارند در دادگاه حاضر شوند. طبق ماده 2 قانون وکالت مصوب 1315، اشخاصی که اطلاعات کافی برای وکالت دارند ولی شغل آنها وکالت نیست در صورتی که بخواهند برای اقارب سببی یا نسبی خود تا درجه دو وکالت کنند. درجه سوم اردیبهشت سه نوبت به صورت تصادفی وکالت صادر می شود.

بنابراین اولاً فرد متقاضی وکالت باید دارای اطلاعات حقوقی کافی باشد، ثانیاً وکیل نباشد و پروانه وکالت نداشته باشد، ثالثاً فقط برای اقوام خویشاوند (بستگانی که با آنها نسبت فامیلی دارد) و اقوام سببی تا درجه دوم از طبقه سوم (از نزدیکترین اقوام تا فرزندان دایی، دایی، خاله و دایی)، می توانند وکالت موقت انجام دهند، چهارم اینکه متقاضی وکالت موقت فقط سه بار می تواند این کار را انجام دهد. سال اما علاوه بر این شرایط، تشریفات اداری نیز برای حضور در دادگاه به عنوان وکیل موقت لازم است.

تشریفات و مدارک لازم

بر اساس ماده 1 آیین نامه صدور پروانه وکالت، متقاضی باید ضمن معرفی خود و اعلام سطح تحصیلات، تجربه و سایر دلایل احتمالی مؤثر بر پرونده، مشخصات کامل و آدرس موکل یا مشتریان و مدرک تحصیلی نزدیک بودن خود و همچنین جزئیات موضوعی را که متقاضی باید مطرح کند یا مسئولیت دفاع از آن را بر عهده دارد را اعلام کند. همچنین مدارک مورد استناد را پیوست و پس از امضای درخواست در دفتر کانون وکلا ثبت نمایید.

فرد فوق باید فتوکپی مدارک زیر را به همراه درخواست وکالتنامه تصادفی به کانون وکلا ارائه نماید:

فتوکپی شناسنامه و آخرین مدرک تحصیلی و دو قطعه قطعه عکس. فتوکپی شناسنامه مشتری یا مراجعین و مدارک حاکی از وابستگی اخطار یا گواهی مقام قضایی در خصوص جزئیات پرونده و زمان رسیدگی به آن در رابطه با «دعاوی»؛ فتوکپی کارت پایان خدمت یا معافیت دائم برای متقاضیان مشمول خدمت سربازی.

نکته حائز اهمیت در مورد رویه قضایی این است که فرد متقاضی باید برای هر پرونده قضایی یک درخواست جداگانه با ضمائم کامل تهیه و به کانون وکلا ارائه کند. این قاعده در مورد دعاوی متشکل از دو یا چند دعوی قضایی مرتبط نیز جاری است. مگر اینکه بنا به تشخیص کانون وکلا نیازی به تکرار درخواست اصلی یا مدارک و اطلاعات نباشد.

همچنین کانون وکلا می تواند پس از احراز شرایط از متقاضیان پروانه وکالت به صورت تصادفی برای بررسی توان عملی و آزمایشی دفاع از دعوی اعلامی آزمون بگیرد.

در نهایت تشکیل پرونده جهت رسیدگی به درخواست متقاضی و اخذ پروانه وکالت به صورت تصادفی منوط به واریز مبلغی است که هر ساله توسط هیات مدیره کانون وکلا تعیین و اعلام می گردد.

مهسا نعمتی بازدید : 37 سه شنبه 11 آبان 1400 نظرات (0)

مصادره اموال چیست و در چه شرایطی؟

مصادره در لغت دو معنا دارد; تصرف اجباری و جریمه اموال کسی. همچنین در لغت نامه دهخدا آمده است که «مصادره مال و دارایی شخصی به دلیل ارتکاب جرم، سرقت و رفتار نادرست که منجر به تحصیل آن مال شده است». اما مصادره اموال از نظر قانون چیست و در چه شرایطی؟ در این مقاله قصد داریم به بررسی مفهوم حقوقی توقیف مال و شرایط آن و تفاوت توقیف مال با توقیف و توقیف در قانون بپردازیم.

مصادره اموال و انواع آن

توقیف در قانون و به موجب ماده 214 قانون مجازات اسلامی که مقرر می دارد: «مجرم باید همان مالی را که در اثر ارتکاب جرم به دست آورده است، در صورت موجود و در صورت نبودن آن، به دست آورد. پسندیده و در صورت عدم امکان بازپرداخت آن، ثمن را به صاحبش سپرد و خسارت را پوشش دهد.

در کلیه مواردی که شخصی با ابزاری از قبیل سلاح، تمبر، اتومبیل و غیره مرتکب یا تسهیل جرم شود یا مرتکب جرمی شود که برای مجرم مال ایجاد کند. قاضی پس از رسیدگی به شکایت و احراز جرم، بدون نیاز به طرح شکایت جدید، در حکم مجازات تعزیری (یعنی مجازاتی که نوع و میزان آن طبق قانون و بر اساس نظر تعیین می‌شود، قرار می‌گیرد. قاضی و دادگاه). مجازات اصلی (مانند حبس و...) مصادره یا مصادره اموال به نفع دولت برای اموالی است که وسیله یا وسیله مؤثری برای ارتکاب جرم بوده یا بوده است.

لازم به ذکر است طبق قانون این مجازات برای اشخاص حقیقی و حقوقی نیز قابل اعمال است. مصادره اموال ممکن است شامل تمام یا قسمتی از مال در زمان وقوع جرم باشد و به دو صورت انجام می شود:

مصادره خاص: زمانی است که فقط مصادره مال معینی در نظر گرفته می شود (مثلاً پول ناشی از قاچاق مواد مخدر به صورت خاص ضبط می شود).
بنابراین مصادره در اصطلاح حقوقی عبارت است از توقیف (توقیف) بخشی از دارایی هایی که در ارتکاب جرم مؤثر بوده یا از جرم حاصل شده است.

تفاوت در تصرف، مصادره و مصادره اموال

1. حواس پرتی

این یک عمل حقوقی است که در آن اموال شخص به طور موقت بازداشت می شود. مثلاً اگر شخصی بدهکار باشد و نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام نکند، با معرفی طلبکار، مال مذکور با اجرای احکام قضایی توقیف موقت می شود; این بدان معناست که شخص از انتقال بدون خارج شدن از مالکیت در امان است. در واقع این حربه ای است برای اجبار شخص به پرداخت بدهی که در صورت عدم پرداخت آن توسط دادگاه و از طریق مزایده فروخته می شود و معادل طلب طلبکار به او داده می شود و مابقی به مالکیت می رسد. شخصی.

2. مصادره اموال

بیشتر در مورد پرونده های کیفری است و به دو صورت دائمی (زمانی که مال از ملک شخص خارج می شود) و موقت (در مواردی که امکان استرداد مال به شخص وجود دارد) صورت می گیرد. به عنوان مثال، مطابق ماده 224 قانون آیین دادرسی کیفری، «در صورت احضار متهم و غیبت او بدون عذر موجه و عدم معرفی او به عنوان ضامن یا ضامن، وجه ضمانت یا وثیقه به موجب آن ضبط خواهد شد. با احکام این قانون».

3. مصادره اموال

از نظر حقوقی مصادره مال است اما توقیف بر خلاف توقیف که در مواردی به عنوان تأمین (مانند وثیقه یا وثیقه) به کار می رود، مجازات محسوب می شود که طی آن مال برای همیشه و برای همیشه دفع می شود. از اموال شخص . از دیگر تفاوت های این موارد می توان به مرجع مراجعه کرد. به مصادره حسب مورد در دادگاه کیفری یا انقلاب رسیدگی می شود.

در صورت وجود نص صریح قانون سلطه دولت بر اموال، مصادره صورت می گیرد که در ادامه به آن اشاره می کنیم. بر اساس اصل 49 قانون اساسی، «دولت مکلف است از ربا، غصب، ارتشاء، اختلاس، سرقت، قمار، سوء استفاده از موقوفات، سوء استفاده از قراردادها و معاملات دولتی، فروش اراضی موات و جواز اصلی، تأسیس مؤسسه، تصرف مال را بگیرد. اماکن فساد و سایر امور». نامحرم را بگیرید و به صاحب حق رد کنید و اگر معلوم نیست به بیت المال بدهید. این حکم باید از طریق تحقیق، تحقیق و اثبات شرعی توسط دولت اجرا شود».

بر اساس این اصل قانون اساسی، هر مالی که به طور غیرقانونی و نادرست به دست آمده باشد، شامل آن می شود. مثلاً کلیه دارایی ها و ثروتی که از طریق قاچاق، احتکار (یعنی حبس مال و عرضه نکردن آن در بازار برای کمیاب شدن و افزایش قیمت کالا)، اختلاس و حتی تمام دارایی های یک فرد رزمنده به دست می آید. . که معروف به ایجاد رعب و وحشت مردم در ایجاد ناامنی در محیط و یا براندازی و مخالفت با حکومت () به حکم دادگاه مصادره و مصادره می شود و متعلق به بیت المال است.

در تبصره 1 ماده 703 قانون مجازات اسلامی آمده است: «در صورتی که مشروبات الکلی کشف شده بیش از بیست لیتر باشد، وسایل حمل آن در صورت اطلاع صاحب آن به نفع دولت ضبط می شود و در غیر این صورت مرتکب هزینه آن را پرداخت خواهد کرد. معادل قیمت خودرو." او نیز محکوم خواهد شد». همچنین در ماده ۷۰۹ این قانون آمده است: «کلیه لوازم قمار و وجوه نقد به عنوان جزای نقدی ضبط یا ضبط می‌شود». در این موارد طبق مقررات اصل 49 قانون اساسی، صاحب این ملک یا ورثه وی و وکیل وی می توانند با مراجعه به دادگاه و پرداخت وجوهی که دادگاه برای وی تعیین کرده از توقیف مال جلوگیری کنند.

شرایط مصادره اموال

ماده 215 قانون مجازات اسلامی می گوید: حسب مورد مسترد یا ضبط یا معدوم شود. در صورت مصادره، دادگاه اموال و اشیاء را تعیین می کند... » با رعایت مقررات ماده فوق، اموال ناشی از جرم به موجب حکم دادگاه به نفع دولت مصادره می شود یا در صورتی که آن اشیایی که در دادرسی لازم نیست یا اموالی که شخص دیگری حقی بر آن نداشته باشد و کسی جز مرتکب ادعای مالکیت آن را نداشته باشد به صاحب آن مسترد یا از بین برود. (مثلاً مواد مخدر، الکل و. از بین می روند).

به استناد تبصره 2 ماده فوق الذکر: «فروخته و وجوه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی به عنوان سپرده در صندوق دادگستری نگهداری می شود».

لذا پس از صدور قرار توقیف، اموال محکوم علیه در هر مورد به مالکیت مؤسسه مربوط و ذی نفع در می آید و اسناد قبلی باطل و سند مالکیت جدید به نام آن مؤسسه صادر می شود. همانطور که گفته شد مصادره به حکم دادگاه فقط برای قسمتی از اموال ناشی از جرم است یا شامل تمام اموال شخص می شود که در این صورت باید مستثنیات دین را در نظر گرفت که طبق ماده 444 قانون تجارت هستند:

پوشاک، مبلمان و لوازم مورد نیاز برای نیازهای ضروری اقلامی که ممکن است تقریباً گم شوند یا کم شوند

لازم به توضیح است رسیدگی به جرایم اصل 49 قانون اساسی که منجر به مصادره اموال می شود در دادگاه های انقلاب که مرجع تجدیدنظر آن دیوان عالی کشور است رسیدگی می شود. اما سایر موارد مصادره با توجه به موضوع در محاکم عمومی رسیدگی می شود.

بنابراین با توجه به مراتب فوق مصادره مال طبق قانون به عنوان مجازات و مجازات کیفری به معنای تسلط دولت بر تمام یا قسمتی از اموال موجود محکوم علیه (شخصی که حکم علیه او صادر شده است و اوست). مال مصادره می شود) حسب حکم دادگاه و تعلق. این ملک برای استفاده عموم در خزانه است.

مهسا نعمتی بازدید : 40 دوشنبه 22 شهریور 1400 نظرات (0)


آیا مهریه زن خیانتکار پرداخت می ‌شود؟
این سوال ممکن است برای خیلی از افراد پیش بیاید که تکلیف مهریه زن خیانتکار چیست یا در چه صورت به زن مهریه تعلق نمی‌گیرد؟ همانطور که می‌دانید هنگامی که بین دو نفر عقد ازدواج صورت می‌گیرد، باعث می‌شود که زوجین حقوق و تکالیفی داشته باشند. مثلا در عقد دائم مرد موظف است که به زن خود نفقه پرداخت کند و زن هم موظف به تمکین است.

یکی دیگر از وظایف مهم مرد در عقد نکاح پرداخت مهریه به زن است. اما آیا وقتی که کانون خانواده‌ بر اثر خیانت زن در حال فروپاشی است، این تکلیف از عهده‌ مرد برداشته می‌شود؟ یا اگر زنی به همسر خود خیانت کند یا مرتکب رابطه نامشروع شود مهریه به زن خیانتکار تعلق می‌گیرد؟

ما در این مقاله قصد داریم تکلیف مهریه زن خیانتکار را بررسی کنیم. بنابراین اول در مورد حق مهریه زن توضیحاتی می‌دهیم و در ادامه مهریه زن خیانتکار و شرایط ندادن مهریه را بررسی می‌کنیم. پس در این مقاله با ما همراه شوید.

حق مهریه زن به چه صورت است؟
بر اساس قانون مدنی وقتی عقدی بین دو نفر جاری می‌شود، زن مالک مهریه می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی در آن داشته باشد. در واقع وقتی عقد نکاح به طور صحیح انجام شود، زن مالک مهریه می شود.

اگر مهریه زن مثلا خانه یا زمین باشد هر موقع که خواست و اراده کند، می‌تواند مهریه را مطالبه نماید و اگر بخواهد می‌تواند مهریه را به شوهرش ببخشد.

به همین دلیل، مهریه حق زن است و زن می‌تواند هر نوع تصرفی در مهریه داشته باشد.

اما وقتی زنی به همسر خود خیانت کند، ممکن است این سوال برای بسیاری از مردان به وجود بیاید که چرا با اینکه زن خیانت کرده ولی باز هم مهریه به زن خیانتکار تعلق می‌گیرد؟ با ما باشید تا در ادامه این موضوع را مورد بررسی قرار بدهیم. 

 مهریه زن خیانتکار به چه صورت است؟
با توجه به مطالب گفته شده در بخش قبلی می‌خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا مهریه به زن خیانتکار تعلق می‌گیرد؟ آیا یک مرد وقتی که همسرش به او خیانت کرده است باز هم موظف به پرداخت مهریه است؟

در جواب باید گفت که زمانی که عقد نکاح بین زوجین برقرار شده باشد، زن مالک مهریه است و حق مهریه به او تعلق می‌گیرد. بنابراین اگر حتی زن خیانت کرده باشد و رابطه نامشروع داشته باشد، مرد می‌تواند از زن خود در این مورد شکایت کیفری کند. اما حق مهریه زن خیانتکار همچنان سر جایش است و اگر زن مهریه‌اش را مطالبه کند، مرد وظیفه دارد که مهریه را پرداخت کند.

بنابراین برقراری رابطه نامشروع و خیانت زن باعث از بین رفتن حق مهریه زن نمی‌شود؛ چون حق مهریه برای زن در زمان عقد نکاح واقع شده است و در همان زمان مرد موظف به پرداخت آن شده است.

البته اگر مرد متوجه خیانت زن شود و بخواهد از زن شکایت کند، زوجین می‌توانند با طلاق توافقی شرط کنند که در صورت شکایت نکردن مرد از زن خیانتکار، زن نیز مهریه خود را به صورت تمام و کمال به مرد ببخشد.

اگر عقد دو نفر قبل از این که باهم رابطه جنسی داشته باشند، به دلیل خیانت زن به شوهر یا داشتن رابطه نامشروع با شخص دیگری به طلاق منجر شود، حق مهریه زن نصف مهریه تعیین شده خواهد بود. چون طبق قانون، مهریه زن در دوران عقد نصف می‌باشد.

در نظر داشته باشید که به دلیل نداشتن ارتباط جنسی حق مهریه زن در این رابطه نصف می‌شود و هیچ دلیل دیگری حتی خیانتکار بودن زن، تاثیری در کم کردن میزان مهریه تعیین شده ندارد.

متاسفانه در حال حاضر برخی از مردان از ترفندهای ندادن مهریه استفاده می‌کنند و مهریه زنان را پرداخت نمی‌کنند. مثلا برخی حسابی به نام زن باز می‌کنند و با واریز پول‌هایی به حساب آن‌ها مدعی پرداخت مهریه به این صورت می‌شوند. 

اگر زن درخواست طلاق کند مهریه تعلق می گیرد یا نه؟
جواب این سوال بدین صورت است که در صورتی که زن دلیلی محکمه‌پسند مطرح کند و نشان دهد که مرد حق و حقوق او را پرداخت نمی‌کند، مهریه به طور کامل به او داده می‌شود. اما اگر زن بدون دلیل درخواست مهریه کند، مهریه به او تعلق نمی‌گیرد.

آیا زنی که مهریه می گیرد می تواند ازدواج کند؟
بله. طبق قانون زن می‌تواند در صورت ازدواج مجدد مهریه قبلی خود را دریافت کند.
قانون جديد مهريه به چه صورت است؟
طبق قوانین جدید مجازات حبس برای مهریه تنها تا 110 سکه می‌باشد و برای بیشتر از آن پیگیری نمی‌توان کرد.
مهریه زنی که بچه دار نمی شود به چه صورت است؟
اگر رابطه زناشویی با وی برقرار شده باشد، کل مهریه و در غیر این صورت نصف به او تعلق می‌گیرد.

برای پیگیری موضوعات مربوط به مهریه با یک وکیل مهریه در ارتباط باشید.

تعداد صفحات : 7

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 66
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 28
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 129
  • بازدید ماه : 283
  • بازدید سال : 1,051
  • بازدید کلی : 3,754